سید محسن منافی
2019/07/01, 10:52
عدم جریان تخییر و ترجیح در موارد جمع عرفی:
مرحوم آخوند: در جریان تخییر و ترجیح در این موارد دو قول وجود دارد. ایشان دو وجه برای عدم جریان می آورند:
1- منساق از اخبار علاجیه(سؤالاً و جواباً)، فرض تحیّر است.
سپس اشکال می کنند که هیچ موجبی برای اختصاص نمی باشد بعد از این که موضوع اخبار، اختلاف دو دلیل است که عام است.
2- قدر متیقن.
اشکال مرحوم آخوند: بر فرض که بپذیریم، این قدر متیقن خارجی است نه در مقام تخاطب.
سپس ایشان سه بیان برای جریان می آورند:
1- تحیّر بدوی در موارد جمع عرفی وجود دارد.
2- به لحاظ حکم واقعی تحیّر وجود دارد. اگر چه نسبت به وظیفه ی عملی تحیّر باقی نمی ماند.
3- حتی نسبت به خود وظیفه ی عملی هم ممکن است تحیّر وجود داشته باشد به این شکل که مکلف احتمال می دهد که شارع از این جمع ردع کرده باشد.
بعد ایشان می فرمایند: مگر این که ادعا شود سیره ی قطعیه متشرعه بر این قائم شده که در موارد جمع عرفی یا توفیق عرفی، سراغ اخبار علاجیه نمی رویم.
اشکال ما این است که:
1- قدر متیقن از اخبار علاجیه، غیر موارد جمع عرفی است، زیرا ملاک قدر متیقن بودن، این است که اگر متکلم غیر از آن قدر متیقن را اراده کند، مستهجن است که در ما نحن فیه همین گونه است.
2- اطلاقات اخبار علاجیه نمی تواند ارتکاز بر جمع عرفی را از بین ببرد.
مرحوم صدر اصل وجود سیره ی متشرعه را قبول می کنند ولی شامل همه ی موارد جمع عرفی نمی دانند. قدر متیقن از سیره، موارد تخصیص و تقیید است.
اشکال دوم ما به مرحوم آخوند این جا نیز می آید.
مرحوم آخوند: در جریان تخییر و ترجیح در این موارد دو قول وجود دارد. ایشان دو وجه برای عدم جریان می آورند:
1- منساق از اخبار علاجیه(سؤالاً و جواباً)، فرض تحیّر است.
سپس اشکال می کنند که هیچ موجبی برای اختصاص نمی باشد بعد از این که موضوع اخبار، اختلاف دو دلیل است که عام است.
2- قدر متیقن.
اشکال مرحوم آخوند: بر فرض که بپذیریم، این قدر متیقن خارجی است نه در مقام تخاطب.
سپس ایشان سه بیان برای جریان می آورند:
1- تحیّر بدوی در موارد جمع عرفی وجود دارد.
2- به لحاظ حکم واقعی تحیّر وجود دارد. اگر چه نسبت به وظیفه ی عملی تحیّر باقی نمی ماند.
3- حتی نسبت به خود وظیفه ی عملی هم ممکن است تحیّر وجود داشته باشد به این شکل که مکلف احتمال می دهد که شارع از این جمع ردع کرده باشد.
بعد ایشان می فرمایند: مگر این که ادعا شود سیره ی قطعیه متشرعه بر این قائم شده که در موارد جمع عرفی یا توفیق عرفی، سراغ اخبار علاجیه نمی رویم.
اشکال ما این است که:
1- قدر متیقن از اخبار علاجیه، غیر موارد جمع عرفی است، زیرا ملاک قدر متیقن بودن، این است که اگر متکلم غیر از آن قدر متیقن را اراده کند، مستهجن است که در ما نحن فیه همین گونه است.
2- اطلاقات اخبار علاجیه نمی تواند ارتکاز بر جمع عرفی را از بین ببرد.
مرحوم صدر اصل وجود سیره ی متشرعه را قبول می کنند ولی شامل همه ی موارد جمع عرفی نمی دانند. قدر متیقن از سیره، موارد تخصیص و تقیید است.
اشکال دوم ما به مرحوم آخوند این جا نیز می آید.