سید محسن منافی
2019/06/11, 12:57
مراد از ترجیح به شهرت، ترجیح خبری است که شهرت عملی بر آن می باشد.
اشکال: اگر روایت مشهوره هیچ ریبی در آن نیست و خبر مقابلش اصلاً حجت نمی باشد، پس چرا در مقبوله ترجیح به صفات بر ترجیح به شهرت مقدم شده است؟
جواب: درست است که بازگشت ترجیح به شهرت به تمییز حجت از لا حجت است. ولی با فرض افقه بودن راوی روایت غیر مشهور، باز تعارض محقق می شود و ترجیح به شهرت جا ندارد؛ زیرا خبر مشهوری که لا ریب فیه است باید راوی خبر مقابلش افقه نباشد تا کاشفیتش تمام باشد.
مرحوم خوئی فرموده اند: فرض روایت، خبر قطعی الصدور است؛ زیرا فرض خبر این است که خبر مشهور، مجمع علیه و لا ریب فیه است. پس این روایت ربطی به باب ترجیح ندارد و از باب تمییز حجت از لاحجت است. مراد از مشهور هم شهرت به معنای لغوی(ظاهر و واضح) است. پس ترجیح به موافقت کتاب و مخالفت عامه هم در مورد خبر قطعی الصدور است و ایشان ترجیح به موافقت کتاب و مخالفت عامه را از روایات دیگری استفاده می کند.
اشکال: اگر روایت مشهوره هیچ ریبی در آن نیست و خبر مقابلش اصلاً حجت نمی باشد، پس چرا در مقبوله ترجیح به صفات بر ترجیح به شهرت مقدم شده است؟
جواب: درست است که بازگشت ترجیح به شهرت به تمییز حجت از لا حجت است. ولی با فرض افقه بودن راوی روایت غیر مشهور، باز تعارض محقق می شود و ترجیح به شهرت جا ندارد؛ زیرا خبر مشهوری که لا ریب فیه است باید راوی خبر مقابلش افقه نباشد تا کاشفیتش تمام باشد.
مرحوم خوئی فرموده اند: فرض روایت، خبر قطعی الصدور است؛ زیرا فرض خبر این است که خبر مشهور، مجمع علیه و لا ریب فیه است. پس این روایت ربطی به باب ترجیح ندارد و از باب تمییز حجت از لاحجت است. مراد از مشهور هم شهرت به معنای لغوی(ظاهر و واضح) است. پس ترجیح به موافقت کتاب و مخالفت عامه هم در مورد خبر قطعی الصدور است و ایشان ترجیح به موافقت کتاب و مخالفت عامه را از روایات دیگری استفاده می کند.