محمد اشعری
2019/04/18, 11:51
بحث در ادله تخییر در روایت سماعه بود
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى وَ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ جَمِيعاً عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اخْتَلَفَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ دِينِهِ فِي أَمْرٍ كِلَاهُمَا يَرْوِيهِ أَحَدُهُمَا يَأْمُرُ بِأَخْذِهِ وَ الْآخَرُ يَنْهَاهُ عَنْهُ كَيْفَ يَصْنَعُ فَقَالَ يُرْجِئُهُ «2» حَتَّى يَلْقَى مَنْ يُخْبِرُهُ فَهُوَ فِي سَعَةٍ حَتَّى يَلْقَاهُ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى بِأَيِّهِمَا أَخَذْتَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ وَسِعَكَ «3». ;کافی
شهید صدر اشکال کردند احتمال دارد این روایت در مورد تعارض در روایات اعتقادی باشد
1. زیرا در این روایت امر به اخذ شده که ظهور در التزام و اعتقاد دارد
2. و همچنین عبارت یرجئه» که موکد این است که مورد روایت فعل مکلف و مسائل فرعی نیست زیرا در فرو وقت عمل می گذرد دراین صورت تخییر فقط در این مورد اثبات می شود
3. همچنین تعارض بین وجوب و حرمت در روایات مبین مسائل فرعی نادر است. نهایتا در نماز جمعه( که ان هم حرمتش تشریعی است نه ذاتی) و در صلاه حائض(ممکن است که تشریعی باشد) چند مثال پیدا شود.
البته آنچه گفتیم قبیح است حمل مطلق بر فرد نادر است نه سوال از فرد نادر لذا این اشکال به اشکال سوم آقای صدر وارد است
مرحوم اصفهانی بعد از این متعرض مرسله کلینی شده است که به دنباله روایت سماعه آمده است.
وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى بِأَيِّهِمَا أَخَذْتَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ وَسِعَكَ
و روایت دیگر که در دیباجه کافی آمده: بأیهما أخذتم من باب التسلیم وسعکم
بررسی سندی:
چه مرسله جزمیه که در دیباجه کافی آمده و چه روایت دیگر معتبر نیست
اشکالات دلالی:
مرحوم اصفهانی به دلالت این روایات اشکالاتی دارند
1. این روایات نیز نقل به معنا و مستقل از روایات گدشته نیست و ملحق به همان هاست.
2. صدر این روایت چه بوده معلوم نیست و نقل نشده لذا برای ما مجمل است
این اشکال به روایت وارد نیست. مرحوم کلینی منظورشان این است که فرض می کند این روایت رد مورد قضیه ای است که عبارت از خبرین متعارضین است موضوع سوال یا جوابی که آمده را نقل به معنا می کند
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى وَ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ جَمِيعاً عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اخْتَلَفَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ دِينِهِ فِي أَمْرٍ كِلَاهُمَا يَرْوِيهِ أَحَدُهُمَا يَأْمُرُ بِأَخْذِهِ وَ الْآخَرُ يَنْهَاهُ عَنْهُ كَيْفَ يَصْنَعُ فَقَالَ يُرْجِئُهُ «2» حَتَّى يَلْقَى مَنْ يُخْبِرُهُ فَهُوَ فِي سَعَةٍ حَتَّى يَلْقَاهُ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى بِأَيِّهِمَا أَخَذْتَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ وَسِعَكَ «3». ;کافی
شهید صدر اشکال کردند احتمال دارد این روایت در مورد تعارض در روایات اعتقادی باشد
1. زیرا در این روایت امر به اخذ شده که ظهور در التزام و اعتقاد دارد
2. و همچنین عبارت یرجئه» که موکد این است که مورد روایت فعل مکلف و مسائل فرعی نیست زیرا در فرو وقت عمل می گذرد دراین صورت تخییر فقط در این مورد اثبات می شود
3. همچنین تعارض بین وجوب و حرمت در روایات مبین مسائل فرعی نادر است. نهایتا در نماز جمعه( که ان هم حرمتش تشریعی است نه ذاتی) و در صلاه حائض(ممکن است که تشریعی باشد) چند مثال پیدا شود.
البته آنچه گفتیم قبیح است حمل مطلق بر فرد نادر است نه سوال از فرد نادر لذا این اشکال به اشکال سوم آقای صدر وارد است
مرحوم اصفهانی بعد از این متعرض مرسله کلینی شده است که به دنباله روایت سماعه آمده است.
وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى بِأَيِّهِمَا أَخَذْتَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ وَسِعَكَ
و روایت دیگر که در دیباجه کافی آمده: بأیهما أخذتم من باب التسلیم وسعکم
بررسی سندی:
چه مرسله جزمیه که در دیباجه کافی آمده و چه روایت دیگر معتبر نیست
اشکالات دلالی:
مرحوم اصفهانی به دلالت این روایات اشکالاتی دارند
1. این روایات نیز نقل به معنا و مستقل از روایات گدشته نیست و ملحق به همان هاست.
2. صدر این روایت چه بوده معلوم نیست و نقل نشده لذا برای ما مجمل است
این اشکال به روایت وارد نیست. مرحوم کلینی منظورشان این است که فرض می کند این روایت رد مورد قضیه ای است که عبارت از خبرین متعارضین است موضوع سوال یا جوابی که آمده را نقل به معنا می کند