محمد اشعری
2019/02/25, 12:24
استثناءات کراهت لباس سیاه
1. عزای سیدالشهداء
2. تقیه:
راه اول : استدلال به روایات
امام در مورد تقیه پوشیده اند امام مکروه مرتکب نمی شوند معلوم میشود در مورد تقیه مکروه نیست./
روایت دیگر: داود رقی: علیه جبه سوداء و قلنسوه سوداء و خف اسود ثم .... بیض قلبک والبس ما شئت
داود رقی می گوید مورد سوال بوده برای شیعه کان برای شیعه نامانوس بوده مشکی پوشیدن
مرحوم صدوق می فرمایند: این روایت برای تقیه بوده است چون امام کان متهم به این شده بودنند که مخالف بنی عباس عمل می کنند به نهایت چیزی که می توانستند در مقام تقیه عمل کنند انجام دادند. وجه آن ملاحظه خصوصیت خارجیه است.
صاحب وسائل: امام اینکار را انجام دادند که اعلام کنند پوشیدن لباس سیاه جایز است و حرام نیست. اگر جایی مصلحت اهمی در عمل مکروه فرض شود اشکالی ندارد به قرینه اخر آن که حضرت فرمودند بیض قلبک و البس ما شئت. اختیار انتخاب رنگ به خود انسان واگذار شده است.
علی بن ابراهیم جعفری و محمد بین فضل توثیق ندارند داود رقی قابل تصحیح است.
معنای روایت:
ملاحظه خصوصیت خارجیه کافیست برای حمل بر تقیه. اما کلام صاحب وسائل، عبارت بیض قلبک آیا با تقیه منافات دارد که اگر داشته باشد باید حمل بر معنای دیگری کنیم اما اگر با صدور فعل بر نحو تقیه منافات نداشته باشد حمل بر همان تقیه می شود.
بیض قلبک می تواند به این معنا باشد که فعل تقیه ای اگر قلب بر اعتقاد راسخ باشد اشکال ندارد
انی روایت اگر از حیث سند تمام بود دلالت داشت که در مقام تقیه لبس سواد کراهت ندارد.
راه دوم:
استدلال به ادله عامه تقیه
ادله ای که از آنها استفاده می شود که اکر حفظ نفس منوط به ان باشد که فعل حرام یا مکروهی انجام دهد تقیه رافع حکم است.
اشکال:
غایت آنچه از ادله استفاده می شود مرتفع شدن حرمت در مقام تقیه و جواز تقیه است و رفع حرمت منافات با وجود کراهت ندارد.
جواب
ادله تقیه فقط جواز را نمی گویند بلکه مطلوبیت تقیه است تعبیراتی مثلا تقیه دینی و دین آبائی، لا دین لمن لا تقیه له...
لذا مطلوبیت فعل تقیه با بقاء کراهت قابل جمع نیستند مطلوبیت و مرجوحیت فعل قابل جمع نیست
1. عزای سیدالشهداء
2. تقیه:
راه اول : استدلال به روایات
امام در مورد تقیه پوشیده اند امام مکروه مرتکب نمی شوند معلوم میشود در مورد تقیه مکروه نیست./
روایت دیگر: داود رقی: علیه جبه سوداء و قلنسوه سوداء و خف اسود ثم .... بیض قلبک والبس ما شئت
داود رقی می گوید مورد سوال بوده برای شیعه کان برای شیعه نامانوس بوده مشکی پوشیدن
مرحوم صدوق می فرمایند: این روایت برای تقیه بوده است چون امام کان متهم به این شده بودنند که مخالف بنی عباس عمل می کنند به نهایت چیزی که می توانستند در مقام تقیه عمل کنند انجام دادند. وجه آن ملاحظه خصوصیت خارجیه است.
صاحب وسائل: امام اینکار را انجام دادند که اعلام کنند پوشیدن لباس سیاه جایز است و حرام نیست. اگر جایی مصلحت اهمی در عمل مکروه فرض شود اشکالی ندارد به قرینه اخر آن که حضرت فرمودند بیض قلبک و البس ما شئت. اختیار انتخاب رنگ به خود انسان واگذار شده است.
علی بن ابراهیم جعفری و محمد بین فضل توثیق ندارند داود رقی قابل تصحیح است.
معنای روایت:
ملاحظه خصوصیت خارجیه کافیست برای حمل بر تقیه. اما کلام صاحب وسائل، عبارت بیض قلبک آیا با تقیه منافات دارد که اگر داشته باشد باید حمل بر معنای دیگری کنیم اما اگر با صدور فعل بر نحو تقیه منافات نداشته باشد حمل بر همان تقیه می شود.
بیض قلبک می تواند به این معنا باشد که فعل تقیه ای اگر قلب بر اعتقاد راسخ باشد اشکال ندارد
انی روایت اگر از حیث سند تمام بود دلالت داشت که در مقام تقیه لبس سواد کراهت ندارد.
راه دوم:
استدلال به ادله عامه تقیه
ادله ای که از آنها استفاده می شود که اکر حفظ نفس منوط به ان باشد که فعل حرام یا مکروهی انجام دهد تقیه رافع حکم است.
اشکال:
غایت آنچه از ادله استفاده می شود مرتفع شدن حرمت در مقام تقیه و جواز تقیه است و رفع حرمت منافات با وجود کراهت ندارد.
جواب
ادله تقیه فقط جواز را نمی گویند بلکه مطلوبیت تقیه است تعبیراتی مثلا تقیه دینی و دین آبائی، لا دین لمن لا تقیه له...
لذا مطلوبیت فعل تقیه با بقاء کراهت قابل جمع نیستند مطلوبیت و مرجوحیت فعل قابل جمع نیست