سید محسن منافی
2019/06/30, 17:08
مرحوم آخوند بیان عامی برای رد دلایل قائلین به تعدی می آورند: اگر مرجحات منصوصه خصوصیتی نداشتند، وجهی ندارد که معصوم بعد از فقد هر مرجحی حکم جدیدی بیاورند و حکم کلی بیان نکرده اند. علاوه بر این که بعد از فقد مرجحات، امر به ارجاء نموده اند با این که هیچ موردی از مزیت خالی نمی باشد.
بعد مرحوم آخوند می فرماید: بر فرض که قائل به تعدی شویم، فرقی بین مزیت موجب اقربیت به واقع یا موجب ظن و بین مزیت غیر موجب این دو(مانند شهرت فتوایی و اولویت ظنیه) نمی باشد؛ زیرا در برخی مرجحات منصوصه اموری آمده است که هیچ دخلی در قرب به واقع ندارند مانند اورعیت و افقهیت.
بعد اشکالی مطرح می کنند: إعمال مرجحات، به خاطر این است که آنها موجب ظن به مخالفت دیگری با واقع می شوند. پس آن دیگری از حجیت می افتد و کشف از عدم اقتضائش برای معارضه می کنند. پس مرجح باید موجب ظن به واقع باشد.
ایشان جواب می دهند: ملاک در حجیت، ظن نوعی است. در حالی که این مرجحات، موجب ظن شخصی به کذب
دیگری می شود.
بله اگر ملاک در ترجیح، اقوی الدلیلین باشد، نمی توان هر مزیتی تعدی کرد و باید موجب قرب واقع باشد؛ زیرا منصرف و متیقن از اقوی الدلیلین، اقوی از حیث کاشفیت است.
عرض ما این است که ما این است که اگر تعدی را قبول کنیم، پس باید طبق ادله ی موجب تعدی اخذ کنیم، که عدم ریب و وجود رشد هم بود که تعلیل در روایات بودند که از آنها اقربیت به واقع می فهمیم.
بعد مرحوم آخوند می فرماید: بر فرض که قائل به تعدی شویم، فرقی بین مزیت موجب اقربیت به واقع یا موجب ظن و بین مزیت غیر موجب این دو(مانند شهرت فتوایی و اولویت ظنیه) نمی باشد؛ زیرا در برخی مرجحات منصوصه اموری آمده است که هیچ دخلی در قرب به واقع ندارند مانند اورعیت و افقهیت.
بعد اشکالی مطرح می کنند: إعمال مرجحات، به خاطر این است که آنها موجب ظن به مخالفت دیگری با واقع می شوند. پس آن دیگری از حجیت می افتد و کشف از عدم اقتضائش برای معارضه می کنند. پس مرجح باید موجب ظن به واقع باشد.
ایشان جواب می دهند: ملاک در حجیت، ظن نوعی است. در حالی که این مرجحات، موجب ظن شخصی به کذب
دیگری می شود.
بله اگر ملاک در ترجیح، اقوی الدلیلین باشد، نمی توان هر مزیتی تعدی کرد و باید موجب قرب واقع باشد؛ زیرا منصرف و متیقن از اقوی الدلیلین، اقوی از حیث کاشفیت است.
عرض ما این است که ما این است که اگر تعدی را قبول کنیم، پس باید طبق ادله ی موجب تعدی اخذ کنیم، که عدم ریب و وجود رشد هم بود که تعلیل در روایات بودند که از آنها اقربیت به واقع می فهمیم.