علیرضا عسکری
2019/03/29, 10:31
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه 26 اسفند - استاد قائنی -بررسی اخبار تخییر
مرحوم آخوند : تخییر مطلقا
استدلال به روایت حسن ابن جهم
احسن روایات باب دلالتا همین روایت است.
اشکال مرحوم اصفهانی
صدر روایت که در مورد عرضه بر کتاب است ، مربوط به وجود مرجح است.پس تخییر بعد از فقد مرجح است نه علی الاطلاق.
پس توجیه کلام مرحوم آخوند یکی از این دو چیز است:
1. مرحوم آخوند صدر روایت را ندیده اند و گمان کرده اند ذیل روایت ، یک روایت مستقل است
2. صدر را هم دیده اند اما میفرمایند صدر مربوط به تمییز حجت از لاحجت است و برای تعارض نیست و گویا حدیث دو قسم است که قسم دوم آن در مورد تعارض است و محل استشهاد ایشان می باشد.
روایت دوم
حارث ابن مغیره
مَا رَوَاهُ الْحَارِثُ بْنُ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا سَمِعْتَ مِنْ أَصْحَابِكَ الْحَدِيثَ وَ كُلُّهُمْ ثِقَةٌ فَمُوَسَّعٌ عَلَيْكَ حَتَّى تَرَى الْقَائِمَ فَتَرُدَّهُ عَلَيْهِ.
استدلال :این روایت مربوط به باب تعارض است زیرا در باب تعارض است که توسع با اخذ به همگی معنا ندارد و زمانی توسع وجود دارد که شخص مختار در اخذ باشد.وگرنه در غیر باب تعارض که این سوال «به کدام اخذ کنیم» معنا ندارد.
اشکال مرحوم آقای خوئی
مفاد روایت حجیت مطلق الحدیث منوط به عدم عرضه آنها به حضرت بقیه الله یا معصوم علیه السلام(نظر مرحوم اصفهانی) است و لذا مربوط به بحث تعارض نمی شود.شایان ذکر است که این از باب انفتاح باب علم نیست. بلکه میخواهد بگوید این روایات تا زمانی حجت هستند که بر امام عرضه نشوند.
جواب استاد : ظاهرا وجهی برای اختصاص «قائم» به حضرت حجت وجود ندارد زیرا این اختصاص ، اصطلاح زمان ماست وگرنه از نظر فقهی قائم یعنی قائم بالحق وهر امام معصومی.
جواب اول مرحوم شهید صدر:روایت اطلاق دارد و شامل روایات متعارض نیز میشود.ودر صورتی حجیت اخبار متعارض معقول است که به نحو تخییر باشد.بعبارتی دیگر دلیل حجیت چون به لسان جعل منجزیت و طریقیت بود ، نمیتوانست دو خبر متعاض را شامل شود ولی چون اینجا به لسان توسع است ، میتواند دوخبر را به نحو تخییر شامل شود.زیرا توسع در اخبارمتعارض یعنی تخییر و توسع در غیر اخبار متعارض نیز یعنی عدم لزوم احتیاط و جواز اکتفاء به خبر.
جواب دوم مرحوم شهید صدر : اختصاص روایت به فرض باب تعارض
استدلال : مفروض روایت این است که وثاقت کل در اخذ به هر یک از روایات دخیل است و این تنها با اختصاص روایت به تعارض سازگاری دارد.زیرا اگر بنا بود روایت مربوط به مدعی مرحوم آقای خوئی باشد«حجیت خبر منوط به عرضه و ظهور»نباید وثاقت کل در آن شرط باشد بلکه وثاقت تمام راویان هرحدیث نسبت به همان حدیث شرط است.نتیجتا : از حیث دلالی بر مدعی دلالت دارد اما از حیث سندی ضعیف است و نمیتوان به آن اعتماد کرد.
یکشنبه 26 اسفند - استاد قائنی -بررسی اخبار تخییر
مرحوم آخوند : تخییر مطلقا
استدلال به روایت حسن ابن جهم
احسن روایات باب دلالتا همین روایت است.
اشکال مرحوم اصفهانی
صدر روایت که در مورد عرضه بر کتاب است ، مربوط به وجود مرجح است.پس تخییر بعد از فقد مرجح است نه علی الاطلاق.
پس توجیه کلام مرحوم آخوند یکی از این دو چیز است:
1. مرحوم آخوند صدر روایت را ندیده اند و گمان کرده اند ذیل روایت ، یک روایت مستقل است
2. صدر را هم دیده اند اما میفرمایند صدر مربوط به تمییز حجت از لاحجت است و برای تعارض نیست و گویا حدیث دو قسم است که قسم دوم آن در مورد تعارض است و محل استشهاد ایشان می باشد.
روایت دوم
حارث ابن مغیره
مَا رَوَاهُ الْحَارِثُ بْنُ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا سَمِعْتَ مِنْ أَصْحَابِكَ الْحَدِيثَ وَ كُلُّهُمْ ثِقَةٌ فَمُوَسَّعٌ عَلَيْكَ حَتَّى تَرَى الْقَائِمَ فَتَرُدَّهُ عَلَيْهِ.
استدلال :این روایت مربوط به باب تعارض است زیرا در باب تعارض است که توسع با اخذ به همگی معنا ندارد و زمانی توسع وجود دارد که شخص مختار در اخذ باشد.وگرنه در غیر باب تعارض که این سوال «به کدام اخذ کنیم» معنا ندارد.
اشکال مرحوم آقای خوئی
مفاد روایت حجیت مطلق الحدیث منوط به عدم عرضه آنها به حضرت بقیه الله یا معصوم علیه السلام(نظر مرحوم اصفهانی) است و لذا مربوط به بحث تعارض نمی شود.شایان ذکر است که این از باب انفتاح باب علم نیست. بلکه میخواهد بگوید این روایات تا زمانی حجت هستند که بر امام عرضه نشوند.
جواب استاد : ظاهرا وجهی برای اختصاص «قائم» به حضرت حجت وجود ندارد زیرا این اختصاص ، اصطلاح زمان ماست وگرنه از نظر فقهی قائم یعنی قائم بالحق وهر امام معصومی.
جواب اول مرحوم شهید صدر:روایت اطلاق دارد و شامل روایات متعارض نیز میشود.ودر صورتی حجیت اخبار متعارض معقول است که به نحو تخییر باشد.بعبارتی دیگر دلیل حجیت چون به لسان جعل منجزیت و طریقیت بود ، نمیتوانست دو خبر متعاض را شامل شود ولی چون اینجا به لسان توسع است ، میتواند دوخبر را به نحو تخییر شامل شود.زیرا توسع در اخبارمتعارض یعنی تخییر و توسع در غیر اخبار متعارض نیز یعنی عدم لزوم احتیاط و جواز اکتفاء به خبر.
جواب دوم مرحوم شهید صدر : اختصاص روایت به فرض باب تعارض
استدلال : مفروض روایت این است که وثاقت کل در اخذ به هر یک از روایات دخیل است و این تنها با اختصاص روایت به تعارض سازگاری دارد.زیرا اگر بنا بود روایت مربوط به مدعی مرحوم آقای خوئی باشد«حجیت خبر منوط به عرضه و ظهور»نباید وثاقت کل در آن شرط باشد بلکه وثاقت تمام راویان هرحدیث نسبت به همان حدیث شرط است.نتیجتا : از حیث دلالی بر مدعی دلالت دارد اما از حیث سندی ضعیف است و نمیتوان به آن اعتماد کرد.