سید محسن منافی
2019/06/22, 10:38
روایت محمد بن مسلم اصلاً در مقام بیان این نیست که باید اخذ به احدث کرد بلکه دو احتمال در مراد از آن می رود:
أ. این روایت در مقام تصحیح اخباری است که به واسطه ی ائمه از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می شوند بدین صورت که حدیث آخری بر خلاف اخبار منسوخه ی پیامبر صلی الله علیه و آله است نه همه ی اخبار ایشان.
ب. (مرحوم خوئی و تبریزی :) مراد از نسخ، نسخ اصطلاحی نیست بلکه تخصیص است.
این احتمال یک مبعِّد و دو مقرِّب دارد:
مبعّد: مخصّص، مخالف عام محسوب نمی شود. در حالی که در این روایت تعبیر به "خلافه" شده است.
مقرّب: 1- مرحوم خوئی فرموده است: ما در قرآن هیچ آیه ی منسوخه ای نداریم. در حالی که از این روایت معلوم می شود که نسخ در قرآن اتفاق عادی است.
2- معنای لغوی نسخ، ابطال است.
علم به صدور در یک روایت به عنوان مرجح آمده است(با این که علی القاعده شاید خبر قطعی الصدور، تقیه ای باشد و خبر مظنون الصدور تقیه ای نباشد.): 36- مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ مَسَائِلِ الرِّجَالِ لِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى كَتَبَ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَنِ الْعِلْمِ الْمَنْقُولِ إِلَيْنَا عَنْ آبَائِكَ وَ أَجْدَادِكَ ع قَدِ اخْتُلِفَ عَلَيْنَا فِيهِ فَكَيْفَ الْعَمَلُ بِهِ عَلَى اخْتِلَافِهِ أَوِ الرَّدُّ إِلَيْكَ فِيمَا اخْتُلِفَ فِيهِ فَكَتَبَ ع مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ قَوْلُنَا فَالْزَمُوهُ وَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَرُدُّوهُ إِلَيْنَا.
فیه:-علاوه بر ضعف سند- مراد از عبارت"مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ قَوْلُنَا" این است که آن چه که می دانید که مذهب ماست(یعنی از همه جهت قطعی است.) نه این که کلام ماست.
در نهایت، تنها مرجحی که قابل اعتماد بود، ترجیح به شهرت و موافقت کتاب و مخالفت عامه بود.
روایات دال بر توقف، مطلق هستند و با اخبار ترجیح مقیّد می شوند. فلذا در پایان مقبوله، بعد از فقد مرجحات، امر به توقف آمده بود.
أ. این روایت در مقام تصحیح اخباری است که به واسطه ی ائمه از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می شوند بدین صورت که حدیث آخری بر خلاف اخبار منسوخه ی پیامبر صلی الله علیه و آله است نه همه ی اخبار ایشان.
ب. (مرحوم خوئی و تبریزی :) مراد از نسخ، نسخ اصطلاحی نیست بلکه تخصیص است.
این احتمال یک مبعِّد و دو مقرِّب دارد:
مبعّد: مخصّص، مخالف عام محسوب نمی شود. در حالی که در این روایت تعبیر به "خلافه" شده است.
مقرّب: 1- مرحوم خوئی فرموده است: ما در قرآن هیچ آیه ی منسوخه ای نداریم. در حالی که از این روایت معلوم می شود که نسخ در قرآن اتفاق عادی است.
2- معنای لغوی نسخ، ابطال است.
علم به صدور در یک روایت به عنوان مرجح آمده است(با این که علی القاعده شاید خبر قطعی الصدور، تقیه ای باشد و خبر مظنون الصدور تقیه ای نباشد.): 36- مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ مَسَائِلِ الرِّجَالِ لِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى كَتَبَ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَنِ الْعِلْمِ الْمَنْقُولِ إِلَيْنَا عَنْ آبَائِكَ وَ أَجْدَادِكَ ع قَدِ اخْتُلِفَ عَلَيْنَا فِيهِ فَكَيْفَ الْعَمَلُ بِهِ عَلَى اخْتِلَافِهِ أَوِ الرَّدُّ إِلَيْكَ فِيمَا اخْتُلِفَ فِيهِ فَكَتَبَ ع مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ قَوْلُنَا فَالْزَمُوهُ وَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَرُدُّوهُ إِلَيْنَا.
فیه:-علاوه بر ضعف سند- مراد از عبارت"مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ قَوْلُنَا" این است که آن چه که می دانید که مذهب ماست(یعنی از همه جهت قطعی است.) نه این که کلام ماست.
در نهایت، تنها مرجحی که قابل اعتماد بود، ترجیح به شهرت و موافقت کتاب و مخالفت عامه بود.
روایات دال بر توقف، مطلق هستند و با اخبار ترجیح مقیّد می شوند. فلذا در پایان مقبوله، بعد از فقد مرجحات، امر به توقف آمده بود.