سید محسن منافی
2019/03/06, 08:04
صورت چهارم(احتیاط ممکن نیست و احتمال تعین هر دو می رود): در مقام عمل، مخیر است ولی جواز افتاء به تخییر ندارد؛ زیرا اصل برائت از تعیین هر یک از وجوب و حرمت جاری می شود.
شهید صدر این صورت را هم نقض به مشهور(که حکم به تعیین در دوران بین تعیین و تخییر کرده اند.) گرفته است و حال آن که فرض آن ها در جایی است که احتمال تعیین در یک طرف برود ولی در جایی که احتمال تعیین در هر دو می رود، واضح است که هیچ کس قائل به تعیین نمی شود.
به طور کلی دوران بین حجیت تعیینی و تخییری گاهی به لحاظ تنجیز است و گاهی به لحاظ تعذیر است. دوران به لحاظ تعذیر یعنی جایی که در بین الزام مشخصی باشد که مخالف با آن نیازمند معذر باشد در اینجا حتما در دوران بین حجیت تعیینی و تخییری، اصل حجیت تعیینی است چون فرض این است که اگر حجتی نباشد، الزام مشخصی در بین هست که مخالفت با آن جایز نیست و مخالفت با آن نیازمند دلیل است و آنچه دلیل بودنش مشخص است همان طرفی است که حجیت تعیینی است.
اما دوران به لحاظ تنجیز یعنی جایی که در بین الزامی وجود ندارد بلکه ترخیص است و اثبات حکمی در مقابل آن به حجت نیازمندیم، در این صورت حجیت تعیینی اصل نیست بلکه اصل حجیت تخییری است.
خلاصه اینکه صورت اول ایشان مطلب درستی است اما معلوم نیست نظری بر خلاف نظر مشهور باشد.
شهید صدر این صورت را هم نقض به مشهور(که حکم به تعیین در دوران بین تعیین و تخییر کرده اند.) گرفته است و حال آن که فرض آن ها در جایی است که احتمال تعیین در یک طرف برود ولی در جایی که احتمال تعیین در هر دو می رود، واضح است که هیچ کس قائل به تعیین نمی شود.
به طور کلی دوران بین حجیت تعیینی و تخییری گاهی به لحاظ تنجیز است و گاهی به لحاظ تعذیر است. دوران به لحاظ تعذیر یعنی جایی که در بین الزام مشخصی باشد که مخالف با آن نیازمند معذر باشد در اینجا حتما در دوران بین حجیت تعیینی و تخییری، اصل حجیت تعیینی است چون فرض این است که اگر حجتی نباشد، الزام مشخصی در بین هست که مخالفت با آن جایز نیست و مخالفت با آن نیازمند دلیل است و آنچه دلیل بودنش مشخص است همان طرفی است که حجیت تعیینی است.
اما دوران به لحاظ تنجیز یعنی جایی که در بین الزامی وجود ندارد بلکه ترخیص است و اثبات حکمی در مقابل آن به حجت نیازمندیم، در این صورت حجیت تعیینی اصل نیست بلکه اصل حجیت تخییری است.
خلاصه اینکه صورت اول ایشان مطلب درستی است اما معلوم نیست نظری بر خلاف نظر مشهور باشد.