محمد اشعری
2019/04/12, 11:44
سه روایت از چهار روایت ترجیح که مرحوم آخوند مطرح کرده بودند بررسی شد و اشکال شد تنها روایتی که دلالتا مشکل نداشت ولو سند نداشت روایت حسن بن جهم بود
روایت چهارم: مکاتبه حمیری
روایتی که از احتجاح به نحو مرسل نقل شده و لی این روایت به نحو مسند در کتاب شیخ طوسی هم موجود است.
جماعه عن محمد بن احمد بن داود قمی عن احمد بن ابراهیم نوبختی
جماعه: تعداد زیاد بوده و مرحوم شیخ لازم ندیده همه را تصریح به اسم کند و بعید است که شیخ از عده ای نقل کنند که همه غیرثقه باشند
محمد بن احمد بن داود قمی: ثقه است
احمد بن ابراهیم نوبختی: مجهول است
دو احتمال:
محمد بن احمد شهادت می دهد که احمد بن ابراهیم کتابت کرده به املاء حسین بن روح. اگر ابن باشد نیاز به وثاقت احمد بن ابراهیم داریم
ولی اگر خود محمد بن داود هم شهادت به کتابت و هم شهادت به املاء حسین بن روح می دهد در اینصورت نیازی به وثاقت احمد بن ابراهیم نیست
شهید صدر:
روایت بین این دو احتمال مردد است لذا اجمال دارد
استاد:
در هر صورت بعید نیست روایت معبتر باشد. از بعضی روایات بر می آید احمد ابن ابراهیم کاتب حسین بن روح بوده است. اینجا دو حالت دارد یا حسین بن روح مکابتات احمد را چک می کرده است یا خیر. اگر چک نمی کرده که در اینصورت حتما به او اعتماد داشته و توثیق عملی اوست و یا چک می کرده و او تنها در حد تایپیست بوده که وثاقت تایپیست لازم نیست.
اشکال:
نامه را ازخوده حسین بن روح که دریافت نکرده بودند این احتمال می رود که احمد بن ابراهیم نوبختی خودش نامه ای نوشته و به حسین بن روح نسبت داده باشد.
جواب:
اگر بنا بود این کاتب خودش بابی داشته باشد که از طرف خودش جواب بنویسد و انتشار دهد مورد طعن و لعن قرار می گرفت و حتما انتشار پیدا می کرد.
اما متن روایت:
ما رواه الشيخ في الغيبة بسنده عن محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحميري في مكاتبة بتوسط الحسين بن روح عن الحجة عليه السلام «يَسألُني بَعضُ الفُقَهَاءِ عَنِ المُصَلّي إذَا قَامَ مِنَ التّشَهّدِ الأوّلِ إلى الرّكعَةِ الثّالِثةِ هَل يَجِب عَلَيهِ أن يُكبّر، فَإنّ بَعضَ أصحَابِنَا قَالَ:
لا يَجِبُ عَلَيهِ التّكبِيرُ وَ يُجزِيهِ أن يَقُولَ بِحَولِ اللّهِ وَ قُوّتِهِ أقُومُ وَ أقعُدُ؟ فَكَتَبَ في الجَوَابِ: أنّ فِيهِ حَدِيثَينِ، أمّا أحَدُهُمَا فَإنّهُ إذَا انتَقَلَ مِن حَالَةٍ إلى أخرَى فَعَليهِ التّكبِيرُ، وَ أمّا الآخَرُ فَإنّهُ رُوِيَ إذَا رَفَعَ رَأسَهُ مِن السّجدَةِ الثّانِيَةِ ذَكَرَ ثُمّ جَلَسَ ثَمّ قَامَ فَلَيسَ عَلَيهِ في القِيَامِ بَعدَ القُعُودِ تَكبِيرٌ، وَ كَذلِكَ التّشهد الأوّلُ يَجرِي هذَا المَجرَى، وَ بِأيّهِمَا أخَذتَ مِن بَابِ التّسليمِ كَانَ صَواباً»
به زعم مرحوم آخوند این روایت در مورد دو روایت متعارضین آمده و حکم به تخییر کرده است.
روایت چهارم: مکاتبه حمیری
روایتی که از احتجاح به نحو مرسل نقل شده و لی این روایت به نحو مسند در کتاب شیخ طوسی هم موجود است.
جماعه عن محمد بن احمد بن داود قمی عن احمد بن ابراهیم نوبختی
جماعه: تعداد زیاد بوده و مرحوم شیخ لازم ندیده همه را تصریح به اسم کند و بعید است که شیخ از عده ای نقل کنند که همه غیرثقه باشند
محمد بن احمد بن داود قمی: ثقه است
احمد بن ابراهیم نوبختی: مجهول است
دو احتمال:
محمد بن احمد شهادت می دهد که احمد بن ابراهیم کتابت کرده به املاء حسین بن روح. اگر ابن باشد نیاز به وثاقت احمد بن ابراهیم داریم
ولی اگر خود محمد بن داود هم شهادت به کتابت و هم شهادت به املاء حسین بن روح می دهد در اینصورت نیازی به وثاقت احمد بن ابراهیم نیست
شهید صدر:
روایت بین این دو احتمال مردد است لذا اجمال دارد
استاد:
در هر صورت بعید نیست روایت معبتر باشد. از بعضی روایات بر می آید احمد ابن ابراهیم کاتب حسین بن روح بوده است. اینجا دو حالت دارد یا حسین بن روح مکابتات احمد را چک می کرده است یا خیر. اگر چک نمی کرده که در اینصورت حتما به او اعتماد داشته و توثیق عملی اوست و یا چک می کرده و او تنها در حد تایپیست بوده که وثاقت تایپیست لازم نیست.
اشکال:
نامه را ازخوده حسین بن روح که دریافت نکرده بودند این احتمال می رود که احمد بن ابراهیم نوبختی خودش نامه ای نوشته و به حسین بن روح نسبت داده باشد.
جواب:
اگر بنا بود این کاتب خودش بابی داشته باشد که از طرف خودش جواب بنویسد و انتشار دهد مورد طعن و لعن قرار می گرفت و حتما انتشار پیدا می کرد.
اما متن روایت:
ما رواه الشيخ في الغيبة بسنده عن محمد بن عبد اللّه بن جعفر الحميري في مكاتبة بتوسط الحسين بن روح عن الحجة عليه السلام «يَسألُني بَعضُ الفُقَهَاءِ عَنِ المُصَلّي إذَا قَامَ مِنَ التّشَهّدِ الأوّلِ إلى الرّكعَةِ الثّالِثةِ هَل يَجِب عَلَيهِ أن يُكبّر، فَإنّ بَعضَ أصحَابِنَا قَالَ:
لا يَجِبُ عَلَيهِ التّكبِيرُ وَ يُجزِيهِ أن يَقُولَ بِحَولِ اللّهِ وَ قُوّتِهِ أقُومُ وَ أقعُدُ؟ فَكَتَبَ في الجَوَابِ: أنّ فِيهِ حَدِيثَينِ، أمّا أحَدُهُمَا فَإنّهُ إذَا انتَقَلَ مِن حَالَةٍ إلى أخرَى فَعَليهِ التّكبِيرُ، وَ أمّا الآخَرُ فَإنّهُ رُوِيَ إذَا رَفَعَ رَأسَهُ مِن السّجدَةِ الثّانِيَةِ ذَكَرَ ثُمّ جَلَسَ ثَمّ قَامَ فَلَيسَ عَلَيهِ في القِيَامِ بَعدَ القُعُودِ تَكبِيرٌ، وَ كَذلِكَ التّشهد الأوّلُ يَجرِي هذَا المَجرَى، وَ بِأيّهِمَا أخَذتَ مِن بَابِ التّسليمِ كَانَ صَواباً»
به زعم مرحوم آخوند این روایت در مورد دو روایت متعارضین آمده و حکم به تخییر کرده است.