PDA

توجه: این یک نمای بایگانی (آرشیو) است. در این حالت عکس‌ها نمایش داده نمی‌شود. برای مشاهده کامل متون و عکس‌ها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سشنبه 23 بهمن ماه _ فقه استاد قائنی-قسامه



علیرضا عسکری
2019/02/23, 14:38
بسم الله الرحمن الرحیم
سشنبه 23 بهمن ماه _ فقه استاد قائنی-قسامه

طرق اثبات موجوب قصاص
اقرار جانی
بینه
و چون بحث این دو در عامه کتب ، ضاوابط و قواعدش منقح شده است ، درمود آن بحث نمیکنیم.
قسامه
بحثی که مورد نظر است و اختصاصی هم به قتل ندارد ، بحث قسامه است.اگرچه ضوابط آن در قتل و اعضا باهم متفاوت است.
قتل موجب قصاص و دیه با قسامه ثابت میشود.
معنای قسامه
بحث لغوی آن و اینکه قسامه خود ایمان است و یا اینکه اشخاصی که قسم میخورند می باشد بحث مثمر ثمری در عمل نیست.
اسلوب از مرحوم آقای خوئی
مشروعیت و حجیت قسامه
از مسائل ضروری فقه مسلمین است. و منکر آن محکوم به ارتداد نیست.آنچه در مانحن فیه است این است که قسامه حکمی است قطعی در فقه مسلمین و همه آن را قبول دارند مگر کوفی که از علمای اهل سنت است.
نکته : بعضی مسائل است که همه مسلمین بر و فاجر، عالم و جاهل ، آن را میدانند و لذا گفته میشود از ضروریات بین مسلمین است مانند حرمت خمر.ولی ضروری فقه مسلمین معنایش این است که هرفقیهی وارد شود تردیدی در آن ندارد یعنی مدارک آن به گونه ایست که همه فقها از باب قطع به قضیه آن را میداند و اگر فقیهی آن را انکار کرد محکوم به کفر است.مگر اینکه عن شبهه باشد.زیرا آنی که موجب کفر است انکار ماعلم من دین است.زیرا انکار آن مساوق با انکار رسالت است و ملاک همین است.ووقتی محکوم به کفر است که یا علم و حجت بر آن داشته باشد یا اینکه حجت بر آن داشته باشیم. ضروریات منزل بر علم به آن است و کسی که علم داشته باشد و انکار کند مساوق با انکار رسالت و نتیجتا کفر است.
بهرحال چون قسامه از امور رایج در مسلمین نیست حتی خیلی از طلاب هم شاید ندانند یکی از طرق اثباتی بحث قسامه است.تا چه رسد به افراد عام
اصل قصاص از ضروریات مسلمین است.اما ثبوت قتل به قسامه از ضرویات فقه مسلمین است.(بعضی چیزها هم از ضروریات فقه شیعه است مانند حرمت فقاع)
روایات به مسئله قسامه هم وافی است و قصوری ندارند و اگرهم در حد تواتر نباشد که هست؛ ارتکاز فقهایی(اجماع مسلمین)موجب قطعیت حکم است.پس قطعیت حکم منوط به تواتر نیست.
ماهیت قسامه
قسم خوردن جمعی به صورت 50 قسم با 50 نفر یا 25 نفر هرکدام دو قسم یا 1 نفر 50 بار قسم بخورد و ...
بحث ما فعلا قسامه مثبت قتل موجب قصاص یا دیه می باشد(اگر مدعا قل عمدی یا خطایی باشد)
موقعیت قسامه و شرائط آن
شرط اول که مرحوم آقای خوئی مطرح کرده اند
عدم سبق بینه و اینکه مدعی بینه نداشته باشد وگرنه با اقامه آن جایی برای قسامه باقی نمیماند.
الفصل الثالث- في القسامة‌: لو ادعى الولي القتل على واحد أو جماعة فان أقام البينة على مدعاه فهو و إلا فان لم يكن هنا لوث طولب المدعى عليه بالحلف، فان حلف سقطت الدعوی و إن لم يحلف كان له رد الحلف إلى المدعي، و ان كان لوث طولب‌ المدعى عليه بالبينة فإن أقامها على عدم القتل فهو و الا فعلى المدعي الإتيان بقسامة خمسين رجلا لإثبات مدعاه و إلا فعلى المدعى عليه القسامة كذلک فان أتى بها سقطت الدعوى، و الا ألزم الدعوى(تكملة المنهاج، ص:79)
منظور از لوث : اماره غیر معتبره بر قتل
نکته : قولی هم وجود دارد مبنی بر اینکه اگر مدعی علیه قسامه نخورد ، باز به مدعی برگردد.
نکته درمورد این است که بینه چه کسی بدرد میخورد؟آیا باید از مدعی طلب شود یا ابتدائا به سراغ منکر برویم؟ یعنی آیا تعارض بین بینه ها شکل میگیرد و یا اینکه تنها بینه مدعی مسموع است زیرا البینه علی المدعی و الیمین علی المنکر.
مانحن فیه بحث در این است که : آنجایی که مدعی بینه بر اثبات دارد آیا حجت است یا نه؟مرحوم آقای خوئی میفرمایند حجت است حتی انجایی که منکر متهم است و لوث است.