تحقیق ۱۳ (اصل ثانوی در متعارضین در کلام مرحوم اصفهانی)
سلام خدمت دوستان
مرحوم اصفهانی در ضمن کلام مرحوم آخوند در اصل ثانوی در متعارضین میفرمایند عدم تساقط متوقف بر تعقل تخییر بنابر مسلک طریقیت است در حالی که ما قبلا آن را غیر معقول دانستیم و سپس بیانی برای حل آن اشکال مطرح کردهاند.
لطفا کلام ایشان را توضیح فرمایید. نهایة الدرایة جلد ۶ صفحه ۳۰۳
تصویر حجیت تخییریه در اصل ثانوی در متعارضین
باسمه تعالی
اصل اولی در متعارضین تساقط است و مرحوم اصفهانی در نهایه الدرایه فرمودند که قول به تخییر نامعقول است و تصویر ندارد چرا که در اینجا فرض این است که یک واقع بیشتر نیست و یک دلیل است که ممکن است ما را به واقع برساند و معقول نیست ک ما مخیر بین دلیلی باشیم که متضمن واقع است و دلیلی که متضمن واقع نیست.
حال ایشان می فرمایند در بحث اصل ثانوی که فرضض ما این است که از خارج دلیل داریم که تساقط رخ نمی دهد چگونه می شود گفت که قایل به تخییر شویم در حالی که ما در متعارضین گفتیم اصلا تصویر حجیت تخییری غیر معقول است؟
ایشان در جواب می فرمایند که در اینجا حجیت تخییری مثل وجوب تخییری است. همانطور که وجوب تخییری یعنی وجوبی که می توانیم آن را ترک کنیم و به دیگری عمل کنیم نه اینکه این وجوب همراه با جواز ترک به صورت مطلف باشد که با حقیقت وجوب ناسازگار باشد و همچنین به صورت وجب محض و تعیینی نیز نیست که با وجوب تخییری ناسازگار باشد رد اینجا نیز حجیت تخییری به این معنا است که می توان به این حجت اخذ نکرد و به دیگری اخذ کرد البته نمی توان هر دو حجت را کنار گذاشت که در این صورت معذریتی نیست چرا که معذریت در جایی است که به یکی اخذ کرده باشیم و لو اینکه مخالف با واقع باشد و هر دو منجز واقعند.
در واقع اینجا ما با دلیل خارجی مثل اجماع یا اخبار کشف می کنیم که شارع هر دو دلیل را منجز دانسته البته به نحو تخییری که در صورتی که هر کدام ترک شود دیگری منجز است نه اینکه هر دو به صورت مطلق منجز باشد که وجوب هر دو باشد چرا که فرض این است که در اینجا یک واقع بیشتر نیست و نمی توان هر دو را حجت قرار داد.
اگر کسی اشکال کند که اینجا یک اماره بیشتر موافقت با واقع ندارد و همان منجز واقع است. در جواب می گوییم به صرف موافقت با واقع آن دلیل منجز با واقع نیمشود چرا که در این صورت باید تمام احکام واقعی منجز بر ما باشند که اینگونه نیست بلکه باید مصلحت در طریق هم باشد و این مصلجت در طریق است که موجب جعل حجیت برای اماره می شود و در اینجا نیز ما به خاطر دلیل از خارج مصلحت در طریق جعل هر دو به نحو تخییری داریم.