علیرضا عسکری
2019/04/16, 09:21
بسم الله الرحمن الرحیم
خْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ الْقُمِّيِ قَالَ وَجَدْتُ بِخَطِّ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ النَّوْبَخْتِيِّ وَ إِمْلَاءِ أَبِي الْقَاسِمِ الْحُسَيْنِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى ظَهْرِ كِتَابٍ فِيهِ جَوَابَاتٌ وَ مَسَائِلُ أُنْفِذَتْ مِنْ قُمَّ يَسْأَلُ عَنْهَا هَلْ هِيَ جَوَابَاتُ الْفَقِيهِ ع أَوْ جَوَابَاتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الشَّلْمَغَانِيِّ لِأَنَّهُ حُكِيَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ هَذِهِ الْمَسَائِلُ أَنَا أَجَبْتُ عَنْهَا فَكَتَبَ إِلَيْهِمْ عَلَى ظَهْرِ كِتَابِهِمْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قَدْ وَقَفْنَا عَلَى هَذِهِ الرُّقْعَةِ وَ مَا تَضَمَّنَتْهُ فَجَمِيعُهُ جَوَابُنَا [عَنِ الْمَسَائِلِ] وَ لَا مَدْخَلَ لِلْمَخْذُولِ الضَّالِّ الْمُضِلِّ الْمَعْرُوفِ بِالْعَزَاقِرِيِّ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي حَرْفٍ مِنْهُ وَ قَدْ كَانَتْ أَشْيَاءُ خَرَجَتْ إِلَيْكُمْ عَلَى يَدَيْ أَحْمَدَ بْنِ بِلَالٍ وَ غَيْرِهِ مِنْ نُظَرَائِهِ وَ كَانَ مِنِ ارْتِدَادِهِمْ عَنِ الْإِسْلَامِ مِثْلُ مَا كَانَ مِنْ هَذَا عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ غَضَبُهُ، فَاسْتَثْبَتُ قَدِيماً فِي ذَلِكَ فَخَرَجَ الْجَوَابُ أَلَا مَنِ اسْتَثْبَتَّ فَإِنَّهُ لَا ضَرَرَ فِي خُرُوجِ مَا خَرَجَ عَلَى أَيْدِيهِمْ وَ إِنَّ ذَلِكَ صَحِيحٌ ...
مِنْ كِتَابٍ آخَرَ فَرَأْيُكَ أَدَامَ اللَّهُ عِزَّكَ فِي تَأَمُّلِ رُقْعِتي وَ التَّفَضُّلِ بِمَا يُسَهِّلُ لِأُضِيفَهُ إِلَى سَائِرِ أَيَادِيكَ عَلَيَّ وَ احْتَجْتُ أَدَامَ اللَّهُ عِزَّكَ أَنْ تَسْأَلَ لِي بَعْضَ الْفُقَهَاءِ عَنِ الْمُصَلِّي إِذَا قَامَ مِنَ التَّشَهُّدِ الْأَوَّلِ لِلرَّكْعَةِ الثَّالِثَةِ هَلْ يَجِبُ عَلَيْهِ أَنْ يُكَبِّرَ فَإِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا قَالَ لَا يَجِبُ عَلَيْهِ التَّكْبِيرُ وَ يُجْزِيهِ أَنْ يَقُولَ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ الْجَوَابُ: قَالَ إِنَّ فِيهِ حَدِيثَيْنِ أَمَّا أَحَدُهُمَا فَإِنَّهُ إِذَا انْتَقَلَ مِنْ حَالَةٍ إِلَى حَالَةٍ أُخْرَى فَعَلَيْهِ تَكْبِيرٌ وَ أَمَّا الْآخَرُ فَإِنَّهُ رُوِيَ أَنَّهُ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السَّجْدَةِ الثَّانِيَةِ فَكَبَّرَ ثُمَّ جَلَسَ ثُمَّ قَامَ فَلَيْسَ عَلَيْهِ لِلْقِيَامِ بَعْدَ الْقُعُودِ تَكْبِيرٌ وَ كَذَلِكَ التَّشَهُّدُ الْأَوَّلُ يَجْرِي هَذَا الْمَجْرَى وَ بِأَيِّهِمَا أَخَذْتَ مِنْ جِهَةِ التَّسْلِيمِ كَانَ صَوَاباً (الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 378)
بحث سندی روایت
این روایت در احتجاج به صورت مرسل نقل شده است اما در کتاب الغیبه مسند می باشد.
اشکال : سند روایت به دلیل وجود کلمه جماعه و عدم ذکر آنها مخدوش است.
جواب : مراد از آنها مشایخ مرحوم شیخ است که یکی از آنها مرحوم شیخ مفید است که قطعا ثقه می باشند و این تعبیر حتی اگر در وسط سند هم بکار رود اشکالی ایجاد نمیکند زیرا در بین روایان افرادی وجود دارند که قطعا ثقه می باشند.
اشکال : سند روایت مخدوش است زیرا احمد ابن ابراهیم ابن نوبختی توثیق ندارد و آنچه در این مکاتبه آمده است این می باشد که در کتاب احمدابن ابراهیم نوبختی آمده و او شهادت داده است که املای حسین ابن روح است. و از طرفی نیز احتمال دارد خود محمد ابن احمدابن داود به املای حسین ابن روح شهادت دهد و اینکه کتاب به خط احمد ابن ابراهیم ابن نوبختی است و لذا جهالت احمد ابن ابراهیم ابن نوبختیبه سند روایت خللی وارد نمی سازد. اما از آنجایی که هردو احتمال وجود دارد ؛ لذا نمیتوان آن را معتبر دانست(مرحوم شهید صدر).
جواب : بنظر سند روایت معتبر باشد زیرا حسین ابن روح یا کتابت احمد ابن ابراهیم ابن نوبختی را بررسی نمیکرده که نشان از وثاقت اوست و یا بررسی میکرده که دیگر وثاقت یا عدم وثاقت او خللی وارد نمی سازد.
بحث دلالی روایت
در بین عامه مرسوم است که بعد از تشهد برای قیام تکبیر میگویند ودر بین ما مرسوم است که ذکر حولقه گفته شود.حال راوی از امام سوال کرده است که در بین اصحاب اختلاف است که کدام را باید انجام داد.امام علیه السلام میرمایند در اینجا دو روایت وجود دارد. روایت اول میگوید«بعد از انتقال از هر حالتی به حالت دیگر تکبیر بگویید» و روایت دوم میگوید «بعد از بلند شدن از سجده دوم و تکبیر و نشستن بعد از آن ، نیازی به تکبیر برای باند شدن نیست» و تشهد رکعت دوم نیز از تطبیقات روایت دوم است.پس مفاد روایت دوم این است که چنانچه شخصی پس از سجده دوم تکبیر گفت و نشست(چه نشستن بعد از تشهد و چه جلسه استراحت در رکعت اول و سوم) دیگر نیازی به تکبیر برای قیام ندارد.اما نیز د این جا فرمودند که به هرکدام از دوروایت تمسک کنید اشکال ندارد و لذا در فرض تعارض تخییر وجود دارد.
خْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ الْقُمِّيِ قَالَ وَجَدْتُ بِخَطِّ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ النَّوْبَخْتِيِّ وَ إِمْلَاءِ أَبِي الْقَاسِمِ الْحُسَيْنِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى ظَهْرِ كِتَابٍ فِيهِ جَوَابَاتٌ وَ مَسَائِلُ أُنْفِذَتْ مِنْ قُمَّ يَسْأَلُ عَنْهَا هَلْ هِيَ جَوَابَاتُ الْفَقِيهِ ع أَوْ جَوَابَاتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الشَّلْمَغَانِيِّ لِأَنَّهُ حُكِيَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ هَذِهِ الْمَسَائِلُ أَنَا أَجَبْتُ عَنْهَا فَكَتَبَ إِلَيْهِمْ عَلَى ظَهْرِ كِتَابِهِمْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قَدْ وَقَفْنَا عَلَى هَذِهِ الرُّقْعَةِ وَ مَا تَضَمَّنَتْهُ فَجَمِيعُهُ جَوَابُنَا [عَنِ الْمَسَائِلِ] وَ لَا مَدْخَلَ لِلْمَخْذُولِ الضَّالِّ الْمُضِلِّ الْمَعْرُوفِ بِالْعَزَاقِرِيِّ لَعَنَهُ اللَّهُ فِي حَرْفٍ مِنْهُ وَ قَدْ كَانَتْ أَشْيَاءُ خَرَجَتْ إِلَيْكُمْ عَلَى يَدَيْ أَحْمَدَ بْنِ بِلَالٍ وَ غَيْرِهِ مِنْ نُظَرَائِهِ وَ كَانَ مِنِ ارْتِدَادِهِمْ عَنِ الْإِسْلَامِ مِثْلُ مَا كَانَ مِنْ هَذَا عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ غَضَبُهُ، فَاسْتَثْبَتُ قَدِيماً فِي ذَلِكَ فَخَرَجَ الْجَوَابُ أَلَا مَنِ اسْتَثْبَتَّ فَإِنَّهُ لَا ضَرَرَ فِي خُرُوجِ مَا خَرَجَ عَلَى أَيْدِيهِمْ وَ إِنَّ ذَلِكَ صَحِيحٌ ...
مِنْ كِتَابٍ آخَرَ فَرَأْيُكَ أَدَامَ اللَّهُ عِزَّكَ فِي تَأَمُّلِ رُقْعِتي وَ التَّفَضُّلِ بِمَا يُسَهِّلُ لِأُضِيفَهُ إِلَى سَائِرِ أَيَادِيكَ عَلَيَّ وَ احْتَجْتُ أَدَامَ اللَّهُ عِزَّكَ أَنْ تَسْأَلَ لِي بَعْضَ الْفُقَهَاءِ عَنِ الْمُصَلِّي إِذَا قَامَ مِنَ التَّشَهُّدِ الْأَوَّلِ لِلرَّكْعَةِ الثَّالِثَةِ هَلْ يَجِبُ عَلَيْهِ أَنْ يُكَبِّرَ فَإِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا قَالَ لَا يَجِبُ عَلَيْهِ التَّكْبِيرُ وَ يُجْزِيهِ أَنْ يَقُولَ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ الْجَوَابُ: قَالَ إِنَّ فِيهِ حَدِيثَيْنِ أَمَّا أَحَدُهُمَا فَإِنَّهُ إِذَا انْتَقَلَ مِنْ حَالَةٍ إِلَى حَالَةٍ أُخْرَى فَعَلَيْهِ تَكْبِيرٌ وَ أَمَّا الْآخَرُ فَإِنَّهُ رُوِيَ أَنَّهُ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السَّجْدَةِ الثَّانِيَةِ فَكَبَّرَ ثُمَّ جَلَسَ ثُمَّ قَامَ فَلَيْسَ عَلَيْهِ لِلْقِيَامِ بَعْدَ الْقُعُودِ تَكْبِيرٌ وَ كَذَلِكَ التَّشَهُّدُ الْأَوَّلُ يَجْرِي هَذَا الْمَجْرَى وَ بِأَيِّهِمَا أَخَذْتَ مِنْ جِهَةِ التَّسْلِيمِ كَانَ صَوَاباً (الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 378)
بحث سندی روایت
این روایت در احتجاج به صورت مرسل نقل شده است اما در کتاب الغیبه مسند می باشد.
اشکال : سند روایت به دلیل وجود کلمه جماعه و عدم ذکر آنها مخدوش است.
جواب : مراد از آنها مشایخ مرحوم شیخ است که یکی از آنها مرحوم شیخ مفید است که قطعا ثقه می باشند و این تعبیر حتی اگر در وسط سند هم بکار رود اشکالی ایجاد نمیکند زیرا در بین روایان افرادی وجود دارند که قطعا ثقه می باشند.
اشکال : سند روایت مخدوش است زیرا احمد ابن ابراهیم ابن نوبختی توثیق ندارد و آنچه در این مکاتبه آمده است این می باشد که در کتاب احمدابن ابراهیم نوبختی آمده و او شهادت داده است که املای حسین ابن روح است. و از طرفی نیز احتمال دارد خود محمد ابن احمدابن داود به املای حسین ابن روح شهادت دهد و اینکه کتاب به خط احمد ابن ابراهیم ابن نوبختی است و لذا جهالت احمد ابن ابراهیم ابن نوبختیبه سند روایت خللی وارد نمی سازد. اما از آنجایی که هردو احتمال وجود دارد ؛ لذا نمیتوان آن را معتبر دانست(مرحوم شهید صدر).
جواب : بنظر سند روایت معتبر باشد زیرا حسین ابن روح یا کتابت احمد ابن ابراهیم ابن نوبختی را بررسی نمیکرده که نشان از وثاقت اوست و یا بررسی میکرده که دیگر وثاقت یا عدم وثاقت او خللی وارد نمی سازد.
بحث دلالی روایت
در بین عامه مرسوم است که بعد از تشهد برای قیام تکبیر میگویند ودر بین ما مرسوم است که ذکر حولقه گفته شود.حال راوی از امام سوال کرده است که در بین اصحاب اختلاف است که کدام را باید انجام داد.امام علیه السلام میرمایند در اینجا دو روایت وجود دارد. روایت اول میگوید«بعد از انتقال از هر حالتی به حالت دیگر تکبیر بگویید» و روایت دوم میگوید «بعد از بلند شدن از سجده دوم و تکبیر و نشستن بعد از آن ، نیازی به تکبیر برای باند شدن نیست» و تشهد رکعت دوم نیز از تطبیقات روایت دوم است.پس مفاد روایت دوم این است که چنانچه شخصی پس از سجده دوم تکبیر گفت و نشست(چه نشستن بعد از تشهد و چه جلسه استراحت در رکعت اول و سوم) دیگر نیازی به تکبیر برای قیام ندارد.اما نیز د این جا فرمودند که به هرکدام از دوروایت تمسک کنید اشکال ندارد و لذا در فرض تعارض تخییر وجود دارد.