محمد اشعری
2019/07/03, 20:29
آخوند: آنچه در مورد اصل اولی در متعارضین گفتیم مربوط به جایی است که تعارض محکم باشد به عبارت دیگر جمع یا توفیق عرفی و حکومتی بین آنها نباشد.
بحث در جایی است که آنچه بر خلاف اصل آمده از تخییر یا ترجیح، آیا مخصوص به موارد تحکم تعارض است یا موارد جمع عرفی ... هم مشمول این مساله هستند.
در این جا دو قول است
مقتضای ادله تخییر و ترجیح اعمال آنها در فرض تحیر و عدم فهم مراد متکلم در مقام عمل است.
آخوند: موجبی ندارد بگوییم ادله تخییر یا ترجیح اختصاص به تحیر دارد. آنچه در خبر آمده اختلاف خبر است نه تعارض محکم! مختلف می تواند از حیث عام و خاص باشد. لذا می تواند شامل تعارض بدوی هم بشود.
درسته که تحیری نسبت به وظیفه عملی ندارد ولی نسبت به حکم واقعی همچنان تردید دارد.
تحیر حتی نسبت به وظیفه ظاهری هم ممکن است شکل بگیرد. مکلف احتمال می دهد ممکن است شارع وظیفه ظاهریه متفاوتی از جمع عرفی برای او قرار داده باشد لذا در مورد عام و خاص هم از حضرت سوال می پرسد.
مگر این که گفته شود سیره قطعیه متشرعه در جمع بین موارد عام و خاص به تخصیص بوده است و این موجب تخصیص این روایات می شود.
شهید صدر: این ارتکاز درجایی است که جمع خیلی روشن است مثل عام و خاص
بحث در جایی است که آنچه بر خلاف اصل آمده از تخییر یا ترجیح، آیا مخصوص به موارد تحکم تعارض است یا موارد جمع عرفی ... هم مشمول این مساله هستند.
در این جا دو قول است
مقتضای ادله تخییر و ترجیح اعمال آنها در فرض تحیر و عدم فهم مراد متکلم در مقام عمل است.
آخوند: موجبی ندارد بگوییم ادله تخییر یا ترجیح اختصاص به تحیر دارد. آنچه در خبر آمده اختلاف خبر است نه تعارض محکم! مختلف می تواند از حیث عام و خاص باشد. لذا می تواند شامل تعارض بدوی هم بشود.
درسته که تحیری نسبت به وظیفه عملی ندارد ولی نسبت به حکم واقعی همچنان تردید دارد.
تحیر حتی نسبت به وظیفه ظاهری هم ممکن است شکل بگیرد. مکلف احتمال می دهد ممکن است شارع وظیفه ظاهریه متفاوتی از جمع عرفی برای او قرار داده باشد لذا در مورد عام و خاص هم از حضرت سوال می پرسد.
مگر این که گفته شود سیره قطعیه متشرعه در جمع بین موارد عام و خاص به تخصیص بوده است و این موجب تخصیص این روایات می شود.
شهید صدر: این ارتکاز درجایی است که جمع خیلی روشن است مثل عام و خاص