ورود به حساب ثبت‌نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به انجمن» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت‌نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نتایج: «1» تا «10» از «10»
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2017/11/28
    نوشته‌ها
    184
    15
    مدیر انجمن

    Post تحقیق 1 اصول استاد رضازاده (بحوث، ج‏۷، ص ۲۲ تعریف تعارض)


    باسمه تعالی
    متن زیر که از «
    بحوث في علم الأصول، ج‏۷، ص: ۲۲» انتخاب شده راتقریر کنید.
    فالصحيح، أن يقال في تعريفه: إن التعارض هو التنافي بين المدلولين ذاتاً بلحاظ مرحلة فعلية المجعول التي هي مرحلة متأخرة عن المرحلة التي يتعرض لها الدليل، حيث إن الدليل متكفل للجعل لا لفعلية المجعول، فكلما كان هناك تناف بين المدلولين بلحاظ مرحلة المجعول- أي لم يمكن اجتماع المدلولين في عالم الفعلية معاً و لو باعتبار التنافي بين موضوعهما- صدق التعارض بهذا المعنى، سواء كان هذا التنافي ناشئاً من التنافي بين الجعلين أو لا. و بذلك يشمل التعريف موارد الورود أيضا، لأن هذه الموارد لا يمكن فيها اجتماع المجعولين الفعليين و إن كان اجتماع الجعليين ممكناً. و إنما قيّدنا التنافي بين المجعولين بكونه ذاتياً، لإخراج التنافي المصطنع بينهما الناشئ من تقييد موضوع خطاب بعدم خطاب آخر، دون أن يكون ذلك على أساس التنافي الذاتي بين حكميهما مسبقاً.
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2018/09/29
    نوشته‌ها
    31
    7
    کاربر عضو
    با سلام خدمت استاد عزیز
    بسم الله الرحمن الرحیم
    فالصحيح، أن يقال في تعريفه: إن التعارض هو التنافي بين المدلولين ذاتاً بلحاظ مرحلة فعلية المجعول التي هي مرحلة متأخرة عن المرحلة التي يتعرض لها الدليل، حيث إن الدليل متكفل للجعل لا لفعلية المجعول، فكلما كان هناك تناف بين المدلولين بلحاظ مرحلة المجعول- أي لم يمكن اجتماع المدلولين في عالم الفعلية معاً و لو باعتبار التنافي بين موضوعهما- صدق التعارض بهذا المعنى، سواء كان هذا التنافي ناشئاً من التنافي بين الجعلين أو لا. و بذلك يشمل التعريف موارد الورود أيضا، لأن هذه الموارد لا يمكن فيها اجتماع المجعولين الفعليين و إن كان اجتماع الجعليين ممكناً. و إنما قيّدنا التنافي بين المجعولين بكونه ذاتياً، لإخراج التنافي المصطنع بينهما الناشئ من تقييد موضوع خطاب بعدم خطاب آخر، دون أن يكون ذلك على أساس التنافي الذاتي بين حكميهما مسبقاً.
    ايشان در تعریف تعارض چند قید را در نظر می گیرند:می فرمایند:
    تعارض:
    • تنافی بین دو مدلول
    • ذاتی بودن این تنافی که چند سطر دیگر توضیح خواهیم داد.
    • تنافی دو مدلول هم به لحاظ فعلیت مجعول است. از این رو هرگاه تنافی بین دو مدلول به لحاظ مرحله جعل بود، تعارض صدق خواهد کرد حال دیگر فرقی نمی کند چنین تنافی از تنافی بین دو جعل نشأت گرفته است یا خیر.
    با توجه به تعریف مذکور، مبحث ورود هم داخل در بحث خواهد بود. چرا که موارد ورود از جهت اجتماع در ناحیه جعل هیچ اشکالی ندارند واگر تنافی هم هست مربوط به مرحله فعلیت مجعول خواهد بود.
    اما قید «ذاتا» در مقابل تنافی مصطنع است. برای روشن تر شدن بحث چند مثال را ذکر می کنیم:
    مثال اول:
    الف) من لم یجب القیام فعلیه الجلوس. ب) ایها المکلفون یجب علیهم القیام.
    مثال دوم:
    الف) صل ما لم تشتغل بواجب لیس أقل عنه أهمیة. ب) أضل النجاسة.
    مثال سوم:
    الف) رفع ما لایعلمون. ب) یحرم علیهم شرب التتن.
    نکته مشترک در این سه مثال عبارت است از اینکه اگر قید (عدم خطاب دیگر) را که در موضوع دلیل اول أخذ شده است را فرض نگیریم، بین دو دلیل تنافی وجود دارد. مثال اول: اگر قید (من لم یجب القیام) را اگر در نظر نگیریم دلیل اول می گوید جلوس واجب است و دلیل دیگر می گوید قیام واجب است و بین وجوب قیام و وجوب جلوس تنافی است. مثال دوم: اگر قید (ما لم تشتغل بواجب لیس أقل عنه أهمیة) را در نظر نگیریم که این قید لبی هم است، دلیل اول می گوید (صل مطلقا) و دلیل دوم می گوید (أضل النجاسة مطلقا) در اینجا اطلاقهای این دو دلیل با یکدیگر در تنافی هستند. مثال سوم: اگر قید (عدم علم) را در نظر نگیریم دلیل اول می گوید مثلا شرب تتن مباح است و دلیل دیگر می گوید شرب تتن حرام است و بین اباحه و حرمت تنافی است.
    از این رو اگر تنافی بین دو دلیل به جهت وجود قید در موضوع دلیل نباشد و به عبارت دیگر اگر این قید را در نظر نگیریم تنافی بین دو دلیل کماکان باشد، چنین تنافی را تنافی ذاتی می گویند که قبل از أخذ قید (مسبقا) با یکدیگر تنافی داشتند.
    اما اگر تنافی بین دو دلیل فقط به جهت وجود قید در موضوع دلیل است، چنین تنافی را تنافی مصطنع گویند.
    مثلا دلیلی می گوید صوم شهر رمضان واجب است و از طرفی دلیل دیگر می گوید مفطر باید کفاره بپردازد. حال در اینجا وجوب کفاره با وجوب صوم تنافی ندارد و مکلف می تواند هر دو را امتثال کند.
    یا مثلا دلیلی می گوید: أیها المکلفون صلوا و دلیل دیگر می گوید: من لم یجب الصلاة فصم. حال در اینجا اگر قید «من لم یجب الصلاة» نبود، بین وجوب صلاة و وجوب صوم تنافی وجود ندارد و مکلف می تواند هر دو را امتثال کند.
    سید محسن شریفی
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2018/09/02
    نوشته‌ها
    14
    1
    کاربر عضو

    تحقیق هفته اول

    بسم الله الرحمن الرحیم
    موضوع تحقیق:تدقیق و بررسی تعریف دوم شهید صدر در صفحه 22 بحوث
    مقدمه ورود به بحث:
    شهید صدرباب تعارض را با تعریف تعارض شروع می کنند لذا تعریفات علما را مطرح و بررسی می فرمایند و در نهایت طرح خود را ارائه می فرمایند.
    مرحوم شیخ تعارض را (تنافی بین المدلولین ای جعلین) معنا می کنند و لکن مرحوم اخوند اشکال می کنند که این تعریف شامل موارد جمع عرفی نیز می شود در حالی که که جمع عرفی خارج از تعارض است. لذا ایشان از تعریف عدول کرده و می فرمایند(تنافی بین الادله بحسب مقام الاثبات والدلالت)زیرا موارد جمع عرفی اگر چه ازحیث مدلول تنافی موجود است ولی از حیث دلیل حجیت تنافی جود ندارد و اصلا در تعارض های غیر مستقر تنافی از دلیلین متعارضین به دلیل حجیت ان ها سرایت نمی کند.
    ولکن اقا نائینی به دفاع مشهور می پردازند وبیان می دارند که تعارض غیر مستقر و جمع عرفی نیز از تعریف مشهور خارج است و نیازی به عدول اخوند نیست (نکته مهم این است که هم مرحوم نائینی و هم مرحوم اخوند به عنوان اصل موضوعه پذیرفته اند که موارد جمع عرفی حتما باید از تعارض خارج باشد)
    مرحوم صدر می فرمایند:ورود به بحث باید به گونه ای دیگر باشد تا بتوانیم تعارض را تعریف کنیم .
    اصولی با سه سوال مواجه هست که در حیطه فعالیت اوست که موضوع این سوالات را تفسیر کند الف)هذا التعارض مستقر ام لا(هل یسری التعارض بین الدلیلین بالدلیل الحجیة ام لا)
    ب)اصل اولی در تعارض مستقربا توجه به دلیل حجیت و صرف نظر از روایات چیست ؟
    پ)اخبار علاجیه اطلاقش تعارض غیر مستقر را نیز می گیرد و حکم ان چیست؟ وپاسخ این سوالات بر عهده علم اصول هست بنابراین ما باید تعارض را گونه ای تعریف کنیم که بتوانیم موضوع این سولات را تشریح کنیم بنابراین تابع قصد ما به بررسی کدام سوال تعریف ها فرق می کند لذا
    اگر مقصود تنقیح موضوع سوال دوم است بنابراین باید جمع عرفی را از تعریف خارج کرد و یک جعل اصطلاح کرد(تنافی بین الدلیلین فی مرحلة شمول دلیل الحجیت) اما در موارد جمع عرفی در مرحله شمول دلیل حجیت برای منعارضین تنافی نیست زیرا در غیر مورد ورود از موارد تعارض غیر مستقر و جمع عرفی یکی از ان دو بیشتر اقتضا حجیت ندارد لذا همان یکی بلا مانع ومزاحم حجت است و در موارد ورود هیچ مانعی از حجیت هر دو دلیل نیست زیرا هردو اقتضا حجیت دارند و مانعی نیز وجود ندارد لذا هر دو فعلی می شوند در نتیجه تنافی بین دلیلین در مرحله شمول ادله حجیت نیست. ولکن شهید به این چنین مقصود بودن اشکال می کنند چرا اینقدر ضیق در حالی که هر سه سوال بر عهده اصولی است.
    اگر مقصود تنقیح موضوع هر سه سوال است باید تعارض را بالامعنی الاعم گرفت.(التنافی بین المدلولین ذاتا بلحاظ مرحلة فعلیة المجعول)
    {سوالات و اشکالاتی که از تعریف مرحوم صدر توهم می شود
    ایا مواردی از ورود هست که تنافی در مقام جعل باشد! یا چرا ایشان قید ذاتا را اورد ! وایا قید ذاتین قید مدلولین است یا مجعولین !یا تنافی عبارات شهید دربحوث چگونه قابل حل است ص22 و27و53و208!و...}
    توضیح مدلول تصوری کلمات ماخوذ در تعریف :
    الف)مراد از مجعول در مقابل جعل است(که همان مرحله فعلیت حکم است که با تحقق خارجی موضوع حکم محقق می شود ).
    ب)مراد از مدلول نیز جعل است و حکم کلی مورد توجه است زیرا مفاد و مدلول دلیل جعل می باشد .
    پ)مراد ازذاتا : ما دو نحوه ورود به لحاظ تنافی بین وارد ومورود داریم .
    1) تارة تنافی بین وارد ومورود ذاتی است ای لو لم یلحظ الورود و تقیید الشارع بعدم الحکم فی موضوع حکم الاخر باز هم تنافی بین مدلولین برقرارهست .(وجب القیام ان لم تقعد _اقعد_در این مثال اگر تقیید شارع را در نظر نگیریم مدلولین و جعلین یکدیگر را طرد می کنند )
    2) تارة تنافی بین وارد و مورود اصطناعی و بافتنی و ساختگی شارع است ای لو لم یلحظ تقییده تنافی بین مدلولین وجعلین نیست مثلا وجوب وضو ووجوب تیمم مانعی برای فعلیت هر دو وجود ندارد و با هم تنافی ندارند ولکن این که شارع تدخل نموده است و تقیید زده است سبب شده است(ایها الواجد الماء توضآ _وایها الفاقد الماء تیمم_که در این مثال اگر شارع وجوب وضو را بر عدم وجوب تیمم منوط نمی کرد تنافی وجود نداشت )که بین این دو دلیل در مقام فعلیت تنافی رخ دهد و ممکن نیست هر دو دلیل با هم فعلی شوند .
    تکته: در تعارض حتما باید نحوه ای از تنافی و تکاذب در مدلول باشد ودلیلین نسبت به هم و در عرض هم طاردیة و مانعیة داشته باشند والا اصلا تعارض صادق نیست ولو که چنین تنافی وتکاذبی توهمی عرفی باشد مانند قسم تنافی ذاتی ورود که با توجه و لحاظ قید شارع هیچ تنافی در مقام مدلول ها و جعل ها نیست و لکن عرف غالبا به این قید توجه نمی کند لذا در دید بدوی تنافی را یافت می کند لذا مانعی ندارد که این قسم از ورود داخل تعریف تعارض باشد ولی قسم دیگر تعارض چون حتی چنین تنافی توهمی را هم ندارد باید با قید ذاتا از تعریف تعارض خارج کنیم.
    نتیجه :این تعریف تعارض عامترین تعریف در باب است زیرا هم بر تعارض های غیر مستقر که تنافی بین ان ها علاوه در مقام فعلیت در مقام جعل و مدلول نیز می باشد و همچنین بر تعارض های غیر مستقر جز ورود صادق است (مانند:عام وخاص وحاکم ومحکوم ومطلق ومقید و...)زیرا در این موارد نیز علاوه بر این که در مقام فعلیت تنافی وجود دارد درمقام مدلول و جعل هم تنافی وجود دارد (لکن به دلیل حجیت سرایت نمی کند ) وهمچنین موارد ورود ذاتی نیز مشمول تعریف تعارض می گردند زیرا در مقام فعلیت وارد ومورود تنافی دارند وباهم فعلی نمی شوند اگر چه بین جعل ها ومدلول هایشان تنافی حقیقی نیست(ولی عرفا توهم تنافی وجود دارد )یاعلی
    باتشکر محمد جلائی
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2018/10/07
    نوشته‌ها
    21
    2
    کاربر عضو
    تحقیق هفته اول
    فايل هاي پيوست شده فايل هاي پيوست شده
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2018/09/13
    نوشته‌ها
    9
    1
    کاربر ویژه

    بررسی نوشته آقای شریفی هفته اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط سید محسن شریفی نمایش پیام‌ها
    با سلام خدمت استاد عزیز
    بسم الله الرحمن الرحیم
    فالصحيح، أن يقال في تعريفه: إن التعارض هو التنافي بين المدلولين ذاتاً بلحاظ مرحلة فعلية المجعول التي هي مرحلة متأخرة عن المرحلة التي يتعرض لها الدليل، حيث إن الدليل متكفل للجعل لا لفعلية المجعول، فكلما كان هناك تناف بين المدلولين بلحاظ مرحلة المجعول- أي لم يمكن اجتماع المدلولين في عالم الفعلية معاً و لو باعتبار التنافي بين موضوعهما- صدق التعارض بهذا المعنى، سواء كان هذا التنافي ناشئاً من التنافي بين الجعلين أو لا. و بذلك يشمل التعريف موارد الورود أيضا، لأن هذه الموارد لا يمكن فيها اجتماع المجعولين الفعليين و إن كان اجتماع الجعليين ممكناً. و إنما قيّدنا التنافي بين المجعولين بكونه ذاتياً، لإخراج التنافي المصطنع بينهما الناشئ من تقييد موضوع خطاب بعدم خطاب آخر، دون أن يكون ذلك على أساس التنافي الذاتي بين حكميهما مسبقاً.
    ايشان در تعریف تعارض چند قید را در نظر می گیرند:می فرمایند:
    تعارض:
    • تنافی بین دو مدلول
    • ذاتی بودن این تنافی که چند سطر دیگر توضیح خواهیم داد.
    • تنافی دو مدلول هم به لحاظ فعلیت مجعول است. از این رو هرگاه تنافی بین دو مدلول به لحاظ مرحله جعل بود، تعارض صدق خواهد کرد حال دیگر فرقی نمی کند چنین تنافی از تنافی بین دو جعل نشأت گرفته است یا خیر.
    با توجه به تعریف مذکور، مبحث ورود هم داخل در بحث خواهد بود. چرا که موارد ورود از جهت اجتماع در ناحیه جعل هیچ اشکالی ندارند واگر تنافی هم هست مربوط به مرحله فعلیت مجعول خواهد بود.
    اما قید «ذاتا» در مقابل تنافی مصطنع است. برای روشن تر شدن بحث چند مثال را ذکر می کنیم:
    مثال اول:
    الف) من لم یجب القیام فعلیه الجلوس. ب) ایها المکلفون یجب علیهم القیام.
    مثال دوم:
    الف) صل ما لم تشتغل بواجب لیس أقل عنه أهمیة. ب) أضل النجاسة.
    مثال سوم:
    الف) رفع ما لایعلمون. ب) یحرم علیهم شرب التتن.
    نکته مشترک در این سه مثال عبارت است از اینکه اگر قید (عدم خطاب دیگر) را که در موضوع دلیل اول أخذ شده است را فرض نگیریم، بین دو دلیل تنافی وجود دارد. مثال اول: اگر قید (من لم یجب القیام) را اگر در نظر نگیریم دلیل اول می گوید جلوس واجب است و دلیل دیگر می گوید قیام واجب است و بین وجوب قیام و وجوب جلوس تنافی است. مثال دوم: اگر قید (ما لم تشتغل بواجب لیس أقل عنه أهمیة) را در نظر نگیریم که این قید لبی هم است، دلیل اول می گوید (صل مطلقا) و دلیل دوم می گوید (أضل النجاسة مطلقا) در اینجا اطلاقهای این دو دلیل با یکدیگر در تنافی هستند. مثال سوم: اگر قید (عدم علم) را در نظر نگیریم دلیل اول می گوید مثلا شرب تتن مباح است و دلیل دیگر می گوید شرب تتن حرام است و بین اباحه و حرمت تنافی است.
    از این رو اگر تنافی بین دو دلیل به جهت وجود قید در موضوع دلیل نباشد و به عبارت دیگر اگر این قید را در نظر نگیریم تنافی بین دو دلیل کماکان باشد، چنین تنافی را تنافی ذاتی می گویند که قبل از أخذ قید (مسبقا) با یکدیگر تنافی داشتند.
    اما اگر تنافی بین دو دلیل فقط به جهت وجود قید در موضوع دلیل است، چنین تنافی را تنافی مصطنع گویند.
    مثلا دلیلی می گوید صوم شهر رمضان واجب است و از طرفی دلیل دیگر می گوید مفطر باید کفاره بپردازد. حال در اینجا وجوب کفاره با وجوب صوم تنافی ندارد و مکلف می تواند هر دو را امتثال کند.
    یا مثلا دلیلی می گوید: أیها المکلفون صلوا و دلیل دیگر می گوید: من لم یجب الصلاة فصم. حال در اینجا اگر قید «من لم یجب الصلاة» نبود، بین وجوب صلاة و وجوب صوم تنافی وجود ندارد و مکلف می تواند هر دو را امتثال کند.
    سید محسن شریفی
    سلام علیکم
    1- در نوشته ها سعی کنید ادبیات علمی و رسمی باشد و تا حد امکان گفتاری نباشد.
    2- نوشته شما مملو از اغلاط تایپی و املایی است. «اضل النجاسة» و ...
    3- فرموده اید: «از این رو هرگاه تنافی بین دو مدلول به لحاظ مرحله جعل بود، تعارض صدق خواهد کرد حال دیگر فرقی نمی کند چنین تنافی از تنافی بین دو جعل نشأت گرفته است یا خیر.» و این درست نیست،باید بفرمایید از این هر گاه تنافی بین دو مدلول به لحاظ مرحله مجعول بود ... .
    4- در توضیح این مثال: «مثلا دلیلی می گوید صوم شهر رمضان واجب است و از طرفی دلیل دیگر می گوید مفطر باید کفاره بپردازد.» موفق نبوده اید. باید این نکته بیان شود که اگر دلیل وجوب کفاره مقید نبود به عدم امتثال صوم شهر رمضان تنافی نبود که هم روزه واجب باشد و حتی در فرض امتثال هم پرداخت کفاره واجب باشد.
    موفق باشید
    ویرایش توسط محمد حسین رضازاده : 2018/10/14 در ساعت 18:33
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2018/10/13
    نوشته‌ها
    27
    2
    کاربر عضو
    سلام علیکم
    فايل هاي پيوست شده فايل هاي پيوست شده
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2018/09/13
    نوشته‌ها
    9
    1
    کاربر ویژه

    پاسخ : تحقیق هفته اول

    آقای جلائی
    نوشته اید:
    «تارة تنافی بین وارد و مورود اصطناعی و بافتنی و ساختگی شارع است ای لو لم یلحظ تقییده تنافی بین مدلولین وجعلین نیست مثلا وجوب وضو ووجوب تیمم مانعی برای فعلیت هر دو وجود ندارد و با هم تنافی ندارند ولکن این که شارع تدخل نموده است و تقیید زده است سبب شده است(ایها الواجد الماء توضآ _وایها الفاقد الماء تیمم_که در این مثال اگر شارع وجوب وضو را بر عدم وجوب تیمم منوط نمی کرد تنافی وجود نداشت )که بین این دو دلیل در مقام فعلیت تنافی رخ دهد و ممکن نیست هر دو دلیل با هم فعلی شوند .»
    مثالی که زده اید برای تخصص است باید اینگونه مثال بزنید:
    إن لم یجب علیک الوضوء فتیمم بعد بفرماید یجب علیک الوضوء.

    همچنین ظاهرا مرادتان از تعارض های غیر مستقر در این بخش:
    «نتیجه :این تعریف تعارض عامترین تعریف در باب است زیرا هم بر تعارض های غیر مستقر که تنافی بین ان ها علاوه در مقام فعلیت در مقام جعل و مدلول نیز می باشد»
    تعارض های مستقر است.
    موفق باشید
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2018/09/13
    نوشته‌ها
    9
    1
    کاربر ویژه

    پاسخ : تحقیق 1 اصول استاد رضازاده (بحوث، ج‏۷، ص ۲۲ تعریف تعارض)

    آقای علوی
    تقریب خوبی بود. فقط در نوشتن دقت کنید به عنوان مثال فرموده اید:
    ...
    4.خطاب اول: کتب علیکم الصیام خطاب دوم: یجب علی المفطر الکفاره
    ... در مثال آخر در خطاب اول قیدی اخذ شده که اگر آن قید از خطاب حذف شود بین دو دلیل دیگر تنافی وجود ندارد، و در حقیقت تنافی در مثال آخر به خاطر قیدی است که شارع در خطاب اخذ کرده که در نتیجه به آن تنافی مصطنع می گویند.
    در مثال شما خطاب اول قید ندارد بلکه این خطاب دوم است که مقید است.
    موفق باشید.
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2018/09/13
    نوشته‌ها
    9
    1
    کاربر ویژه

    پاسخ : تحقیق 1 اصول استاد رضازاده (بحوث، ج‏۷، ص ۲۲ تعریف تعارض)

    آقای درستی
    محتوا خوب بود ولی در متن دقت بیشتری لازم است.
    مثلاً عبارت:
    «اما تعریف آخر قید ذاتا دارد که این قید آمده تا برخی از اقسام ورود را خارج کند.»
    واضح نیست هر چند ما مقصود شما را می فهمیم.
    یا مثلا وقتی برای ورودی که تنافی در آن ذاتی است به صل و ازل النجاسة مثال می زنید مناسب است ورود را بین این دو دلیل را تصویر کنید و بیان کنید که ورود بین آنها ناشی از کدام قیدی عدمی است.
    یا به طور کل اینکه چگونه تنافی بین وارد و مورود ذاتی می شود جای توضیح بیشتری داشت.
    موفق باشید
  10. #10
    تاریخ عضویت
    2018/09/01
    نوشته‌ها
    22
    2
    کاربر عضو
    سلام علیکم
    فايل هاي پيوست شده فايل هاي پيوست شده
نتایج: «1» تا «10» از «10»

برچسب‌ (کلیدواژه) این موضوع:

مجوزهای ارسال و ویرایش

  • شما نمی‌توانید موضوع جدید ارسال کنید.
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمی‌توانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمی‌توانید پیام‌های خود را ویرایش کنید
  •