محمد اشعری
2019/04/12, 11:42
بحث در روایاتی بود که دال بر تخییر بود به نحوی که ترجیح را رد میکرد. این ادعای مرحوم اخوند بود.
انی روایات برای مرحوم آخوند دو خاصیت دارد یکی در مقابل اصل تساقط است ودیگر در دوران بین تعیین و تخییر هر چند عقل حکم به تعیین کند اطلاق این روایات عدم تعیین را اثبات می کند
روایت حسن بن جهم و روایت در جلسه قبل بررسی شد
لکن به نظر می آید در دلالت این روایت هم تشکیک شود ولو قبول کردیم مورد روایت، روایات متعارضه است. گفته اند مفاد این روایت این است که موسع علیک یعنی باید به اصل برائت مراجعه کنی
بر این تقریر اشکال شده که موسع علیک اگر معنایش انی باشد که خبرین تساقط می کنند و باید به برائت رجوع کرد اشکالش این است که همیشه مرجع برائت نیست بلکه در مواردی بعد از سقوط احتیاط یا عموم فوقانی است.
اشکال ما به دلالت روایت:
مفاد این روایت موسع در مقام عمل نیست بلکه آن است که از ناحیه آن دو خبر متعارض موسع علیک و این دو روایت بر شما مشکلی ایجاد نمی کند ولی اینکه وظیفه چیست نظری ندارد
انی روایات برای مرحوم آخوند دو خاصیت دارد یکی در مقابل اصل تساقط است ودیگر در دوران بین تعیین و تخییر هر چند عقل حکم به تعیین کند اطلاق این روایات عدم تعیین را اثبات می کند
روایت حسن بن جهم و روایت در جلسه قبل بررسی شد
لکن به نظر می آید در دلالت این روایت هم تشکیک شود ولو قبول کردیم مورد روایت، روایات متعارضه است. گفته اند مفاد این روایت این است که موسع علیک یعنی باید به اصل برائت مراجعه کنی
بر این تقریر اشکال شده که موسع علیک اگر معنایش انی باشد که خبرین تساقط می کنند و باید به برائت رجوع کرد اشکالش این است که همیشه مرجع برائت نیست بلکه در مواردی بعد از سقوط احتیاط یا عموم فوقانی است.
اشکال ما به دلالت روایت:
مفاد این روایت موسع در مقام عمل نیست بلکه آن است که از ناحیه آن دو خبر متعارض موسع علیک و این دو روایت بر شما مشکلی ایجاد نمی کند ولی اینکه وظیفه چیست نظری ندارد