PDA

توجه: این یک نمای بایگانی (آرشیو) است. در این حالت عکس‌ها نمایش داده نمی‌شود. برای مشاهده کامل متون و عکس‌ها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خارج فقه شنبه



محمد اشعری
2019/06/14, 18:42
مساله 38 از عروه از مسائل لباس مصلی
ساتر مکلف منحصر به حریر باشد و در تمام وقت مضطر به لبس حریر باشد. یا سرما هست یا ناظر محترم هست. در این فرض شکی نیست که نماز در حریر صحیح است
فرع دوم اینکه اضطرار در تمام وقت نیست می تواند در بخشی از وقت برهنه شود ولی تا آخر وقت ساتری جز حریر ندارد.
اینجا چه باید بکند اول وقت در حریر یا آخر وقت عریانا یخواند یا مخیر است ؟
اختلاف است برخی مثل آقای خویی فرمودند باید آخر وقت عریانا بخواند زیرا دلیلی که می گوید من لم یجد ثوبا یصلی عریانا دلیل حاکمی داریم که می گوید ثوب الحریر لیس ثوبا ساترا فی الصلاه دلیل اول محکوم دلیل لاتصل فی الحریر است این اعم از این است که تکوینا ثوب ندارد یا ثوب دارد ولی صلاحیت شرعی در نماز ندارد.
نظر دیگر آقای سیستانی و صاحب عروه: وقتی در اول وقت جواز لبس حریر بر او ثابت شد دلیل مانعیت نماز در حریر از آن انصراف پیدا می کند ظاهر این است که چون حریر حرام است نماز در آن صحیح نیست الان که حرام نیست نماز هم در آن صحیح است
ما دو خطاب لاتلبس الحریر المحض داریم و لا تصل فی الحریر المحض داریم چه وجهی دار د یکی را تابع دیگری بگیرید این دو مستقل از هم هستند
قول سوم قول مشهور: تخییر؛ مبنای مشهور این افقتضا را دارد که بگوید اول وقت در حریر یا آخر وقت عریانا نماز بخواند.
دو وجه می توان برای آن ذکر کرد
وجه اول: وجه مشهور: در جایی که ما یک واجب ارتباطی داریم و مکلف عاجز از جمع بین دو جزء یا دو شرط از آن است عملا تزاحم بین آن دو جزء یا دو شرط می شود و باید اعمال قواعد تزاحم کرد و اهمیت مانعیت صلاه فی الحریر یا اهمیت رکوع و سجود اختیاری بر ما ثابت نیست لذا مخیر هستیم
دو اشکال به آن وارد است اولا ما کبرای تزاحم در واجبات ضمنیه را قبول نداریم هرچند مشهور آن را پذیرفته اند و تراحم فقط در واجبات استقلالیه است اگر ما دلیل بر تکلیف به مرکب ناقص نداشته باشیم همین که عاجز بشویم از یک جزء از واجب تکلیف از ما ساقط است چون یک تکلیف به مرکب داریم و به ناقص آن تکلیف نداریم. بین آنها تعارض است
اشکال دوم اینکه گفته می شود که رکوع و سجود اهم از واجبات دیگر نماز که جزء ارکان نیستند است نماز عریان با ایماء به رکوع و سجود که رکوع و سجود واقعی نیست در حالیکه رکن نماز هستند
این اشکال به نظر ما وارد نیست زیرا کی میگه رکوع و سجود اختیاری اهم است از مانعیت لبس حریر؟! بالاخره شارع رکوع و سجود اختیاری را جایگاهی برای آن قائل شده شاید لبس حریر ان قدر بد است که شارع رکوع و سجود با ایماء را مقدم کرده باشد.
فرض این است که در اول وقت مضطر به لبس حریر هستم و در آخر وقت مبتلی به عریانی هستم اطلاق صل معی الساتر می گوید نماز آخر وقت صحیح نیست اطلاق لاتصلی فی الحریر می گوید نماز اول وقت صحیح نیست و از طرفی می دانیم الصلاه لا تترک بحال لذا اطلاق آن دو روایت با هم تعارض می کند. بعد از تعارض انها باهم تساقط آنها نوبت می رسد به برائت از تعیین هر کدام لذا مخیر هستیم