طالب
2018/08/07, 09:49
اشتباههای نگارشی رایج در متون فارسی
رعایت دستور زبان و اصول نگارش فارسی، یکی از مهمترین وظایفی است که هر یک از ما، نسبت به زبان ملی خود داریم. علاوه بر حفاظت از زبان و نهادینه شدن الگوی نگارش صحیح، نهایتاً خوانایی متونی که با رعایت اصول نگارش و قواعد دستوری نوشته شدهاند، به مراتب بیشتر است و به همین دلیل، اثر، کارایی و ماندگاری زیادتری هم خواهند داشت. با یک بررسی مختصر در متون منتشر شده در سطح وب، کتابها، روزنامهها، مقالات و نامههای اداری، میتوان غلطهای رایج و فراوانی را دید. اجتناب از این غلطهای نگارشی هم کار سادهای است و هم باعث غنای بیشتر مطالب خواهد شد. در این نوشته، سعی داریم تعدادی از موارد رایج را که این روزها به وفور دیده میشوند، به همراه مثالهایی جامع بررسی کنیم.
۱. عدم استفاده یا استفاده نادرست از علائم نگارشی
احتمالاً شما نیز طی مطالعات روزانه، با متونی برخورد میکنید که در آنها، از هیچ یک از علائم و نشانههای نگارشی استفاده نشده است؛ گویا نویسنده اعتقادی به علامتهای نگارشی ندارد و آنها را بخشی تزئینی و لوکس از نوشته میداند. چنین متنهایی، به وضوح نامناسب تلقی میشوند و مستقل از نوع و نحوه استفاده محدود یا احتمالی از علائم نگارشی، نیازمند بررسی و بهینهسازی هستند. از سوی دیگر متنهایی نیز هستند که از علائم نگارشی، به شکل نادرست استفاده کردهاند و شیوه استفاده از این علامتها، نیازمند بازنگری و تصحیح است. در ادامه این نوشته به روش استفاده صحیح از چند علامت نگارشی مرسوم، اشاره کردهایم. در صورتی که این علائم، طبق راهنمای زیر در متن درج شده باشند، یک متن صحیح خواهیم داشت. در خصوص نحوه درج نشانهها در متن نیز، توضیحاتی ارائه شده است. ذکر این نکته ضروری است که منظور از چسبیدن نشانه به یک کلمه (قبل یا بعد)، به معنی عدم استفاده از فاصله (space) بین نشانه و کلمه است. مثلاً زمانی که گفته میشود علامت سؤال فقط به کلمه پیش از خود میچسبد، منظور این است که میان علامت سؤال و کلمه قبل از آن، فاصله وجود ندارد؛ اما بین علامت سؤال و کلمه بعدی، حتماً باید فاصله وجود داشته باشد.
الف. علامت نقطه (.)
اصلیترین استفاده نقطه، در پایان جملات عادی است که ماهیت پرسشی یا تعجبی ندارند. علامت نقطه، فقط به کلمه پیش از خودش میچسبد و حتماً با کلمه بعد، فاصله دارد.
مثال: دماوند، بلندترین کوه ایران و خاورمیانه است.
البته لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که استفاده از نقطه در تیتری که برای متون خود انتخاب میکنید امری اشتباه خواهد بود و در انتهای تیتر هرگز نقطه درج نمیشود.
ب. علامت کاما یا ویرگول (،)
این نشانه، کاربردهای گوناگونی دارد که فهرست آنها، در ادامه آمده است. علامت ویرگول، صرفاً به کلمه قبل از خودش میچسبد و با کلمه بعدی، حتماً دارای فاصله است. ب.۱. میان جملات مستقل، که عبارت بزرگتری را میسازند و معنای آنها، بدون یکدیگر، کامل نیست.
مثال: ادیسون با ایدههای بزرگی که داشت و تلاشی که برای تحقق آنها از خود نشان داد، توانست به یکی از بزرگترین مخترعین تاریخ بشر تبدیل شود.
ب.۲. برای پیشگیری از تکرار حرف عطف «و»، به جای آن از کاما استفاده میشود.
مثال: هلیوم، نئون، آرگون، کریپتون و زنون از گازهای نجیب هستند.
ب.۳. زمانی که امکان دارد خواننده دو واژه متوالی را به صورت ترکیب اضافی یا وصفی بخواند.
مثال: پدر، علی را بازخواست کرد.
ب.۴. اما برای ایجاد مکث و گروهبندی کلمات نیز به کار میرود.
مثال: بخشش، لازم نیست اعدامش کنید. در مقابل اینکه: بخشش لازم نیست، اعدامش کنید.
ب.۵. ویرگول پس از منادا (طرف خطاب جمله) کاربرد دارد.
مثال: آقای مهندس، لطفاً طرح را یک بار دیگر بررسی کنید.
ب.۶. ویرگول برای بیان بدل یا توصیف به کار میآید.
مثال: عمر خیام، ریاضیدان و شاعر نامی ایرانی، ابداع کننده دقیقترین نظام گاهشماری جهان است.
پ. علامت پرسش (؟)
کاربردهای این علامت در ادامه آمدهاند. علامت پرسش نیز، مانند نقطه، فقط به کلمه پیش از خودش میچسبد. پ.۱. در پایان جملات سؤالی.
مثال: آیا میدانید مهمترین دلیل ایجاد تورم چیست؟
پ.۲. نشان دادن نایقینی.
مثال: بیل گیتس با ۴۸ (؟) میلیارد دلار دارایی، ثروتمندترین فرد روی زمین است.
پ.۳. نشان دادن مفهوم استهزا یا تشکیک.
مثال: او یک هنرمند (؟) برجسته است.
ت. علامت تعجب یا توجه (!)
این علامت در دو جایگاه قابل استفاده است. علامت تعجب نیز، مانند نقطه و علامت سؤال، فقط به کلمه پیش از خودش میچسبد و با کلمه بعدی، فاصله دارد. ت.۱. پس از جملات تعجبی، عاطفی یا صرفاً برای تأکید روی محتوا و جلبتوجه خواننده.
مثال: این قافله عمر عجب میگذرد!
ت.۲. پس از حروف ندا و منادا.
مثال: ای مرد بزرگ! تو را چه شده است؟
ث. علامت دونقطه یا کولون (:)
این علامت نیز در چند محل کاربرد دارد که مهمترین موارد آن در ادامه آمدهاند. علامت دونقطه، حتماً به کلمه پیش از خودش میچسبد و با کلمه بعدی، فاصله دارد. ث.۱. پیش از نقلقول.
مثال: در پاسخ به او گفتم: «این موضوع کاملاً شخصی است».
ث.۲. شرح، شمارش و ذکر اقلام.
مثال: دو چیز آفت سخن است: گفتن به وقت خاموشی و خاموشی به وقت گفتن.
ج. علامت نقلقول یا گیومه («»)
این دو علامت به صورت زوجی و با هم به کار میروند. کاربردهای گیومه، در ادامه آمده است. گیومه باز (که ابتدای نقلقول را مشخص میکند) به کلمه بعد از خودش میچسبد. در مقابل، گیومه بسته (که در انتهای نقلقول میآید)، فقط به کلمه قبل از خودش میچسبد. ج.۱. نقلقول مستقیم از یک منبع یا فرد، با بیان عین عبارت.
مثال: مولوی در این باره، چنین میسراید: «همدلی از همزبانی بهتر است».
ج.۲. تأکید بر کلمات مهم، فنی یا تخصصی، که برای نخستین بار در متن استفاده میشوند.
مثال: بشر با توسعه «هوش مصنوعی»، به دنبال ایجاد ابزارهایی است که به جای او، فکر کنند. در واقع، قرار است هوش مصنوعی جایگزین قوه تشخیص و پردازش ما بشود؛ همانطور که «قدرت مصنوعی» جایگزین ماهیچههای انسان و اسبها شد.
چ. علامت نقطهویرگول یا سِمیکولون (؛)
این علامت، مفهومی میان نقطه و ویرگول را دارد و عموماً برای جداسازی جملاتی به کار میرود که با هم، عبارت بزرگتری را ایجاد میکنند. این کاربرد مشابه با کاما یا ویرگول است؛ با این تفاوت که در اینجا، جملات جدا شده با نقطه ویرگول، میتوانند به تنهایی، معنای نسبتاً کاملی داشته باشند. در خصوص فاصلهگذاری نیز، نقطه ویرگول، دقیقاً مانند نقطه و ویرگول است و فقط به کلمه پیش از خودش میچسبد.
مثال: او امروز صبح اینجا آمد؛ مدتی با من و بقیه دوستان صحبت کرد؛ چایی و کیک خوردیم؛ بعد از یک ساعت هم به فرودگاه رفت.
ح. علامت پارانتز (())
این دو علامت حتماً با یکدیگر استفاده میشوند و کاربرد اصلی آنها، بیان کلمه، عبارت، توصیف یا جمله، خارج از متن جمله اصلی است؛ به نحوی که با حذف این بخش، لطمهای به معنای جمله وارد نشود. مانند گیومه، پارانتر باز، به کلمه پس از خودش و پارانتز بسته، به کلمه پیش از خودش میچسبد. کاربردهای پارانتز در ادامه آمده است: ح.۱. بیان معنی و معادل یک واژه.
مثال: الگوریتمهای فرا ابتکاری (متاهیوریستیک) از مهمترین ابزارهای حل مسائل پیچیده بهینهسازی هستند.
ح.۲. بیان توضیح بیشتر.
مثال: در نگارش دفتر دوم مثنوی معنوی (همانطور که خود مولوی نیز در ابتدای دفتر توضیح میدهد) تأخیری ناخواسته پیش آمده است.
خ- علامت کروشه یا قلاب ([])
این دو علامت حتماً با یکدیگر استفاده میشوند. نحوه درج آنها، مشابه پارانتز است؛ با این تفاوت که محتوای داخل کروشهها، بخشی از اصل مطلب نیستند و بر حسب تشخیص یا نیاز، به متن اضافه میشوند. کاربردهای کروشه، در ادامه آمدهاند. خ.۱. افزودن کلمات و عبارات برای کاملتر کردن آن.
مثال: آن مرد این کتاب را به من هدیه داد و [تو آن را] از من به زور گرفتی.
خ.۲. بیان حالات و احساسات، به خصوص در نمایشنامهها.
مثال: رعنا [در حالی که فنجان چای را به آرامی روی میز میگذارد] میگوید: چرا این را همان موقع به من نگفتید؟
د- علامت خط تیره (-)
کاربردهای خط تیره در ادامه آمدهاند. د.۱. برای اشاره به دو یا چند جنبه مختلف از یک پدیده. در این حالت، خط تیره با هیچ یک از دو کلمه قبل و بعدش، فاصله ندارد.
مثال: این موضوع از منظر سیاسی-اقتصادی قابل بررسی است.
د.۲. برای جدا کردن جمله معترضه. در این حالت، خط تیره با هر دو کلمه قبل و بعد از خودش، فاصله دارد.
مثال: آموزش برنامهنویسی – که امروزه یکی از مهارتهای ضروری و پایه هر دانشجو شده است – هیچ گاه به این آسانی نبوده است.
د.۳. به معنای «تا» و «به» کاربرد دارد. در این حالت، خط تیره با هیچ یک از دو کلمه قبل و بعدش، فاصله ندارد.
مثال: هواپیمای تبریز-تهران، بدون تأخیر پرواز خواهد کرد.
مثال: فاصله سنی ۱۲-۱۵ سال، یکی از حساسترین زمانهای زندگی است.
د.۴. برای جدا کردن طرفین گفتگو در بیان مکالمه بین دو نفر. در این حالت، جمله با خط تیره شروع میشود و میان خط تیره و کلمه بعدی، رعایت فاصله ضروری است.
مثال از فیلم پاپیون:
– این تنها راه نجات ماست؛ مگر نه؟
– بله.
– فکر میکنی موفق میشویم؟
۲. جمع بستن نادرست اسامی
جمع بستن کلمات فارسی با روشهای جمع عربی، یکی از شایعترین غلطهای نگارشی و گفتاری در فارسی است. چند نمونه از این اشتباهها، در ادامه آمده است.
الف. جمع بستن کلمات فارسی با پسوند جمع مؤنث «ات» عربی.
مثال: گزارشات، سفارشات، مشاهدات، دستورات، نمرات، فرمایشات و آزمایشات همگی غلط هستند و باید به صورت گزارشها، سفارشها، مشاهدهها، دستورها، نمرهها، فرمایشها و آزمایشها نوشته شوند.
ب. جمع بستن کلمات فارسی با پسوند «ین» عربی.
مثال: بازرسین صحیح نیست و باید به صورت بازرسان جمع بسته شود. پ. جمع مکسر (شکسته) کلمات فارسی با قواعد عربی.
مثال: استاد یک کلمه فارسی است و جمع بستن آن به صورت اساتید، صحیح نیست و باید به صورت استادان یا استادها جمع بسته شود. همینطور کلمه بندر فارسی است و جمع بستن آن به صورت بنادر، صحیح نیست.
۳. استفاده از تنوین پس از کلمات فارسی
افزودن تنوین به کلمات غیر عربی صحیح نیست.
مثال: کلمات گاهاً، جاناً و تلفناً صحیح نیستند و مثلاً میتوان به جای آنها از این عبارات استفاده کرد: گهگاه، از نظر جانی، و به صورت تلفنی.
۴. استفاده از قالب کلمات عربی بر روی ریشه غیر عربی
کلمات نقش، کفش و قند همگی فارسی هستند؛ اما غلط مصطلح است که بر وزن فعّال، از این کلمات صفت مبالغه به صورت نقاش، کفاش و قناد ساخته شده است، که برای اسامی مشاغل استفاده میشود. هر چند این موارد بسیار پرکاربرد هستند، اما در واقع از نظر زبانی، کلمات صحیحی محسوب نمیشوند. به عنوان یک مثال دیگر، مُهر یک کلمه فارسی است و استفاده از آن برای ساختن صفت مفعولی به صورت ممهور، صحیح نیست.
۵. افزودن تنوین به کلمات عربی غیر منصرف
کلماتی مانند اقل و اکثر، صفت تفضیلی هستند و به دلیل غیر منصرف بودن، امکان افزودن تنوین به آنها وجود ندارد. از اینرو، استفاده از کلماتی نظر اقلاً یا اکثراً، از نظر قواعد زبان عربی صحیح نیست و استفاده از آنها در فارسی نیز، اشتباه است. به جای آنها توصیه میشود از عبارتهایی مانند «دستکم»، «در بیشتر موارد»، «بیشتر زمانها» یا عبارتهای مشابه استفاده شود.
۶. افزودن «ی» نکره به کلمات دارای «ی» نسبت
کلماتی که با افزودن «ی» نسبت به صفت تبدیل شدهاند، امکان دریافت «ی» نکره ندارند. این مشکل، اغلب در ترکیبات وصفی اتفاق میافتد.
مثال: او با رویکرد محافظهکارانه و سنتیای که داشت، تقریباً همه را از خودش رنجاند.
این جمله به یکی از دو صورت زیر، قابل اصلاح است.
الف. با افزودن «ی» نکره به موصوف
او با رویکردی محافظهکارانه و سنتی که داشت، تقریباً همه را از خودش رنجاند.
ب. با جابجایی دو صفت
او با رویکرد سنتی و محافظهکارانهای که داشت، تقریباً همه را از خودش رنجاند.
۷. حذف به قرینه لفظی نادرست و استفاده از افعال ناقص
برای پیشگیری از تکرار الفاظ، این امکان وجود دارد که جمله زیر، به شکل بهتری بازنویسی شود. جمله اصلی
من اتاق را تمیز کردهام، همه لوازم را به دقت در آن چیدهام و کلید را هم به ایشان تحویل دادهام. جمله خلاصه، با حذف به قرینه لفظی
من اتاق را تمیز کرده، همه لوازم را به دقت در آن چیده و کلید را هم به ایشان تحویل دادهام. یکی از غلطهای رایج در نگارش فارسی، استفاده از این حذف به قرینه لفظی، در محل نامناسب است. به طوری که باعث ایجاد افعال ناقص میشود. استفاده نادرست از حذف به قرینه لفظی
من این موضوع را قبلاً گفته و در جلسه آتی نیز، با تأکید بیشتر خواهم گفت. استفاده درست از حذف به قرینه لفظی
من این موضوع را قبلاً گفتهام و در جلسه آتی نیز، با تأکید بیشتر خواهم گفت.
۸. ایجاد مصدر نادرست با پسوند «یّت» عربی با کلمات فارسی
افزودن پسوند مصدرساز «یّت» به کلمات فارسی، اشتباه است. از اینرو، ترکیبهایی مانند ایرانیّت، منیّت و زنیّت، صحیح نیستند. ۹. صفت مؤنث نادرست برای کلمات غیر عربی یا کلمات غیر مونت
عباراتی مانند نامه مربوطه، بخش مربوطه، بخشنامه واصله، پرونده متشکله و مشاهدات عدیده، همگی غلط هستند. ۱۰. استفاده از پیشوند «لا» یا «بلا» در ابتدای کلمات غیر عربی
به عنوان مثال، یکی از ترجمههای رایج برای عبارت Real-Time در فارسی، کلمه مرکب «بلادرنگ» است که به دلیل فارسی بودن کلمه «درنگ»، صحیح نیست و باید به صورت «بیدرنگ» یا هر عبارت مناسب دیگر، تصحیح شود. ۱۱. مکان نامناسب حرف مفعولی «را» در جملات
حرف مفعولی «را» باید در نزدیکترین محل ممکن به مفعول قرار بگیرد. استفاده نادرست از «را»
به عنوان مثال جمله زیر را در نظر بگیرید: من این موفقیت تحصیلی، که نشاندهنده بخشی از روحیه تلاشگر شماست را، به شما و خانواده محترمتان تبریک میگویم. استفاده درست از «را»
این جمله باید به صورت زیر بازنویسی و تصحیح شود: من این موفقیت تحصیلی را، که نشاندهنده بخشی از روحیه تلاشگر شماست، به شما و خانواده محترمتان تبریک میگویم.
نتیجهگیری
در این نوشته تلاش کردیم برخی از موارد اشتباههای فاحش نگارشی را فهرست کنیم تا بتوان با مروری سریع از تکرار آنها در متونی که نوشته میشوند، اجتناب کرد. هنر سادهنویسی و نگارش بیپیرایه از جهات مختلف حائز اهمیت است. نویسندگانی که به درستی از علائم نگارشی استفاده میکنند و سعی میکنند از اشتباههای نگارشی پرهیز کنند، علاوه بر امکان سهولت در خواندن نوشته، حس یک متن حرفهای و عاری از اشتباه را به خواننده منتقل میکنند. به عبارت دیگر پیراستن فرم نوشته از خطاها نوید بیاشکال بودن محتوای آن را نیز به خواننده میدهد. از طرف دیگر با ورود به عصر فناوری، اینک غالب متونی که نگارش میشوند، به جای چاپ بر روی کاغذ به صورت دادههای الکترونیکی روی اینترنت قرار میگیرند. اهمیت درستنویسی در این محیط بهمراتب بیشتر از رسانههای کاغذی است. زیرا موتورهای جستجو و دیگر انواع پردازشهای گستردهای که روی متون وب انجام میگیرند، تنها در صورتی اعتبار خواهند داشت که در زمان نوشتن، از اصول نگارشی صحیح و عاری از خطا استفاده شده باشد. امیدواریم این متن آموزشی به شما در جهت بهبود فرایند نگارش کمک کند.
منبع (https://blog.faradars.org/%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D9%8 7%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/)
رعایت دستور زبان و اصول نگارش فارسی، یکی از مهمترین وظایفی است که هر یک از ما، نسبت به زبان ملی خود داریم. علاوه بر حفاظت از زبان و نهادینه شدن الگوی نگارش صحیح، نهایتاً خوانایی متونی که با رعایت اصول نگارش و قواعد دستوری نوشته شدهاند، به مراتب بیشتر است و به همین دلیل، اثر، کارایی و ماندگاری زیادتری هم خواهند داشت. با یک بررسی مختصر در متون منتشر شده در سطح وب، کتابها، روزنامهها، مقالات و نامههای اداری، میتوان غلطهای رایج و فراوانی را دید. اجتناب از این غلطهای نگارشی هم کار سادهای است و هم باعث غنای بیشتر مطالب خواهد شد. در این نوشته، سعی داریم تعدادی از موارد رایج را که این روزها به وفور دیده میشوند، به همراه مثالهایی جامع بررسی کنیم.
۱. عدم استفاده یا استفاده نادرست از علائم نگارشی
احتمالاً شما نیز طی مطالعات روزانه، با متونی برخورد میکنید که در آنها، از هیچ یک از علائم و نشانههای نگارشی استفاده نشده است؛ گویا نویسنده اعتقادی به علامتهای نگارشی ندارد و آنها را بخشی تزئینی و لوکس از نوشته میداند. چنین متنهایی، به وضوح نامناسب تلقی میشوند و مستقل از نوع و نحوه استفاده محدود یا احتمالی از علائم نگارشی، نیازمند بررسی و بهینهسازی هستند. از سوی دیگر متنهایی نیز هستند که از علائم نگارشی، به شکل نادرست استفاده کردهاند و شیوه استفاده از این علامتها، نیازمند بازنگری و تصحیح است. در ادامه این نوشته به روش استفاده صحیح از چند علامت نگارشی مرسوم، اشاره کردهایم. در صورتی که این علائم، طبق راهنمای زیر در متن درج شده باشند، یک متن صحیح خواهیم داشت. در خصوص نحوه درج نشانهها در متن نیز، توضیحاتی ارائه شده است. ذکر این نکته ضروری است که منظور از چسبیدن نشانه به یک کلمه (قبل یا بعد)، به معنی عدم استفاده از فاصله (space) بین نشانه و کلمه است. مثلاً زمانی که گفته میشود علامت سؤال فقط به کلمه پیش از خود میچسبد، منظور این است که میان علامت سؤال و کلمه قبل از آن، فاصله وجود ندارد؛ اما بین علامت سؤال و کلمه بعدی، حتماً باید فاصله وجود داشته باشد.
الف. علامت نقطه (.)
اصلیترین استفاده نقطه، در پایان جملات عادی است که ماهیت پرسشی یا تعجبی ندارند. علامت نقطه، فقط به کلمه پیش از خودش میچسبد و حتماً با کلمه بعد، فاصله دارد.
مثال: دماوند، بلندترین کوه ایران و خاورمیانه است.
البته لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که استفاده از نقطه در تیتری که برای متون خود انتخاب میکنید امری اشتباه خواهد بود و در انتهای تیتر هرگز نقطه درج نمیشود.
ب. علامت کاما یا ویرگول (،)
این نشانه، کاربردهای گوناگونی دارد که فهرست آنها، در ادامه آمده است. علامت ویرگول، صرفاً به کلمه قبل از خودش میچسبد و با کلمه بعدی، حتماً دارای فاصله است. ب.۱. میان جملات مستقل، که عبارت بزرگتری را میسازند و معنای آنها، بدون یکدیگر، کامل نیست.
مثال: ادیسون با ایدههای بزرگی که داشت و تلاشی که برای تحقق آنها از خود نشان داد، توانست به یکی از بزرگترین مخترعین تاریخ بشر تبدیل شود.
ب.۲. برای پیشگیری از تکرار حرف عطف «و»، به جای آن از کاما استفاده میشود.
مثال: هلیوم، نئون، آرگون، کریپتون و زنون از گازهای نجیب هستند.
ب.۳. زمانی که امکان دارد خواننده دو واژه متوالی را به صورت ترکیب اضافی یا وصفی بخواند.
مثال: پدر، علی را بازخواست کرد.
ب.۴. اما برای ایجاد مکث و گروهبندی کلمات نیز به کار میرود.
مثال: بخشش، لازم نیست اعدامش کنید. در مقابل اینکه: بخشش لازم نیست، اعدامش کنید.
ب.۵. ویرگول پس از منادا (طرف خطاب جمله) کاربرد دارد.
مثال: آقای مهندس، لطفاً طرح را یک بار دیگر بررسی کنید.
ب.۶. ویرگول برای بیان بدل یا توصیف به کار میآید.
مثال: عمر خیام، ریاضیدان و شاعر نامی ایرانی، ابداع کننده دقیقترین نظام گاهشماری جهان است.
پ. علامت پرسش (؟)
کاربردهای این علامت در ادامه آمدهاند. علامت پرسش نیز، مانند نقطه، فقط به کلمه پیش از خودش میچسبد. پ.۱. در پایان جملات سؤالی.
مثال: آیا میدانید مهمترین دلیل ایجاد تورم چیست؟
پ.۲. نشان دادن نایقینی.
مثال: بیل گیتس با ۴۸ (؟) میلیارد دلار دارایی، ثروتمندترین فرد روی زمین است.
پ.۳. نشان دادن مفهوم استهزا یا تشکیک.
مثال: او یک هنرمند (؟) برجسته است.
ت. علامت تعجب یا توجه (!)
این علامت در دو جایگاه قابل استفاده است. علامت تعجب نیز، مانند نقطه و علامت سؤال، فقط به کلمه پیش از خودش میچسبد و با کلمه بعدی، فاصله دارد. ت.۱. پس از جملات تعجبی، عاطفی یا صرفاً برای تأکید روی محتوا و جلبتوجه خواننده.
مثال: این قافله عمر عجب میگذرد!
ت.۲. پس از حروف ندا و منادا.
مثال: ای مرد بزرگ! تو را چه شده است؟
ث. علامت دونقطه یا کولون (:)
این علامت نیز در چند محل کاربرد دارد که مهمترین موارد آن در ادامه آمدهاند. علامت دونقطه، حتماً به کلمه پیش از خودش میچسبد و با کلمه بعدی، فاصله دارد. ث.۱. پیش از نقلقول.
مثال: در پاسخ به او گفتم: «این موضوع کاملاً شخصی است».
ث.۲. شرح، شمارش و ذکر اقلام.
مثال: دو چیز آفت سخن است: گفتن به وقت خاموشی و خاموشی به وقت گفتن.
ج. علامت نقلقول یا گیومه («»)
این دو علامت به صورت زوجی و با هم به کار میروند. کاربردهای گیومه، در ادامه آمده است. گیومه باز (که ابتدای نقلقول را مشخص میکند) به کلمه بعد از خودش میچسبد. در مقابل، گیومه بسته (که در انتهای نقلقول میآید)، فقط به کلمه قبل از خودش میچسبد. ج.۱. نقلقول مستقیم از یک منبع یا فرد، با بیان عین عبارت.
مثال: مولوی در این باره، چنین میسراید: «همدلی از همزبانی بهتر است».
ج.۲. تأکید بر کلمات مهم، فنی یا تخصصی، که برای نخستین بار در متن استفاده میشوند.
مثال: بشر با توسعه «هوش مصنوعی»، به دنبال ایجاد ابزارهایی است که به جای او، فکر کنند. در واقع، قرار است هوش مصنوعی جایگزین قوه تشخیص و پردازش ما بشود؛ همانطور که «قدرت مصنوعی» جایگزین ماهیچههای انسان و اسبها شد.
چ. علامت نقطهویرگول یا سِمیکولون (؛)
این علامت، مفهومی میان نقطه و ویرگول را دارد و عموماً برای جداسازی جملاتی به کار میرود که با هم، عبارت بزرگتری را ایجاد میکنند. این کاربرد مشابه با کاما یا ویرگول است؛ با این تفاوت که در اینجا، جملات جدا شده با نقطه ویرگول، میتوانند به تنهایی، معنای نسبتاً کاملی داشته باشند. در خصوص فاصلهگذاری نیز، نقطه ویرگول، دقیقاً مانند نقطه و ویرگول است و فقط به کلمه پیش از خودش میچسبد.
مثال: او امروز صبح اینجا آمد؛ مدتی با من و بقیه دوستان صحبت کرد؛ چایی و کیک خوردیم؛ بعد از یک ساعت هم به فرودگاه رفت.
ح. علامت پارانتز (())
این دو علامت حتماً با یکدیگر استفاده میشوند و کاربرد اصلی آنها، بیان کلمه، عبارت، توصیف یا جمله، خارج از متن جمله اصلی است؛ به نحوی که با حذف این بخش، لطمهای به معنای جمله وارد نشود. مانند گیومه، پارانتر باز، به کلمه پس از خودش و پارانتز بسته، به کلمه پیش از خودش میچسبد. کاربردهای پارانتز در ادامه آمده است: ح.۱. بیان معنی و معادل یک واژه.
مثال: الگوریتمهای فرا ابتکاری (متاهیوریستیک) از مهمترین ابزارهای حل مسائل پیچیده بهینهسازی هستند.
ح.۲. بیان توضیح بیشتر.
مثال: در نگارش دفتر دوم مثنوی معنوی (همانطور که خود مولوی نیز در ابتدای دفتر توضیح میدهد) تأخیری ناخواسته پیش آمده است.
خ- علامت کروشه یا قلاب ([])
این دو علامت حتماً با یکدیگر استفاده میشوند. نحوه درج آنها، مشابه پارانتز است؛ با این تفاوت که محتوای داخل کروشهها، بخشی از اصل مطلب نیستند و بر حسب تشخیص یا نیاز، به متن اضافه میشوند. کاربردهای کروشه، در ادامه آمدهاند. خ.۱. افزودن کلمات و عبارات برای کاملتر کردن آن.
مثال: آن مرد این کتاب را به من هدیه داد و [تو آن را] از من به زور گرفتی.
خ.۲. بیان حالات و احساسات، به خصوص در نمایشنامهها.
مثال: رعنا [در حالی که فنجان چای را به آرامی روی میز میگذارد] میگوید: چرا این را همان موقع به من نگفتید؟
د- علامت خط تیره (-)
کاربردهای خط تیره در ادامه آمدهاند. د.۱. برای اشاره به دو یا چند جنبه مختلف از یک پدیده. در این حالت، خط تیره با هیچ یک از دو کلمه قبل و بعدش، فاصله ندارد.
مثال: این موضوع از منظر سیاسی-اقتصادی قابل بررسی است.
د.۲. برای جدا کردن جمله معترضه. در این حالت، خط تیره با هر دو کلمه قبل و بعد از خودش، فاصله دارد.
مثال: آموزش برنامهنویسی – که امروزه یکی از مهارتهای ضروری و پایه هر دانشجو شده است – هیچ گاه به این آسانی نبوده است.
د.۳. به معنای «تا» و «به» کاربرد دارد. در این حالت، خط تیره با هیچ یک از دو کلمه قبل و بعدش، فاصله ندارد.
مثال: هواپیمای تبریز-تهران، بدون تأخیر پرواز خواهد کرد.
مثال: فاصله سنی ۱۲-۱۵ سال، یکی از حساسترین زمانهای زندگی است.
د.۴. برای جدا کردن طرفین گفتگو در بیان مکالمه بین دو نفر. در این حالت، جمله با خط تیره شروع میشود و میان خط تیره و کلمه بعدی، رعایت فاصله ضروری است.
مثال از فیلم پاپیون:
– این تنها راه نجات ماست؛ مگر نه؟
– بله.
– فکر میکنی موفق میشویم؟
۲. جمع بستن نادرست اسامی
جمع بستن کلمات فارسی با روشهای جمع عربی، یکی از شایعترین غلطهای نگارشی و گفتاری در فارسی است. چند نمونه از این اشتباهها، در ادامه آمده است.
الف. جمع بستن کلمات فارسی با پسوند جمع مؤنث «ات» عربی.
مثال: گزارشات، سفارشات، مشاهدات، دستورات، نمرات، فرمایشات و آزمایشات همگی غلط هستند و باید به صورت گزارشها، سفارشها، مشاهدهها، دستورها، نمرهها، فرمایشها و آزمایشها نوشته شوند.
ب. جمع بستن کلمات فارسی با پسوند «ین» عربی.
مثال: بازرسین صحیح نیست و باید به صورت بازرسان جمع بسته شود. پ. جمع مکسر (شکسته) کلمات فارسی با قواعد عربی.
مثال: استاد یک کلمه فارسی است و جمع بستن آن به صورت اساتید، صحیح نیست و باید به صورت استادان یا استادها جمع بسته شود. همینطور کلمه بندر فارسی است و جمع بستن آن به صورت بنادر، صحیح نیست.
۳. استفاده از تنوین پس از کلمات فارسی
افزودن تنوین به کلمات غیر عربی صحیح نیست.
مثال: کلمات گاهاً، جاناً و تلفناً صحیح نیستند و مثلاً میتوان به جای آنها از این عبارات استفاده کرد: گهگاه، از نظر جانی، و به صورت تلفنی.
۴. استفاده از قالب کلمات عربی بر روی ریشه غیر عربی
کلمات نقش، کفش و قند همگی فارسی هستند؛ اما غلط مصطلح است که بر وزن فعّال، از این کلمات صفت مبالغه به صورت نقاش، کفاش و قناد ساخته شده است، که برای اسامی مشاغل استفاده میشود. هر چند این موارد بسیار پرکاربرد هستند، اما در واقع از نظر زبانی، کلمات صحیحی محسوب نمیشوند. به عنوان یک مثال دیگر، مُهر یک کلمه فارسی است و استفاده از آن برای ساختن صفت مفعولی به صورت ممهور، صحیح نیست.
۵. افزودن تنوین به کلمات عربی غیر منصرف
کلماتی مانند اقل و اکثر، صفت تفضیلی هستند و به دلیل غیر منصرف بودن، امکان افزودن تنوین به آنها وجود ندارد. از اینرو، استفاده از کلماتی نظر اقلاً یا اکثراً، از نظر قواعد زبان عربی صحیح نیست و استفاده از آنها در فارسی نیز، اشتباه است. به جای آنها توصیه میشود از عبارتهایی مانند «دستکم»، «در بیشتر موارد»، «بیشتر زمانها» یا عبارتهای مشابه استفاده شود.
۶. افزودن «ی» نکره به کلمات دارای «ی» نسبت
کلماتی که با افزودن «ی» نسبت به صفت تبدیل شدهاند، امکان دریافت «ی» نکره ندارند. این مشکل، اغلب در ترکیبات وصفی اتفاق میافتد.
مثال: او با رویکرد محافظهکارانه و سنتیای که داشت، تقریباً همه را از خودش رنجاند.
این جمله به یکی از دو صورت زیر، قابل اصلاح است.
الف. با افزودن «ی» نکره به موصوف
او با رویکردی محافظهکارانه و سنتی که داشت، تقریباً همه را از خودش رنجاند.
ب. با جابجایی دو صفت
او با رویکرد سنتی و محافظهکارانهای که داشت، تقریباً همه را از خودش رنجاند.
۷. حذف به قرینه لفظی نادرست و استفاده از افعال ناقص
برای پیشگیری از تکرار الفاظ، این امکان وجود دارد که جمله زیر، به شکل بهتری بازنویسی شود. جمله اصلی
من اتاق را تمیز کردهام، همه لوازم را به دقت در آن چیدهام و کلید را هم به ایشان تحویل دادهام. جمله خلاصه، با حذف به قرینه لفظی
من اتاق را تمیز کرده، همه لوازم را به دقت در آن چیده و کلید را هم به ایشان تحویل دادهام. یکی از غلطهای رایج در نگارش فارسی، استفاده از این حذف به قرینه لفظی، در محل نامناسب است. به طوری که باعث ایجاد افعال ناقص میشود. استفاده نادرست از حذف به قرینه لفظی
من این موضوع را قبلاً گفته و در جلسه آتی نیز، با تأکید بیشتر خواهم گفت. استفاده درست از حذف به قرینه لفظی
من این موضوع را قبلاً گفتهام و در جلسه آتی نیز، با تأکید بیشتر خواهم گفت.
۸. ایجاد مصدر نادرست با پسوند «یّت» عربی با کلمات فارسی
افزودن پسوند مصدرساز «یّت» به کلمات فارسی، اشتباه است. از اینرو، ترکیبهایی مانند ایرانیّت، منیّت و زنیّت، صحیح نیستند. ۹. صفت مؤنث نادرست برای کلمات غیر عربی یا کلمات غیر مونت
عباراتی مانند نامه مربوطه، بخش مربوطه، بخشنامه واصله، پرونده متشکله و مشاهدات عدیده، همگی غلط هستند. ۱۰. استفاده از پیشوند «لا» یا «بلا» در ابتدای کلمات غیر عربی
به عنوان مثال، یکی از ترجمههای رایج برای عبارت Real-Time در فارسی، کلمه مرکب «بلادرنگ» است که به دلیل فارسی بودن کلمه «درنگ»، صحیح نیست و باید به صورت «بیدرنگ» یا هر عبارت مناسب دیگر، تصحیح شود. ۱۱. مکان نامناسب حرف مفعولی «را» در جملات
حرف مفعولی «را» باید در نزدیکترین محل ممکن به مفعول قرار بگیرد. استفاده نادرست از «را»
به عنوان مثال جمله زیر را در نظر بگیرید: من این موفقیت تحصیلی، که نشاندهنده بخشی از روحیه تلاشگر شماست را، به شما و خانواده محترمتان تبریک میگویم. استفاده درست از «را»
این جمله باید به صورت زیر بازنویسی و تصحیح شود: من این موفقیت تحصیلی را، که نشاندهنده بخشی از روحیه تلاشگر شماست، به شما و خانواده محترمتان تبریک میگویم.
نتیجهگیری
در این نوشته تلاش کردیم برخی از موارد اشتباههای فاحش نگارشی را فهرست کنیم تا بتوان با مروری سریع از تکرار آنها در متونی که نوشته میشوند، اجتناب کرد. هنر سادهنویسی و نگارش بیپیرایه از جهات مختلف حائز اهمیت است. نویسندگانی که به درستی از علائم نگارشی استفاده میکنند و سعی میکنند از اشتباههای نگارشی پرهیز کنند، علاوه بر امکان سهولت در خواندن نوشته، حس یک متن حرفهای و عاری از اشتباه را به خواننده منتقل میکنند. به عبارت دیگر پیراستن فرم نوشته از خطاها نوید بیاشکال بودن محتوای آن را نیز به خواننده میدهد. از طرف دیگر با ورود به عصر فناوری، اینک غالب متونی که نگارش میشوند، به جای چاپ بر روی کاغذ به صورت دادههای الکترونیکی روی اینترنت قرار میگیرند. اهمیت درستنویسی در این محیط بهمراتب بیشتر از رسانههای کاغذی است. زیرا موتورهای جستجو و دیگر انواع پردازشهای گستردهای که روی متون وب انجام میگیرند، تنها در صورتی اعتبار خواهند داشت که در زمان نوشتن، از اصول نگارشی صحیح و عاری از خطا استفاده شده باشد. امیدواریم این متن آموزشی به شما در جهت بهبود فرایند نگارش کمک کند.
منبع (https://blog.faradars.org/%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D9%8 7%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/)