طالب
2018/08/01, 19:29
مرکز مدیریت حوزههای علمیه/معاونت آموزش
قابل توجه طلاب محترم سطح 3 و 4؛
راهنماي تکميل فرم «طرح رساله علمی»
اطلاعات کامل درخصوص نحوه تکمیل فرم طرح رساله علمی سطح 3 و 4
به همراه «نمونه طرح رساله علمی» یکی از طلاب محترم که مورد تأیید کمیته تخصصی مربوطه قرار گرفته است.
http://howzeh-qom.ir/images/spacer.gif
http://ftp.ismc.ir/amoozesh/Templates/Thems/images/seprator.gif
تاریخ: چهارشنبه ١٨ بهمن ١٣٩١ / ساعت: ١٣:٣٧ / تعداد بازدید: 36625 /
«طرح رساله علمی (یا طرح تحقيق)»، از مباحث مهم رسالهنويسي است و در واقع، چهارچوب و نقشه انجام تحقيق محسوب می شود و همانطور که ساختمانسازي بدون نقشه سرانجامي نخواهد داشت، بدون طرح تحقيق نیز محقّق دچار سردرگمي و انحراف از روند تحقيق خواهد شد.
طرح رساله علمی داراي محورها و عناويني است که محقّق بايستي با کمک اساتيد راهنما و مشاور، اين محورها را تبيين کند:
1) زبان رساله:
ابتدا نویسنده باید مشخص کند که قصد دارد رساله خود را به زبان فارسی تدوین نماید یا عربی. (نوشتن رساله به زبان عربی، اختیاری است و امتیاز مشخصی ندارد ولی این احتمال وجود دارد که هیئت داوران در جلسه دفاعیه به آن توجه ویژه ای نشان دهند و در امتیازدهی آنان مؤثر باشد)
2) واژگان کلیدی:
واژگان کلیدی (یا کلیدواژه ها) عبارتند از کلمات و واژه های اصلی و پرتکرار، که در رساله از آنها بحث می شود. به طور مثال اگر شما در رساله خود از کلمات: نماز، روزه، قرآن، آیات و روایات، به عنوان بخشی از تیترهای اصلی و فرعی خود استفاده می کنید، این کلمات، واژگان کلیدی شما محسوب می شوند. تعداد واژگان کلیدی معمولاً بین 3 تا 10 کلمه است.
محقق باید واژگان کلیدی خود را به دقت انتخاب نماید، چراکه می تواند راهنمای خوبی برای دیگران جهت اطلاع کلی از مباحث و موضوعات مطرح شده در رساله او باشد.
3) نوع تحقیق به دیده هدف:
در این قسمت، نویسنده هدف نهائی خود را از تحقیق برروی این مسأله بیان می کند که آیا تحقیق او بنیادی، کاربردی و یا توسعه ای است.
الف ـ تحقيق بنيادي: تحقيقي است که در جستجوي کشف حقايق و واقعيت ها و شناخت پديده ها و اشياء است، روابط علمي را کشف مي کند، به تبيين ويژگي ها و صفات يك واقعيت ميپردازد و با انديشه و تفکر منطقي سرو کار دارد. به سخن ديگر تحقيق بنيادي، شرح و تبيين يک تفکر يا پايه گذار انديشه هاي جديد است.
ب ـ تحقيق کاربردي: تحقيقي است که به منظور حل مشکل يا معضل خاص علمي يا اجتماعي انجام مي گيرد و نتایج آن بايد به صورت روشن و مشخص در یک کارگاه، کارخانه يا جامعه مورد استفاده قرار گيرد.
ج ـ تحقیق توسعه ای: تحقیقی است که با هدف گسترش مرزهاي دانش عمومي بشر صورت مي گيرد؛ بنابراين هريک از موضوعاتي که در حوزه علوم انساني و تجربي بتواند به گسترش اين علوم کمک کند و به شرح و تبيين آن بپردازد و وجوه ناشناخته آن را روشن کند، در حوزه تحقيقات توسعه اي جاي مي گيرد.
4) بيان مسأله و تعیین قلمرو آن:
در اين قسمت، ابتدا موضوع پيشنهادي به طور موجز و جامع، شرح و تبيين مي شود. اين شرح بايد به گونهاي باشد که خواننده با مطالعه آن بتواند با کليات موضوع آشنايي پيدا کند. بنابراين بايد همه جوانب مهم در نظر گرفته شود. به سخن ديگر در تبيين مسأله، باید به موضوع رساله به عنوان مسأله اصلي و مهم توجه خاصي شود تا خواننده به برخي از پيچيدگي های كلي موضوع پي ببرد.
5) سؤالات تحقیق:
نویسنده در این قسمت باید در راستاي اهداف تحقیق خود سؤالاتی را مطرح نماید و در تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سؤالات باشد. در واقع، سؤالات تحقيق، مسير تحقيق را با عبارات پرسشي جستجو مي کند و انگيزه محقق را براي يافتن مطلوبي مجهول روشن مي کند و به سخن ديگر، محقق را براي يافتن مطلوبي مجهول برمي انگيزاند. بنابراین هدف از تعيين سؤال، ايجاد نهايت تمرکز در فرايند تحقيق است. داشتن يک پرسش علمي باعث ميگردد محقّق در جريان تحقیق، به افقهاي گوناگون کشانده نشود و کنجکاوي او مسير پژوهش را منحرف ننمايد.
باید دقت کرد که همه سؤالات به صورت مثبت (اثباتی) مطرح نشوند و در بین آنها از سؤالات منفی (سلبی) نیز استفاده کرد. همچنین سؤالات نباید به گونه ای مطرح شود که پاسخ آنها بسیار مختصر باشد. با این توضیح، آغاز سؤال با «آیا» و امثال آن صحیح نیست.
سؤالات تحقیق باید به دو بخش تقسیم شود:
الف) سؤال اصلی: که در واقع، همان عنوان رساله است که به صورت سؤالی مطرح می شود و تحقیق، در کل باید درپی پاسخگویی به این سؤال اصلی باشد.
ب) سؤالات فرعی: تجزیه شده از سؤال اصلی و ناظر به فصول می باشند، بدین معنا که در فصل ها و بخش های مختلف تحقیق، به آنها پاسخ داده می شود. بنابراین پاسخ به یک سؤال فرعی می تواند یک فصل از تحقیق را به خود اختصاص دهد و می توان سؤالات فرعی را از عناوین فصل ها و بخش ها استخراج کرد.
مثال: سؤال اصلي: حقيقت عبوديت چيست؟
سؤالات فرعي: معنا و مفهوم عبوديت چيست؟ عوامل عبوديت کدام است؟ چه رابطهاي بين عبوديت و آزادي وجود دارد؟ رابطه عبوديت و انسانيت چيست؟ آثار عبوديت چيست؟ راه رسيدن به عبوديت الهي چگونه است؟
6) فرضیه تحقیق:
اگر از شما سؤالی پرسیده شود و پاسخ قطعی برای آن نداشته باشید، ممکن است اینگونه پاسخ خود را آغاز کنید: «به نظر من...»، «ممکن است...» یا «حدس من این است که...»؛ در واقع شما چون از پاسخ خود مطمئن نیستید، لذا براساس تجارب و دانسته های قبلی خود، به صورت حدس و گمان جواب می دهید. این، همان فرضیه است.
فرضيه، گمان و احتمالی است موقّتي که درست بودن يا نبودن آن در طی فرایند تحقیق، به تدریج ثابت می شود. در فرضیه، باید نزديکترين و محتمل ترين پاسخ برای سؤال اصلی تحقیق را مطرح کرد. فرضيه بر اساس معلومات کلي، مطالعات و شناخت های قبلي يا تجارب محقق پديد مي آيد. فرضيه بايد کوتاه و از انسجام کافي برخوردار باشد و به صورت جمله خبري بيان شود. فرضيه را مي توان با عبارت هايي مانند: «به نظر مي رسد» و... آغاز کرد.
7) اهداف و فوائد تحقیق:
در این قسمت، اهداف اصلي و مهم تحقیق در يک يا دو بند بيان مي شود. اهداف اصلي بايد با جهت کلي تحقیق، هماهنگي کامل داشته باشد به طوري که از مجموع عنوان و اهداف بتوان به محتواي کلي آن پي برد.
8) پیشینه تحقیق و امتیاز این پژوهش:
محقق، همواره باید این احتمال را در نظر داشته باشد که ممکن است محققان و پژوهشگران دیگری نیز در راستای موضوع مورد تحقیق او یا موضوعی مشابه آن، آثار و نوشته هایی داشته باشند که چه بسا به نتایج و یافته هایی مشابه یا مغایر این تحقیق منجر شده باشند. مراجعه به نتایج تحقیقات آنان می تواند پیامدهای مثبت متعددی برای محقق درپی داشته باشد، راهنمای خوبی برای او باشد (در طرح سؤالات، فرضیه و...)، از دوباره کاری جلوگیری نماید و ابعاد جدیدی از موضوع مورد تحقیق را آشکار کند.
پیشینه تحقیق را از منابع مختلفی از جمله: کتب، نشریات، تحقیقات، مقالات، رساله های علمی حوزه، پایان نامه های دانشگاهی، اینترنت و... می توان به دست آورد. استفاده از کلیدواژه های بکاررفته در آثار و تحقیقات دیگران، می تواند راهگشای مناسبی در جستجوی آثار و تحقیقات مشابه باشد.
محقق باید در این قسمت، پیشینه تحقیقات صورت گرفته توسط دیگران درخصوص موضوع رساله را به صورت مختصر ذکر کرده و نتایج یافته های خود را با آنها مقایسه نماید.
9) جامعه آماری و گروه نمونه: (در صورت استفاده از شیوه های آماری و میدانی)
در اغلب تحقیقات با موضوعات علوم اسلامی، از جامعه آماری و گروه نمونه استفاده نمی شود. در برخی تحقیقات، ضرورت ایجاب می کند که با انتخاب دو گروه از افراد یکسان و انجام آزمون، اجرای پرسشنامه و...، از نتایج حاصله در راستای اثبات فرضیه تحقیق استفاده شود. لازمه این کار، اطلاع از شیوه های آماری، آشنایی با تحقیقات میدانی و استفاده از پرسشنامه های استاندارد است.
از آنجا که ما همواره نمی توانیم تمامی افراد یک جامعه را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهیم، لذا با انجام تحقیق برروی بخش کوچکی از آن جامعه، نتایج بدست آمده را به کل آن جامعه تعمیم می دهیم. در واقع، «جامعه آماری» به کل گروه افراد، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق میخواهد به تحقیق درباره آن بپردازد اما «گروه نمونه»، مجموعه کوچکی است مشتمل بر برخی اعضاء که از آن جامعه آماری بزرگ انتخاب شدهاند. به عبارت دیگر، تعدادی از اعضای جامعه آماری،گروه نمونه را تشکیل میدهند. فرض کنید موضوع تحقیق ما: «تأثیر نماز در کاهش گرایش جوانان به اعتیاد» باشد. از آنجا که ما قادر نیستیم برروی تمامی جوانان (= جامعه آماری) مطالعه و تحقیق کنیم، بنابراین گروهی چندصد نفره از جوانان (= گروه نمونه) را انتخاب و تحقیقات خود را برروی آنان متمرکز می کنیم و نتایج تحقیق را به کل جوانان جامعه نسبت می دهیم و به طور مثال اینگونه نتیجه می گیریم که: «نماز، در کاهش گرایش جوانان به اعتیاد مؤثر است». (البته قانون نسبیت در اینجا نیز حاکم است!)
اگر محقق در تحقیقات خود از این روش آماری استفاده کرده باشد، در این بخش از طرح رساله، باید به صورت مختصر، نحوه عملکرد خود را توضیح داده و نتایج به دست آمده را ذکر کند و توضیحات کامل را به فصول و بخش های داخلی رساله موکول نماید.
10) کاربرد نتایج تحقیق:
در این بخش از طرح رساله، محقق باید به اختصار توضیح دهد که نتیجه تحقیق او برروی این موضوع، چه کاربردی برای دیگران خواهد داشت و برای چه کسانی می تواند مفید واقع شود.
11) ضرورت این انتخاب و انجام تحقیق:
در این قسمت، محقق باید به اختصار دلایل انتخاب این موضوع را بیان کند.
12) روش پژوهش:
در تحقیق و پژوهش، برای دستیابی به نتیجه مطلوب و شناخت مجهول، با توجه به نوع تحقیق، از یک یا چند روش مختلف استفاده می شود:
الف ـ عقلی برهانی: در این روش، از استدلال، قیاس و برهان و از علوم عقلی همچون منطق، فلسفه یا ریاضیات استفاده می شود. یکی از مزایای این روش، برهانی و یقین آور بودن آن است.
ب ـ نقلی وحیانی: اساس این روش، استفاده از منابعی همچون قرآن، احادیث و کتب آسمانی است.
ج ـ نقلی تاریخی: در این روش، بر اسناد و مدارک تاریخی تکیه می شود.
د ـ علمی تجربی: در این روش (که کمتر در تحقیقات علوم اسلامی مورد استفاده قرار می گیرد)، محقق به منظور کشف روابط علت و معلولی، افرادی را (به عنوان گروه تجربی)، تحت شرایط محیطی خاصی قرار می دهد و نتایج را با افرادی که تحت آن شرایط نبوده اند، مقایسه می کند.
هـ ـ شهودی عرفانی: اساس این روش، کشف و شهود است؛ حال ممکن است خود محقق به این کشف و شهود دست یافته باشد و یا به کسانی مراجعه کند که دارای قدرت کشف و شهود باشند و از این طریق، آگاهی و علومی را کسب کرده باشند.
وـ زبانی و ادبی: از این روش، برای تحقیقات و موضوعاتی در رشته ادبیات استفاده می شود و کاربرد بسیار کمی در تحقیقات علوم اسلامی دارد (مگر در رشته ادبیات عرب).
ز: آمیزه ای و تلفیقی: در موضوعاتی که زمینه های مطالعاتی و تحقیقات وسیعی را طلب می کنند، ممکن است محقق، ترکیبی از دو یا چند روش فوق را بکار گیرد. (بطور مثال، عمده تحقیقات در موضوعات علوم اسلامی، براساس مجموعه ای از سه روش اول یعنی: برهانی، وحیانی و تاریخی شکل می گیرند بنابراین در این حالت، محقق در فرم طرح، علاوه بر سه گزینه اول، باید گزینه آمیزه ای و تلفیقی را نیز علامتگذاری کند)
13) روش گردآوری اطلاعات و داده ها:
محقق، در مسیر تحقیق و پژوهش خود ممکن است از یک یا دو و یا هرسه موارد ذیل بهره ببرد:
الف ـ اسناد نوشتاری: از قبیل کتاب ها، جزوات، نشریات، مطبوعات، تحقیقات، پایان نامه ها و هر نوع نوشته دیگر
ب ـ سامانه های رایانه ای: از قبیل سایت های اینترنتی، میکروفیلم و...
ج ـ نرم افزارهای علمی: از قبیل لوح های فشرده حاوی مطالب و آثار علمی، دانشنامه ها، تحقیقات و...
14) روش داده پردازی:
در صورتی که محقق در راستای تحقیق خود از روش میدانی و آماری (آزمون، تست، پرسشنامه و...) استفاده کند، یکسری اطلاعات و داده های آماری حاصل می شود و محقق، از این اطلاعات به طرق مختلف بهره می گیرد:
الف ـ توصیفی: محقق در این حالت، صرفاً به کشف و تصویرسازی ماهیت و وضعیت موجود مسأله می پردازد.
ب ـ تحلیلی: محقق در این حالت، از توصیف نتایج بدست آمده خودداری کرده و صرفاً به تحلیل آنها می پردازد. (تحلیل یعنی: تشریح و تبیین دلایل، چگونگی و چرایی مسأله)
ج ـ توصیفی و تحلیلی: محقق در این حالت، ابتدا به توصیف نتایج بدست آمده و سپس تحلیل آنها می پردازد.
د ـ تحلیلی و انتقادی: محقق در این حالت، فراتر از تحلیل نتایج بدست آمده، به نقد آنها می پردازد.
فرق تحلیل با نقد (یا انتقاد) در چیست؟ و چه زمانی به تحلیل نیاز پیدا می شود؟ تحلیل، زمانی به کار می آید که یک واقعیت، غیرشفاف و پیچیده باشد. کار تحلیل، باز کردن این پیچیدگی است تا انسان را در معرض یک واقعیت شفاف و روشن قرار دهد به طوری که بتواند داوری و قضاوت کند. اما هدف اصلی نقد، جدا کردن خالصی از ناخالصی است و از لحاظ لغوی نیز نقد به معنای نوک زدن پرندگان است برای جداسازی دانه از سنگ ریزه ها. نقد، به معنای گفتن واقعی نکات مثبت و منفی یک مجموعه است، اما تحلیل، در واقع کاری به نقاط قوّت و ضعف ندارد. در واقع نقّاد باید دارای منظر و چارچوب های نظری، فکری و دیدگاه باشد که بر اساس آنها تشخیص دهد چه چیزهایی خوب و چه چیزهایی بد است. اما کار تحلیلگر این است که پیچیدگی آن مسائلی را که ما با آنها سرو کار داریم، باز نماید و کاری به خوب یا بد بودن ماجرا ندارد.
15) فهرست عناوين (شامل: بخش ها، فصل ها و گفتارها با رعايت ترتيب منطقي و به تناسب پرسش های تحقیق)
در این قسمت از فرم طرح، ابتدا عناوین هر بخش، سپس عناوین فصل ها و پس از آن، عناوین زیرمجموعه هر فصل ذکر می شود. ضروری است که در فصل اول، «مفاهیم و کلیات» رساله ذکر شود. فصول بعدی نیز تجزیه منطقی عنوان رساله است که برای هرکدام از آنها سؤال فرعی تعریف شده است (در این خصوص، می توانید به طرح های تحقیقی که به عنوان مثال آمده، مراجعه کنید).
مثال:
بخش اول: ...
فصل اول ...
...
...
فصل دوم ...
...
...
بخش دوم: ...
فصل اول ...
...
...
فصل دوم ...
...
...
16) فهرست منابع و مآخذ:
در این قسمت از فرم طرح، کتاب ها، مجلات، پژوهش ها، سایت های اینترنتی و تمامی منابعی که در تحقیق از آنها استفاده شده است، ذکر می شود.
♦ ♦ ♦
http://howzeh.org/uploads/felesh-5.jpg نمونه طرح رساله علمی (که توسط یکی از طلاب محترم تنظیم گردیده و مورد تأیید کمیته تخصصی مربوطه قرار گرفته است)
نسخه WORD http://howzeh.org/uploads/word_138138.png (http://amoozesh.ismc.ir/uploads/nemoone-tarh.doc) نسخه PDF http://howzeh-qom.ir/uploads/pdf_(7).png (http://amoozesh.ismc.ir/uploads/nemoone-tarh.pdf)
برای مشاهده «دستورالعمل تدوين رساله علمي» اینجا را کلیک کنید (http://howzeh-qom.ir/news/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1/312176/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B9%D 9%85%D9%84+%D8%AA%D8%AF%D9%88%D9%8A%D9%86+%D8%B1%D 8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%D9%85%D9%8A)
آدرس ایمیل مدارج علمی (ستاد ـ جمکران):MADAREJ@ismc.ir
منبع:
مرکز مدیریت حوزههای علمیه/معاونت آموزش
http://howzeh-qom.ir (http://howzeh-qom.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=299&pageid=39282&newsview=312168)
تاریخ: چهارشنبه ١٨ بهمن ١٣٩١ / ساعت: ١٣:٣٧
(http://howzeh-qom.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=299&pageid=39282&newsview=312168)
قابل توجه طلاب محترم سطح 3 و 4؛
راهنماي تکميل فرم «طرح رساله علمی»
اطلاعات کامل درخصوص نحوه تکمیل فرم طرح رساله علمی سطح 3 و 4
به همراه «نمونه طرح رساله علمی» یکی از طلاب محترم که مورد تأیید کمیته تخصصی مربوطه قرار گرفته است.
http://howzeh-qom.ir/images/spacer.gif
http://ftp.ismc.ir/amoozesh/Templates/Thems/images/seprator.gif
تاریخ: چهارشنبه ١٨ بهمن ١٣٩١ / ساعت: ١٣:٣٧ / تعداد بازدید: 36625 /
«طرح رساله علمی (یا طرح تحقيق)»، از مباحث مهم رسالهنويسي است و در واقع، چهارچوب و نقشه انجام تحقيق محسوب می شود و همانطور که ساختمانسازي بدون نقشه سرانجامي نخواهد داشت، بدون طرح تحقيق نیز محقّق دچار سردرگمي و انحراف از روند تحقيق خواهد شد.
طرح رساله علمی داراي محورها و عناويني است که محقّق بايستي با کمک اساتيد راهنما و مشاور، اين محورها را تبيين کند:
1) زبان رساله:
ابتدا نویسنده باید مشخص کند که قصد دارد رساله خود را به زبان فارسی تدوین نماید یا عربی. (نوشتن رساله به زبان عربی، اختیاری است و امتیاز مشخصی ندارد ولی این احتمال وجود دارد که هیئت داوران در جلسه دفاعیه به آن توجه ویژه ای نشان دهند و در امتیازدهی آنان مؤثر باشد)
2) واژگان کلیدی:
واژگان کلیدی (یا کلیدواژه ها) عبارتند از کلمات و واژه های اصلی و پرتکرار، که در رساله از آنها بحث می شود. به طور مثال اگر شما در رساله خود از کلمات: نماز، روزه، قرآن، آیات و روایات، به عنوان بخشی از تیترهای اصلی و فرعی خود استفاده می کنید، این کلمات، واژگان کلیدی شما محسوب می شوند. تعداد واژگان کلیدی معمولاً بین 3 تا 10 کلمه است.
محقق باید واژگان کلیدی خود را به دقت انتخاب نماید، چراکه می تواند راهنمای خوبی برای دیگران جهت اطلاع کلی از مباحث و موضوعات مطرح شده در رساله او باشد.
3) نوع تحقیق به دیده هدف:
در این قسمت، نویسنده هدف نهائی خود را از تحقیق برروی این مسأله بیان می کند که آیا تحقیق او بنیادی، کاربردی و یا توسعه ای است.
الف ـ تحقيق بنيادي: تحقيقي است که در جستجوي کشف حقايق و واقعيت ها و شناخت پديده ها و اشياء است، روابط علمي را کشف مي کند، به تبيين ويژگي ها و صفات يك واقعيت ميپردازد و با انديشه و تفکر منطقي سرو کار دارد. به سخن ديگر تحقيق بنيادي، شرح و تبيين يک تفکر يا پايه گذار انديشه هاي جديد است.
ب ـ تحقيق کاربردي: تحقيقي است که به منظور حل مشکل يا معضل خاص علمي يا اجتماعي انجام مي گيرد و نتایج آن بايد به صورت روشن و مشخص در یک کارگاه، کارخانه يا جامعه مورد استفاده قرار گيرد.
ج ـ تحقیق توسعه ای: تحقیقی است که با هدف گسترش مرزهاي دانش عمومي بشر صورت مي گيرد؛ بنابراين هريک از موضوعاتي که در حوزه علوم انساني و تجربي بتواند به گسترش اين علوم کمک کند و به شرح و تبيين آن بپردازد و وجوه ناشناخته آن را روشن کند، در حوزه تحقيقات توسعه اي جاي مي گيرد.
4) بيان مسأله و تعیین قلمرو آن:
در اين قسمت، ابتدا موضوع پيشنهادي به طور موجز و جامع، شرح و تبيين مي شود. اين شرح بايد به گونهاي باشد که خواننده با مطالعه آن بتواند با کليات موضوع آشنايي پيدا کند. بنابراين بايد همه جوانب مهم در نظر گرفته شود. به سخن ديگر در تبيين مسأله، باید به موضوع رساله به عنوان مسأله اصلي و مهم توجه خاصي شود تا خواننده به برخي از پيچيدگي های كلي موضوع پي ببرد.
5) سؤالات تحقیق:
نویسنده در این قسمت باید در راستاي اهداف تحقیق خود سؤالاتی را مطرح نماید و در تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سؤالات باشد. در واقع، سؤالات تحقيق، مسير تحقيق را با عبارات پرسشي جستجو مي کند و انگيزه محقق را براي يافتن مطلوبي مجهول روشن مي کند و به سخن ديگر، محقق را براي يافتن مطلوبي مجهول برمي انگيزاند. بنابراین هدف از تعيين سؤال، ايجاد نهايت تمرکز در فرايند تحقيق است. داشتن يک پرسش علمي باعث ميگردد محقّق در جريان تحقیق، به افقهاي گوناگون کشانده نشود و کنجکاوي او مسير پژوهش را منحرف ننمايد.
باید دقت کرد که همه سؤالات به صورت مثبت (اثباتی) مطرح نشوند و در بین آنها از سؤالات منفی (سلبی) نیز استفاده کرد. همچنین سؤالات نباید به گونه ای مطرح شود که پاسخ آنها بسیار مختصر باشد. با این توضیح، آغاز سؤال با «آیا» و امثال آن صحیح نیست.
سؤالات تحقیق باید به دو بخش تقسیم شود:
الف) سؤال اصلی: که در واقع، همان عنوان رساله است که به صورت سؤالی مطرح می شود و تحقیق، در کل باید درپی پاسخگویی به این سؤال اصلی باشد.
ب) سؤالات فرعی: تجزیه شده از سؤال اصلی و ناظر به فصول می باشند، بدین معنا که در فصل ها و بخش های مختلف تحقیق، به آنها پاسخ داده می شود. بنابراین پاسخ به یک سؤال فرعی می تواند یک فصل از تحقیق را به خود اختصاص دهد و می توان سؤالات فرعی را از عناوین فصل ها و بخش ها استخراج کرد.
مثال: سؤال اصلي: حقيقت عبوديت چيست؟
سؤالات فرعي: معنا و مفهوم عبوديت چيست؟ عوامل عبوديت کدام است؟ چه رابطهاي بين عبوديت و آزادي وجود دارد؟ رابطه عبوديت و انسانيت چيست؟ آثار عبوديت چيست؟ راه رسيدن به عبوديت الهي چگونه است؟
6) فرضیه تحقیق:
اگر از شما سؤالی پرسیده شود و پاسخ قطعی برای آن نداشته باشید، ممکن است اینگونه پاسخ خود را آغاز کنید: «به نظر من...»، «ممکن است...» یا «حدس من این است که...»؛ در واقع شما چون از پاسخ خود مطمئن نیستید، لذا براساس تجارب و دانسته های قبلی خود، به صورت حدس و گمان جواب می دهید. این، همان فرضیه است.
فرضيه، گمان و احتمالی است موقّتي که درست بودن يا نبودن آن در طی فرایند تحقیق، به تدریج ثابت می شود. در فرضیه، باید نزديکترين و محتمل ترين پاسخ برای سؤال اصلی تحقیق را مطرح کرد. فرضيه بر اساس معلومات کلي، مطالعات و شناخت های قبلي يا تجارب محقق پديد مي آيد. فرضيه بايد کوتاه و از انسجام کافي برخوردار باشد و به صورت جمله خبري بيان شود. فرضيه را مي توان با عبارت هايي مانند: «به نظر مي رسد» و... آغاز کرد.
7) اهداف و فوائد تحقیق:
در این قسمت، اهداف اصلي و مهم تحقیق در يک يا دو بند بيان مي شود. اهداف اصلي بايد با جهت کلي تحقیق، هماهنگي کامل داشته باشد به طوري که از مجموع عنوان و اهداف بتوان به محتواي کلي آن پي برد.
8) پیشینه تحقیق و امتیاز این پژوهش:
محقق، همواره باید این احتمال را در نظر داشته باشد که ممکن است محققان و پژوهشگران دیگری نیز در راستای موضوع مورد تحقیق او یا موضوعی مشابه آن، آثار و نوشته هایی داشته باشند که چه بسا به نتایج و یافته هایی مشابه یا مغایر این تحقیق منجر شده باشند. مراجعه به نتایج تحقیقات آنان می تواند پیامدهای مثبت متعددی برای محقق درپی داشته باشد، راهنمای خوبی برای او باشد (در طرح سؤالات، فرضیه و...)، از دوباره کاری جلوگیری نماید و ابعاد جدیدی از موضوع مورد تحقیق را آشکار کند.
پیشینه تحقیق را از منابع مختلفی از جمله: کتب، نشریات، تحقیقات، مقالات، رساله های علمی حوزه، پایان نامه های دانشگاهی، اینترنت و... می توان به دست آورد. استفاده از کلیدواژه های بکاررفته در آثار و تحقیقات دیگران، می تواند راهگشای مناسبی در جستجوی آثار و تحقیقات مشابه باشد.
محقق باید در این قسمت، پیشینه تحقیقات صورت گرفته توسط دیگران درخصوص موضوع رساله را به صورت مختصر ذکر کرده و نتایج یافته های خود را با آنها مقایسه نماید.
9) جامعه آماری و گروه نمونه: (در صورت استفاده از شیوه های آماری و میدانی)
در اغلب تحقیقات با موضوعات علوم اسلامی، از جامعه آماری و گروه نمونه استفاده نمی شود. در برخی تحقیقات، ضرورت ایجاب می کند که با انتخاب دو گروه از افراد یکسان و انجام آزمون، اجرای پرسشنامه و...، از نتایج حاصله در راستای اثبات فرضیه تحقیق استفاده شود. لازمه این کار، اطلاع از شیوه های آماری، آشنایی با تحقیقات میدانی و استفاده از پرسشنامه های استاندارد است.
از آنجا که ما همواره نمی توانیم تمامی افراد یک جامعه را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهیم، لذا با انجام تحقیق برروی بخش کوچکی از آن جامعه، نتایج بدست آمده را به کل آن جامعه تعمیم می دهیم. در واقع، «جامعه آماری» به کل گروه افراد، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق میخواهد به تحقیق درباره آن بپردازد اما «گروه نمونه»، مجموعه کوچکی است مشتمل بر برخی اعضاء که از آن جامعه آماری بزرگ انتخاب شدهاند. به عبارت دیگر، تعدادی از اعضای جامعه آماری،گروه نمونه را تشکیل میدهند. فرض کنید موضوع تحقیق ما: «تأثیر نماز در کاهش گرایش جوانان به اعتیاد» باشد. از آنجا که ما قادر نیستیم برروی تمامی جوانان (= جامعه آماری) مطالعه و تحقیق کنیم، بنابراین گروهی چندصد نفره از جوانان (= گروه نمونه) را انتخاب و تحقیقات خود را برروی آنان متمرکز می کنیم و نتایج تحقیق را به کل جوانان جامعه نسبت می دهیم و به طور مثال اینگونه نتیجه می گیریم که: «نماز، در کاهش گرایش جوانان به اعتیاد مؤثر است». (البته قانون نسبیت در اینجا نیز حاکم است!)
اگر محقق در تحقیقات خود از این روش آماری استفاده کرده باشد، در این بخش از طرح رساله، باید به صورت مختصر، نحوه عملکرد خود را توضیح داده و نتایج به دست آمده را ذکر کند و توضیحات کامل را به فصول و بخش های داخلی رساله موکول نماید.
10) کاربرد نتایج تحقیق:
در این بخش از طرح رساله، محقق باید به اختصار توضیح دهد که نتیجه تحقیق او برروی این موضوع، چه کاربردی برای دیگران خواهد داشت و برای چه کسانی می تواند مفید واقع شود.
11) ضرورت این انتخاب و انجام تحقیق:
در این قسمت، محقق باید به اختصار دلایل انتخاب این موضوع را بیان کند.
12) روش پژوهش:
در تحقیق و پژوهش، برای دستیابی به نتیجه مطلوب و شناخت مجهول، با توجه به نوع تحقیق، از یک یا چند روش مختلف استفاده می شود:
الف ـ عقلی برهانی: در این روش، از استدلال، قیاس و برهان و از علوم عقلی همچون منطق، فلسفه یا ریاضیات استفاده می شود. یکی از مزایای این روش، برهانی و یقین آور بودن آن است.
ب ـ نقلی وحیانی: اساس این روش، استفاده از منابعی همچون قرآن، احادیث و کتب آسمانی است.
ج ـ نقلی تاریخی: در این روش، بر اسناد و مدارک تاریخی تکیه می شود.
د ـ علمی تجربی: در این روش (که کمتر در تحقیقات علوم اسلامی مورد استفاده قرار می گیرد)، محقق به منظور کشف روابط علت و معلولی، افرادی را (به عنوان گروه تجربی)، تحت شرایط محیطی خاصی قرار می دهد و نتایج را با افرادی که تحت آن شرایط نبوده اند، مقایسه می کند.
هـ ـ شهودی عرفانی: اساس این روش، کشف و شهود است؛ حال ممکن است خود محقق به این کشف و شهود دست یافته باشد و یا به کسانی مراجعه کند که دارای قدرت کشف و شهود باشند و از این طریق، آگاهی و علومی را کسب کرده باشند.
وـ زبانی و ادبی: از این روش، برای تحقیقات و موضوعاتی در رشته ادبیات استفاده می شود و کاربرد بسیار کمی در تحقیقات علوم اسلامی دارد (مگر در رشته ادبیات عرب).
ز: آمیزه ای و تلفیقی: در موضوعاتی که زمینه های مطالعاتی و تحقیقات وسیعی را طلب می کنند، ممکن است محقق، ترکیبی از دو یا چند روش فوق را بکار گیرد. (بطور مثال، عمده تحقیقات در موضوعات علوم اسلامی، براساس مجموعه ای از سه روش اول یعنی: برهانی، وحیانی و تاریخی شکل می گیرند بنابراین در این حالت، محقق در فرم طرح، علاوه بر سه گزینه اول، باید گزینه آمیزه ای و تلفیقی را نیز علامتگذاری کند)
13) روش گردآوری اطلاعات و داده ها:
محقق، در مسیر تحقیق و پژوهش خود ممکن است از یک یا دو و یا هرسه موارد ذیل بهره ببرد:
الف ـ اسناد نوشتاری: از قبیل کتاب ها، جزوات، نشریات، مطبوعات، تحقیقات، پایان نامه ها و هر نوع نوشته دیگر
ب ـ سامانه های رایانه ای: از قبیل سایت های اینترنتی، میکروفیلم و...
ج ـ نرم افزارهای علمی: از قبیل لوح های فشرده حاوی مطالب و آثار علمی، دانشنامه ها، تحقیقات و...
14) روش داده پردازی:
در صورتی که محقق در راستای تحقیق خود از روش میدانی و آماری (آزمون، تست، پرسشنامه و...) استفاده کند، یکسری اطلاعات و داده های آماری حاصل می شود و محقق، از این اطلاعات به طرق مختلف بهره می گیرد:
الف ـ توصیفی: محقق در این حالت، صرفاً به کشف و تصویرسازی ماهیت و وضعیت موجود مسأله می پردازد.
ب ـ تحلیلی: محقق در این حالت، از توصیف نتایج بدست آمده خودداری کرده و صرفاً به تحلیل آنها می پردازد. (تحلیل یعنی: تشریح و تبیین دلایل، چگونگی و چرایی مسأله)
ج ـ توصیفی و تحلیلی: محقق در این حالت، ابتدا به توصیف نتایج بدست آمده و سپس تحلیل آنها می پردازد.
د ـ تحلیلی و انتقادی: محقق در این حالت، فراتر از تحلیل نتایج بدست آمده، به نقد آنها می پردازد.
فرق تحلیل با نقد (یا انتقاد) در چیست؟ و چه زمانی به تحلیل نیاز پیدا می شود؟ تحلیل، زمانی به کار می آید که یک واقعیت، غیرشفاف و پیچیده باشد. کار تحلیل، باز کردن این پیچیدگی است تا انسان را در معرض یک واقعیت شفاف و روشن قرار دهد به طوری که بتواند داوری و قضاوت کند. اما هدف اصلی نقد، جدا کردن خالصی از ناخالصی است و از لحاظ لغوی نیز نقد به معنای نوک زدن پرندگان است برای جداسازی دانه از سنگ ریزه ها. نقد، به معنای گفتن واقعی نکات مثبت و منفی یک مجموعه است، اما تحلیل، در واقع کاری به نقاط قوّت و ضعف ندارد. در واقع نقّاد باید دارای منظر و چارچوب های نظری، فکری و دیدگاه باشد که بر اساس آنها تشخیص دهد چه چیزهایی خوب و چه چیزهایی بد است. اما کار تحلیلگر این است که پیچیدگی آن مسائلی را که ما با آنها سرو کار داریم، باز نماید و کاری به خوب یا بد بودن ماجرا ندارد.
15) فهرست عناوين (شامل: بخش ها، فصل ها و گفتارها با رعايت ترتيب منطقي و به تناسب پرسش های تحقیق)
در این قسمت از فرم طرح، ابتدا عناوین هر بخش، سپس عناوین فصل ها و پس از آن، عناوین زیرمجموعه هر فصل ذکر می شود. ضروری است که در فصل اول، «مفاهیم و کلیات» رساله ذکر شود. فصول بعدی نیز تجزیه منطقی عنوان رساله است که برای هرکدام از آنها سؤال فرعی تعریف شده است (در این خصوص، می توانید به طرح های تحقیقی که به عنوان مثال آمده، مراجعه کنید).
مثال:
بخش اول: ...
فصل اول ...
...
...
فصل دوم ...
...
...
بخش دوم: ...
فصل اول ...
...
...
فصل دوم ...
...
...
16) فهرست منابع و مآخذ:
در این قسمت از فرم طرح، کتاب ها، مجلات، پژوهش ها، سایت های اینترنتی و تمامی منابعی که در تحقیق از آنها استفاده شده است، ذکر می شود.
♦ ♦ ♦
http://howzeh.org/uploads/felesh-5.jpg نمونه طرح رساله علمی (که توسط یکی از طلاب محترم تنظیم گردیده و مورد تأیید کمیته تخصصی مربوطه قرار گرفته است)
نسخه WORD http://howzeh.org/uploads/word_138138.png (http://amoozesh.ismc.ir/uploads/nemoone-tarh.doc) نسخه PDF http://howzeh-qom.ir/uploads/pdf_(7).png (http://amoozesh.ismc.ir/uploads/nemoone-tarh.pdf)
برای مشاهده «دستورالعمل تدوين رساله علمي» اینجا را کلیک کنید (http://howzeh-qom.ir/news/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1/312176/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B9%D 9%85%D9%84+%D8%AA%D8%AF%D9%88%D9%8A%D9%86+%D8%B1%D 8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%B9%D9%84%D9%85%D9%8A)
آدرس ایمیل مدارج علمی (ستاد ـ جمکران):MADAREJ@ismc.ir
منبع:
مرکز مدیریت حوزههای علمیه/معاونت آموزش
http://howzeh-qom.ir (http://howzeh-qom.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=299&pageid=39282&newsview=312168)
تاریخ: چهارشنبه ١٨ بهمن ١٣٩١ / ساعت: ١٣:٣٧
(http://howzeh-qom.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=299&pageid=39282&newsview=312168)