ضمن تشکّر و تقدير از اساتيد محترمي که ما را در تهيه اين مختصر ياري رساندهاند، راهنماي تکميل طرح و شيوه نگارش رساله علمي در اختيار دانشپژوهان و طلاب عزيز قرار داده ميشود تا براساس آن رساله علمي سطح سه و چهار حوزه را تهيه و تدوين نمايند.
الف: طرح تحقيق
از مباحث مهم رسالهنويسي، «طرح تحقيق» است. طرح تحقيق، نقشه انجام تحقيق است. تحقيق علمي و تدوين رساله، بدون طرح تحقيق به مقصد مناسبي نميرسد؛ همانطور که ساختمانسازي بدون نقشه سرانجامي نخواهد داشت. تهيه رساله علمي يک فرايند نسبتاً طولاني است و بدون طرح تحقيق، محقّق دچار سردرگمي و انحراف از روند تحقيق ميشود.طرح رساله علمی داراي محورها و عناويني است که محقّق بايستي با کمک اساتيد راهنما و مشاور، اين محورها را تبيين کند که عبارتند از:الف) تبيين مسئله و محدوده آن و بيان جهات بحثب) سابقه و پيشينه بحث و بيان نقاط امتياز اين رسالهج) تبيين سؤال اصليد) بيان و طرح سؤالات فرعيهـ) بيان اهميت و ضرورت تحقيقو) طرح فرضيه تحقيقز) بيان روش تحقيق (توصيفي، تحليلي، ميداني و…)ح) تنظيم بخشها و فصول رساله و عناوين زيرمجموعه با توضيح اجماليتوضيح مختصر و اجمالي برخي از محورهاي ذکرشده:
ـ تبيين سؤال اصلي
اوّلين مرحله هر پژوهشي، درک و فهم مشکل است و پژوهش و تحقيق، درصدد است که با کار علمي، يک يا چند بُعد از ابعاد مسئله را پاسخ گويد و دقيقاً به همين جهت است که تعيين موضوع و طرح دقيق سؤال يا سؤالات اصلي، حائز اهميت بسيار است.
هر تحقيق علمي با طرح سؤال آغاز ميشود و تحقيق براي پاسخگويي به آن انجام ميگيرد. اولين فعاليت در هر پژوهشي، انتخاب سؤال است و اصولاً پژوهش با سؤال آغاز ميشود. انتخاب سؤال و بيان آن، يکي از جنبههاي عمده پژوهش علمي است. در واقع، محقّق براي پيداکردن پاسخ به سؤالي که براي او پيش آمده يا در طول دوره آموزش با آن برخورد داشته است، به تحقيق ميپردازد.
هدف از تعيين سؤال، ايجاد نهايت تمرکز در فرايند تحقيق است. داشتن يک پرسش علمي باعث ميگردد که مواد خام جمعآوري شده، در دستهها و فايلهاي مخصوص خود گردآوري شود و محقّق در جريان کار به افقهاي گوناگون کشانده نشود و کنجکاوي او مسير پژوهش را منحرف ننمايد.
ـ بيان سؤالات فرعي
سؤال اصلي هر تحقيقي، به تعدادي از سؤالات فرعي تبديل ميشود. سؤالات فرعي در واقع مجموعه سؤالاتي است که در راستاي پاسخ به سؤال اصلي طراحي ميشود و پيرامون مفردات، اجزاء و جزئيات سؤال اصلي و مقايسه آنها با موارد مشابه ميباشد. معمولاً پاسخ سؤالات فرعي، محتواي فصول يک تحقيق را تشکيل ميدهد.
مثال اول: سؤال اصلي: حقيقت عبوديت چيست؟
سؤالات فرعي:
1- معنا و مفهوم عبوديت چيست؟
2- عوامل عبوديت کدام است؟
3- چه رابطهاي بين عبوديت و آزادي وجود دارد؟
4- رابطه عبوديت و انسانيت چيست؟
5- آثار عبوديت چيست؟
6- راه رسيدن به عبوديت الهي چگونه است؟
مثال دوم: سؤال اصلي: عوامل تربيت از ديدگاه قرآن کدامند؟
سؤالات فرعي:
1- تربيت يعني چه؟
2- معنا و مفهوم تربيت از ديدگاه قرآن چيست؟
3- ويژگيهاي عوامل تربيتي قرآن چيست؟
4- عواملتربيتيقرآن،بيشترب هکدامجنبهونوعتربيت توجه دارد؟
5- کدام عامل در بين عوامل نقش کليدي دارد؟
6- آسيبها و موانع تربيت قرآني کدامند؟
7- آثار و پيامدهاي تربيت قرآني چيست؟
نکات مهم:
الف) سؤالات اصلي و فرعي بايد به شکل جمله سؤالي طراحي شود.
ب) سؤالات بايستي شفاف و روشن باشند.
ج) در ابتدا سؤالات فرعي بسياري طرح کنيد، سپس بکوشيد تا مهمترين آنها را گزينش کنيد.
ـ بيان اهميّت و ضرورت تحقيق
مبحث ديگري که بايد در طرح اجمالي به آن پرداخت، تبيين اهداف و ضرورت سؤال و عنوان تحقيق است. در اين بخش، محقّق بايد علت انتخاب سؤال تحقيق خود را تبيين کند و از آن دفاع کند. گرچه مجهولات انسان فراوان است، اما وقت و علم و تواناييهاي انسان هم محدود است؛ پس بايد براساس معيارها و ملاکهايي از بين اين سؤالات فراوان گزينش کرد. بنابراين شايسته است که هر دانشپژوه و محقّقي براي انتخاب سؤال و عنوان تحقيق خود، دليل و توضيحي داشته باشد.
ملاکها و معيارهاي انتخاب سؤال اصلي:
الف) مورد علاقه دانشپژوه باشد
ب) در راستاي رشته تحصيلي طلبه بوده و طلبه نسبت به آن آشنايي خوبي داشته باشد
ج) مورد نياز جامعه و متناسب با نيازهاي منطقهاي باشد
د) تحقيق مناسبي بر روي آن صورت نگرفته باشد و جاي تحقيق در اين مورد وجود داشته باشد.
ـ طرح فرضيه تحقيق
فرضيه، يعني جواب موقّت به سؤال تحقيق. محقّق براساس مطالعات قبلي و مقدماتي به جواب موقّت و فرضيهاي دست پيدا ميکند و اين فرضيه، محقّق را در يافتن اطلاعات مربوط ياري ميکند و از انحراف او در تحقيق جلوگيري مينمايد.
فرضيه، عبارت است از حدس و گمان انديشمندانه درباره ماهيت، چگونگي و روابط بين پديدهها، اشياء و متغيّرهايي که محقّق را در تشخيص نزديکترين و محتملترين راه براي کشف مجهول کمک مينمايد. بنابراين فرضيه، گماني است موقّتي که درستبودن يا نبودنش بايد مورد برّرسي قرار گيرد.
فرضيه، براساس معلومات کلّي و شناختهاي قبلي و تجارب محقّق و مطالعات مقدماتي پديد ميآيد.
فرضيه، با پيشداوري و پيشفرض تفاوت دارد؛ فرض دانشپژوه اين است که ممکن است اين فرضيه درست باشد و ممکن است غلط باشد و دانشپژوه در تحقيق خود به دنبال اثبات يا رد آن است؛ در حالي که پيشداوري، فرضي است که فرد قبل از تحقيق، آن را قبول کرده و منتظر رد يا اثبات آن نيست.
* * *
ب: شيوه نگارش رساله علميرساله علمي، آخرين مرحله آموزشي مقطع سطح سه (کارشناسي ارشد) و سطح چهار (دکتري) ميباشد که نگارنده آن پس از تدوين و دفاع از آن در حضور هيئت داوران، مدرک علمي خود را دريافت ميکند.
رساله علمي بايد داراي يک مقدمه، چند بخش و هر بخش داراي چند فصل، نتيجهگيري و پيشنهادات (نظري و عملي) باشد.
«مقدمه» رساله بايد مشتمل بر امور ذيل باشد:
ـ تبيين مسئله رساله
ـ بيان اهميت مسئله رساله و فوايد و اهداف آن
ـ پيشينه تحقيق درباره مسئله
ـ سؤال اصلي که آن رساله به آن پاسخ ميدهد و سؤالهاي فرعي.
بخش اول رساله بايد به کليات بپردازد و در فصل اول آن، بحث از واژهها و لغات کليدي مربوط به عنوان بحث لغوي و اصطلاحي آنها ذکر شود. فصلهاي ديگر بخش اول، بايد متناسب با موضوع رساله تنظيم گردد.
بخش دوم و سوم رساله، مباحث اصلي رساله را دربر ميگيرد.
در پايان رساله بايد نتيجه پژوهش بيان شده و پاسخ سؤال اصلي ذکر شود.
پس از خاتمه، بايد «فهرست منابع» رساله ذکر گردد. در نگارش رساله حتماً بايد از منابع معتبر و دست اوّل استفاده شود. البته مقصود از منبع دست اوّل، لزوماً قديمي بودن آن نيست، بلکه دقيق و قابل اعتماد بودن آن اثر است. اسامي تمامي منابعي که در رساله مورد استفاده قرار گرفتهاند، بايد بصورت کامل و دقيق و بترتيب الفباء ذکر شوند. البته قرآن کريم بايد به عنوان مصدر اول و قبل از همه منابع آورده شود.
نوع نگارش فهرست منابع بدين صورت ميباشد:
نام خانوادگي، نام ـ نام کتاب ـ نام محقّق، مترجم، مصحّح ـ نوبت چاپ ـ ناشر ـ محل نشر ـ تاريخ نشر.
چنانچه کتابي نام ناشر، محل يا تاريخ نشر نداشت، در فهرست منابع اينگونه نوشته ميشود: بينا ـ بيجا ـ بيتا.
«نقل قولهايي» که در رساله ذکر ميشوند، بايد دقيقاً ابتدا و انتهاي هرکدام مشخص باشد؛ به اين صورت که يا نقل قول داخل گيومه («») باشد و يا با حروف ايتاليک يا حروف ريزتر و يا با چپچين کردن مشخص شود. حتماً در پايان نقل قول، علامت ارجاع و پاورقي گذارده و در ارجاع نيز بايد از تعريف، تمجيد و ذکر القاب پرهيز شود.
از نقل قول باواسطه بايد پرهيز شود و کلام هر عالمي را بايد حتماً به کتاب همان عالم ارجاع داد؛ به عنوان مثال کلام علامه حلّي(ره) را بايد مستقيماً به کتابهاي خود او ارجاع داد و مستند نمود، نه اينکه از شيخ انصاري(ره) نقل شود، چراکه او از علامه حلّي(ره) نقل کرده است؛ مگر آنکه کتاب آن عالم اصلاً وجود نداشته باشد.
در نقل اقوال بزرگان ـ اعمّ از علماي لغت يا فقها يا مفسّران ـ بايد ترتيب زماني رعايت شود؛ يعني وقتي کلام چند نفر نقل ميشود، آن کس که زماناً مقدّم بوده است، کلام او نيز مقدّم شود و هکذا.
در نقل اقوال و مخصوصاً در آيات شريفه و روايات، دقّت در امانت بايد شديداً رعايت شود، حتي در آيات شريفه، ضبط دقيق آنها مطابق رسمالخط قرآن مجيد ضروري است.
«کيفيت ارجاع در پاورقي صفحات» بايد اينگونه باشد:
الف) در ارجاع به قرآن مجيد، نام سوره، شماره سوره و آيه بصورت ذيل ذکر شود:
1ـ سوره بقره: 2، آيه 5.
ب) در ارجاع به کتب حديثي، ذکر عنوان باب و شماره حديث ضروري است.
ج) در ارجاع به ساير کتابها، به يکي از دو صورت ذيل عمل شود:
الف: نام کتاب داخل گيومه، پس از آن شماره جلد و پس از آن شماره صفحه.
ب: شهرت و نام مؤلف، پس از آن نام اثر و شماره جلد و شماره صفحه.
مثلاً:
1ـ «مجمع البيان»، ج 5، ص 262.
و يا:
1ـ طبرسي، فضلبن حسن، «مجمع البيان»، ج 5، ص 262.
د) در ارجاع به مقالات لازم است نام مؤلف، عنوان مقاله، عنوان مجله، سال نشر، شماره مجله و صفحه مجله ذکر شود.
در صورت تکرار ارجاع به يک منبع ـ بدون فاصله ـ ميتوان از کلمه «همان مدرک» استفاده نمود.
زبان رساله علمي بايد فارسي يا عربي باشد؛ امّا بهرحال بايد از لغت فصيح و رسمالخط رايج و مصوّب فرهنگستان پيروي نمود.
بايد از حالت گفتاري پرهيز شود و حالت نوشتاري داشته باشد.
بايد از بکار بردن الفاظ عاميانه خودداري کرد.
بايد ادب در نوشتار رعايت شده باشد و کلمات زشت و ستايشهاي مبالغهآميز بکار نرود.
همچنين از الفاظ مترادف، تکرار عبارتها، قلمفرسائي و اطناب ممل پرهيز شود.
از عبارتهاي شاعرانه، احساسي و شعاري نيز استفاده نشود.
بايد بين عبارتها پيوند و ارتباط لازم برقرار باشد.
همچنين بايد به اين نکته توجّه داشت که پيراستگي از اغلاط تايپي، از محسّنات يک رساله خوب بشمار ميرود.
* ذکر آيات و روايات در طرحهاي قرآني و حديثي، در ذيل عناوين طرح ضروري ميباشد.
«روي جلد» رساله (طرح جلد) بايد اينگونه نوشته شود:
«تنظيم رساله» بايد اينگونه باشد:
صفحه الف ـ «بسم الله الرحمن الرحيم»
صفحه ب ـ «عنوان رساله» (همانند روي جلد رساله)
صفحه ج ـ «تقديم» (اگر نگارنده مايل به اهداء رساله خود به کسي باشد، ميتواند اين صفحه را اضافه نمايد)
صفحه د ـ «سپاس» (نگارنده در اين صفحه، مراتب سپاس، تشکّر و قدرداني خود را از اساتيد خود و نيز مراکز علمي که در جريان تدوين رساله به او کمک کردهاند و نيز از مديريت حوزه اعلام مينمايد)
صفحه هـ ـ «چکيده» (نگارنده در اين قسمت، عصاره و چکيده رساله خود را در حدود 300 کلمه ذکر ميکند. شايسته است چکيده به عربي نيز ترجمه و ذکر شود)
صفحه و ـ «فهرست مطالب»
بعد از فهرست، «مقدمه» رساله آغاز ميشود.
بهتر است شماره صفحات رساله از مقدمه شروع و صفحات قبل از مقدمه با حروف ابجد شماره گذاري شود.
* * *
در نگارش رساله علمي سطح 3، رعايت موارد ذيل ضروري است: الف) هر رساله علمي حوزوي بايد در يکي از موضوعات ديني و با محوريّت مسائل ديني باشد؛ به عبارت ديگر، رساله علمي حوزوي بايد به تبيين و تحليل صحيح و يا مستدل نمودن گزارههاي ديني، دفاع از انديشههاي ديني و يا ارائه راهکارهاي علمي يا عملي در حوزه دين بپردازد. بنابراين موضوعاتي که به مسائل خاص علمي پرداخته و ارتباطي با دين ندارند ـ چه در حوزه علوم انساني و چه در علوم تجربي و رياضي ـ پذيرفته نميشوند. از سوي ديگر موضوع رساله علمي حوزه مبارکه بايد با مباحث، اهداف و رسالتهاي حوزه علميه هماهنگ باشد.
ب) موضوع رساله بايد با تخصص نويسنده آن هماهنگ و مطابق باشد؛ از اينرو فارغالتحصيلان مراکز تخصصي ميبايست موضوعات متناسب با رشته تحصيلي خود را پيشنهاد دهند و طلاب غيررشتههاي تخصصي يا موضوعات فقه و اصول و يا موضوعاتي که سابقه تدوين، مطالعه و تحقيق در آنها داشتهاند، پيشنهاد دهند.
ج) بايد به تفاوت عمده و اساسي تأليف کتاب و رساله علمي توجه کافي داشت؛ مخاطب و خواننده يک رساله علمي، عموم مردم و حتّي طلاب درس خارج و همطراز با نگارنده رساله نيز نميباشند، بلکه مخاطب اصلي يک رساله علمي، محققان و دانشپژوهان و اساتيد هستند و لذا رساله علمي بايد از اتقان کامل در تمام زمينهها برخوردار و از هرگونه اشکال و نقد محتوائي و ضعف استدلال مبرّا باشد.
د) موضوع رساله نبايد خيلي کلّي باشد؛ بنابراين عنوانهائي مثل: «اخلاق اسلامي»، «سيره امام علي(ع)»، «استصحاب» و... نميتواند موضوع يک رساله علمي باشد؛ زيرا بسيار کلّي بوده و نگارنده به عمق مسأله وارد نشده و تنها ساحلپيمائي کرده و از هر مسألهاي چيزي مينويسد. موضوع رساله بايد جزئي باشد تا نگارنده بتواند افقهاي جديدي را در علم و پژوهش بگشايد و زواياي تاريک و جنبههاي مبهم يک موضوع را روشن کند.
هـ) در رساله علمي بايد از مباحث استطرادي و خارج از موضوع جدّاً پرهيز گردد؛ بنابراين آنچه در رساله آورده ميشود، بايد ارتباط وثيق و روشن با موضوع رساله و محل بحث داشته باشد و از نقل مطالب غيرمرتبط با آن اجتناب گردد.
و) بايد موضوع رساله با نيازهاي روز هماهنگ بوده و پاسخي به آنها باشد؛ بنابراين بايد کاربردي و يا بنيادي باشد. موضوع رساله يا بايد مسائل روز جامعه را به بحث بگذارد (مانند مسائل: اخلاقي، تربيتي، فقهي، سياسي ـ اجتماعي) و يا به مسائل بنيادي که زيرساختها و مباني فکري و اساس تفکر ديني را تشکيل ميدهند، بپردازد مثل مباحث اعتقادي در حوزه کلام، فلسفه و معارف و دفاع از آنها در برابر اشکالات و نيز مسائل بنيادي تاريخ اسلام و مسائل علم اصول، فقه، تفسير، حديث و....
ز) رساله علمي بايد قدرت علمي نگارنده آن را به منصة ظهور برساند و براي اين منظور، بايد رساله صرفاً جنبة نقل قول نباشد، بلکه خود نويسنده در نوشته خود بايد حضور داشته باشد و حرفي براي گفتن داشته باشد و به عبارت ديگر اگر نقلقولهاي رساله را از آن بردارند، بايد چيزي از خود نويسنده در آن باقي بماند. همچنين بايد ميزان علم و دانش نگارنده با آن رساله مشخص گردد و اين امر بوسيله جمعبندي، استنتاج و نقد و بررسي که در رساله آورده ميشود، عملي ميگردد. به هرحال بايد يک رساله علمي چيزي بر دانش بشر بيفزايد؛ در غير اينصورت رساله علمي نخواهد بود.
* * *
در نگارش رساله علمي سطح 4، رعايت موارد ذيل ضروري است: الف) رساله علمي سطح چهار بايد همه مشخصات رساله علمي سطح سه را داشته باشد و علاوه بر آنها بايد موارد زير در تدوين آن مورد توجه قرار گيرد.
ب) از آنجاکه رساله سطح چهار، نشانه متخصص شدن و خُبرگي نگارنده آن در يک موضوع خاص است، لازم است نويسنده آن بيشترين و کاملترين اطلاعات را در آن موضوع به دست آورده و متخصصترين فرد آن موضوع شناخته شود.
ج) رساله سطح چهار بايد نشاندهنده قريبالاجتهاد بودن نگارنده آن در همان موضوع باشد و لذا ضرورت دارد که موضوع رساله جاي بحث و نقد و بررسي و معرکة الآراء باشد، اقوال و نظريات و فرضيههاي مختلف در آن مسأله وجود داشته باشد و نگارنده رساله بايد ديدگاههاي مختلف را نقل کرده و ادله هرکدام را نقل و آنها را تحليل و نقد و بررسي کند و خود نويسنده رساله پس از انتخاب مباني لازم، به جمعبندي اقوال پرداخته و خود در آن مسأله اظهارنظر نموده و با استدلالهاي کافي آن را اثبات کند، سپس به ذکر ايرادها و اشکالات و شکهايي که احتمال دارد بر آن نظر وارد شود، پرداخته و به دفع و پاسخ آنها بپردازد، آنگاه به نتايج مترتّب بر قول مختار خود روي آورد.
د) قدرت علمي و تخصص اصلي نگارنده رساله سطح چهار بايد در رساله علمي او ظهور و بروز داشته باشد؛ به همين جهت هرچه نگارش رساله عالمانهتر، دقيقتر و مستدلتر باشد، بهتر است.
فراموش نشود که رساله سطح چهار، پژوهشي علمي و تخصصي است و بايد دقيقترين اثر در آن موضوع و مسأله خاص باشد.
هـ) رساله سطح چهار بايد تا اعماق موضوع رساله پيش رود و لذا تمام آنچه با موضوع ارتباط دارد، اعم از اقوال مختلف، ادله نقلي و عقلي و همه فرضها و احتمالات و شقوق مختلف و تقسيمات موضوع، دقيقاً بايد به بحث گذارده شود.
* * *