محمد اشعری
2019/06/19, 22:41
اشکال شیخ: مقتضای اطلاق این روایت اقتضا درا د روایت افقه مقدم است ولو اینکه در مقابل شهرتی باشد که روایت افقه از آن افقه نسبی هم در بین آنها باشد. همچنین اگر روای غیرمباشر روایت مقابل افقه از آن افقه نسبی باشد/
جواب شیخ
اگر شما بگویید انی روایت نسبت به این دو فرض منصرف است چون نکته ترجیح به افقهیت نسبت به این دو فرض جاری نمی شود.
شاید نکته تقدیم افقه این باشد که در جنبه تقدیم این روایت در باب قضا موجب شود که با مشهور مخالفت کنند مثلا مشهور قائلند زن از عقار ارث نمی برد این قاضی به جهت وجود خصوصیتی که مثلا ذات ولد بودن باشد حکم به ارث بردن کند به جهت علم آن قاضی به این گونه خصوصیات
اشکال: روایت نسبت به این موارد هم اطلاق دارد حتی اگراین مورد هم نباشد حضرت افقه را مقدم کرده اند
جواب: این جا باید همان جواب شیخ را بدهیم
نسبت به اعمال به صفا ت گفتنیم نسبت به باب قضا است و در باب ترجیح روایی شهرت را پذیرفتیم
در روایت فرض شده که اگر شهرت نبود نوبت(در روایت مشهور در مقابل شذوذ است و الا ما گفتیم که مشهور به معنای ظاهر است و حتی 70% در مقابل 30% هم هر دو مشهور محسوب می شوند) به مرجح مضونی بعد که موافقت کتاب می رسد.
در روایت مقبوله بین موافقت کتاب و مخالفت عامه جمع شده یعنی مرجح مجموع آنها باهم فرض شده در حالیکه معروف بین قائلین به ترجح این است هر کدام جداگانه مرجح هستند
موافقت کتاب
این ترجیح در مقبوله و روایت قطب راوندی آمده است.
نسبت به موافقت کتاب دو دسته روایت داریم که در برخی زخرف و باطل آمده که مرحوم آخوند گفتند مربوط به تمییر حجت از لا حجت است و اصلا تعارض خبرین در آنها فرض نشده است
اما طائفه دیگر که سه روایت است تعارض خبرین در آن فرض شده است
طائفه اولی
موثقه سکونی روایت 10 باب صفات القاضی
عن ابی عبدالله علیه السلام قال رسول الله صل الله علیه و آله.... ان علی کل حق حقیقه و علی... ماخالف کتاب الله دعوه
ما خالف یعنی عدم موافقت نه این که باید حتما مخالف باشد مخصص با عموم کتاب مخالف است ولی حجت است چه رسد به روایتی که کتاب نسبت به محتوای آن مسکوت است
صحیح هشام و غیرهشام
خطب النبی و قال یا ایهاالناس ماجائکم... فلم اقل
طائفه ثانیه
حدثنی ... قال سالت اباعبدالله عن اختلاف الحدیثین یرویه من یثق به و من لم یثق به قال اذا ورد علیکم حدیث....
روایت قطب راوندی روایت 29
قال الصادق اذا ورد علیکم حدیثال مختلفان فاعرضوهما علی کتاب الله...
جواب شیخ
اگر شما بگویید انی روایت نسبت به این دو فرض منصرف است چون نکته ترجیح به افقهیت نسبت به این دو فرض جاری نمی شود.
شاید نکته تقدیم افقه این باشد که در جنبه تقدیم این روایت در باب قضا موجب شود که با مشهور مخالفت کنند مثلا مشهور قائلند زن از عقار ارث نمی برد این قاضی به جهت وجود خصوصیتی که مثلا ذات ولد بودن باشد حکم به ارث بردن کند به جهت علم آن قاضی به این گونه خصوصیات
اشکال: روایت نسبت به این موارد هم اطلاق دارد حتی اگراین مورد هم نباشد حضرت افقه را مقدم کرده اند
جواب: این جا باید همان جواب شیخ را بدهیم
نسبت به اعمال به صفا ت گفتنیم نسبت به باب قضا است و در باب ترجیح روایی شهرت را پذیرفتیم
در روایت فرض شده که اگر شهرت نبود نوبت(در روایت مشهور در مقابل شذوذ است و الا ما گفتیم که مشهور به معنای ظاهر است و حتی 70% در مقابل 30% هم هر دو مشهور محسوب می شوند) به مرجح مضونی بعد که موافقت کتاب می رسد.
در روایت مقبوله بین موافقت کتاب و مخالفت عامه جمع شده یعنی مرجح مجموع آنها باهم فرض شده در حالیکه معروف بین قائلین به ترجح این است هر کدام جداگانه مرجح هستند
موافقت کتاب
این ترجیح در مقبوله و روایت قطب راوندی آمده است.
نسبت به موافقت کتاب دو دسته روایت داریم که در برخی زخرف و باطل آمده که مرحوم آخوند گفتند مربوط به تمییر حجت از لا حجت است و اصلا تعارض خبرین در آنها فرض نشده است
اما طائفه دیگر که سه روایت است تعارض خبرین در آن فرض شده است
طائفه اولی
موثقه سکونی روایت 10 باب صفات القاضی
عن ابی عبدالله علیه السلام قال رسول الله صل الله علیه و آله.... ان علی کل حق حقیقه و علی... ماخالف کتاب الله دعوه
ما خالف یعنی عدم موافقت نه این که باید حتما مخالف باشد مخصص با عموم کتاب مخالف است ولی حجت است چه رسد به روایتی که کتاب نسبت به محتوای آن مسکوت است
صحیح هشام و غیرهشام
خطب النبی و قال یا ایهاالناس ماجائکم... فلم اقل
طائفه ثانیه
حدثنی ... قال سالت اباعبدالله عن اختلاف الحدیثین یرویه من یثق به و من لم یثق به قال اذا ورد علیکم حدیث....
روایت قطب راوندی روایت 29
قال الصادق اذا ورد علیکم حدیثال مختلفان فاعرضوهما علی کتاب الله...