PDA

توجه: این یک نمای بایگانی (آرشیو) است. در این حالت عکس‌ها نمایش داده نمی‌شود. برای مشاهده کامل متون و عکس‌ها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوال ۱۱ (توقف علماء در عمل به ظهور در صورت مخالفت با شهرت)



رضا اسکندری
2019/02/22, 20:36
سلام خدمت دوستان عزیز
سوال این دفعه در مورد کلام مرحوم شیخ در ضمن بحث حجیت ظهور هست. مرحوم شیخ می‌فرمایند:
«و ما ربما يظهر من العلماء: من التوقّف في العمل بالخبر الصحيح المخالف لفتوى المشهور أو طرحه، مع اعترافهم بعدم حجّية الشهرة، فليس من جهة مزاحمة الشهرة لدلالة الخبر الصحيح من عموم أو إطلاق، بل من جهة مزاحمتها للخبر من حيث الصدور؛ بناء على أنّ ما دلّ من الدليل على حجّية الخبر من حيث السند لا يشمل المخالف للمشهور؛ و لذا لا يتأمّلون في العمل بظواهر الكتاب و السنّة المتواترة إذا عارضها الشهرة.
فالتأمّل في الخبر المخالف للمشهور إنّما هو إذا خالفت الشهرة نفس الخبر، لا عمومه أو إطلاقه، فلا يتأمّلون في عمومه إذا كانت الشهرة على التخصيص.» (فرائد الاصول، جلد ۱،‌ صفحه ۱۶۹)
ضمن توضیح این مطلب بیان کنید آیا شهرتی که مزاحم با خبر از حیث صدور است همان شهرت فتوایی است؟ اگر همان است چطور شهرت فتوایی با خبر از جهت صدور معارض است و اگر همان نیست پس توجیه کلام شیخ در عمل علماء چیست؟

ونائی
2019/02/23, 01:21
سلام ورحمه الله
مرحوم شیخ معیار حجیت ظواهر را تحقق ظن نوعی دانستند مطلقا(ظن غیر معتبر به خلافش باشد یا نباشد ) ،
در ما ربما یظهر من العلماء ، مرحوم شیخ پاسخ اشکالی را مطرح می کنند:
اشکال : اگر ظهور الفاظ مطلقا حجت است، پس چرا علماء در عمل کردن به خبر صحیحی که شهرت فتوائی [که ظن غیر معتبراست ] بر خلاف آن است، توقف می کنند،یا آن را طرح می کنند ، پس معلوم می شود که ظواهر الفاظ مطلقا حجت نیست، .
جواب مرحوم شیخ : روایت یک جهت دلالت دارد و یک جهت سند ، شیخ می گویند : آنچه من گفتم که ظن غیر معتبر اخلالی به آن وارد نمی کند مربوط به جهت دلالت است، یعنی از جهت دلالت معارضه ای نداریم ، اما بیان و فتوای علماء از این جهت است که این دسته از علماء شهرت را از جهت سند مزاحم صدور روایت می دانند لذا سند روایت زمین می خورد . پس آنچه من شیخ مطرح کردم ربطی به فتوی علماء ندارد و آنچه که علماء فتوی داده اند ربطی به آنچه که من شیخ بیان کردم ندارد.
ممکن است بگوید فتوی همیشه مخالفت با دلالت خبر می کند ، پس چطور می گویید که فتوی مخالفت با سند می کند ؟
تبیین در قالب مثال :
مثال اول : یک خبر واحد صحیح السند می گوید : نماز جمعه واجب و شهرت فتوایی می گوید : نماز جمعه حرام ، این جا فتوی با اصل خبر معارضه کرده است ، پس صدور این روایت وجوب محل شک قرار می گیرد و اعتنا به آن نمی شود .
مثال دوم : اگر خبر صحیح السند به سند متواتر باشد یعنی قطعی است ، و فتوی مشهور با نفس آن خبر معارضه کند این خبر کنار گذاشته نمی شود.
مثال سوم : خبر واحد صحیح السند می گوید : اکرم العلماء ، فتوی مشهور اقتضاء دارد : تخصیص علماء نحوی را ( مثلا اکرام علماء نحوی واجب نیست ) این جا شهرت اصل خبر را هدف قرار نداده است و صدور اکرم العلماء را زیر سوال نمی برد، پس خبر از حیث صدور و سند مورد خدشه نیست ، بلکه شهرت فتوایی با دلالت خبر ( عمومیت خبر ) معارضه می کند این جا آقایان گفته اند که به شهرت عمل نمی شود چون شهرت ظن غیر معتبر است یعنی بواسطه شهرت عموم اکرم العلماء تخصیص نمی خورد .

سیداحسان حسینی
2019/02/23, 12:53
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و ادب

توضیح کلام شیخ:
دخل مقدر: از علما چنین دیده شده که هرگاه خبر صحیح السندی در مقام بود و شهرت با آن معارضه میکرد، در مقام توقف می کردند. این عمل علماء نشان دهنده این است که اگر بر خلاف ظهور کلام ظن فعلی شکل بگیرد (ظن حاصل از شهرت در مانحن فیه) دست از عمل به ظهور آن کلام بر میداشته اند.
پاسخ: این توقف ناشی از تعارض شهرت با ظاهر نیست بلکه ناشی از تعارض شهرت با سند حدیث است. به عبارت دیگر تعارض صدوری است نه دلالی به گونه ای که اصل صدور حدیث مورد خدشه قرار میگیرد.
مراد از شهرت: اگر منظور جناب شیخ (ره) از شهرت، شهرت عملی یا روایی باشد، اصل بحث صحیح است و باز هم مشکل تعارض شهرت با سند حدیث قابل طرح است ولی این با عبارات مرحوم شیخ، سازگار نیست زیرا در ایندو فرض، تعارض در حقیقت میان دو روایت صورت گرفته است و نیازی نیست بگوییم تعارض شهرت و روایت است!
لذا به نظر میرسد مصنف ناظر به شهرت فتوایی این بحث را مطرح کرده است. البته خود ایشان نیز به این امر تصریح میکند: «من التوقّف في العمل بالخبر الصحيح المخالف لفتوى المشهور»
اما توضیح تعارض: حجیت خبر واحد، امری عقلائی است که مورد امضاء شارع قرار گرفته است. یعنی چون سیره عقلاء بر این است که پس از شنیدن یک خبری از گوینده ی مورد وثوق، به نوعی اطمینان نسبت به مضمون آن خبر میرسند و بر اساس آن عمل میکنند لذا شارع خبر واحد را حجت کرده است. اما هنگامی که می بینیم تعداد قابل توجهی از فقها، برخلاف حدیث صحیح السند فتوا داده اند و از طرفی میدانیم که روایاتی که امروز در دست ماست، در دست آنها نیز بوده و به آن التفات داشته اند، این احتمال در نفس تقویت میشود که عدول این فقها از روایت مورد بحث، ناشی از خدشه ی جدی آنها در صدور این حدیث بوده و یا اینکه اطلاعاتی در دست آنها بوده و به دست ما نرسیده است که این اطلاعات میتواند فضای صدوری حدیث را با چالش مواجه کند. بنابراین دیگر اطمینان نوعی به صدور حدیث شکل نمیگیرد لذا از عمل به آن خودداری میکنند.
هذا...

کریمی
2019/02/23, 15:06
باسمه تعالی
عرض سلام و ادب خدمت مخاطبین بزرگوار خاصه استاد معزز حجة الاسلام و المسلمین اسکندری دام ظله
پیشینه : این قسمت از کلام مرحوم شیخ در ادامه این نکته اشاره شده است که عمل به ظواهر حجیتش وابسته به عدم وجود ظنی بر خلاف ان یا وجود ظنی موافق ان نیست .

اشکال : بااین حرف ممکن است اشکال شود چطور این حرف درست باشد در حالیکه در سیره علماء دیده میشود که اگر یک خبر صحیحی مخالف با فتوای مشهور تشخیص داده شود علی رغمی که این شهرت فتوائی از ظنون غیر معتبر است با این حال ، علما در عمل به ان خبر یا متوقف میشوند یا ان را طرح میکنند .
پاسخ این اشکال به این نحو است که :
عمل نکردن علماء به چنین روایاتی بر این حقیقت مبتنی است که حجیت اخبار از حیث صدور شامل اخباری که مخالف با مشهور باشد نمیشود . همین علت شده است که علماء در عمل به اخباری که از حیث سندمخالف با مشهور هستند توقف کنند یا ان را طرد کنند .و برعکس تا زمانیکه شهرت فتوائی با صدور یک خبر مخالفت نداشته باشد و تنها در مرحله دلالت این مخالفت بروز بکند هیچ عالمی چنین اخباری را طرح یا در عمل به ان توقف نمیکند .

در پاسخ به این سوال که چطور میشود شهرت فتوائی با یک خبر از جهت صدور تعارض داشته باشد عرض میشود :
اگر مدلول یک شهرت فتوائی با مدلول یک خبر تباین کامل داشته باشد که طبق قوانین باب تعارض منجر به تساقط میشوند (مانند اکرم و لا تکرم )در این صورت محتوای یک شهرت فتوائی دال بر این است که اصلا خبری با این درجه از تباین و تنافی صادر نشده است .فلذا ظهور شهرت فتوائی بر عدم صدور دلیلی با دلالت کاملا متباین با مشهور خواهد داشت .

محمد جعفر نوروزی
2019/02/23, 15:41
بسم الله الرحمن الرحیم
رب یسر و لاتعسر
مرحوم شیخ در بحث حجیت ظواهر فرمودند که پشتوانه حجیت ظواهر سیره عقلائی در حجت دانستن ظهور عرفی کلام متکلم برای تمامی عقلا است هرچند که این ظهور نوعی برای یکی از افراد ظن آور نباشد. همچنین بیان شد حجیت ظواهر مقید به عدم ظن به خلاف نبوده و حتی اگر ظن به خلاف هم داشته باشیم به حجیت ظواهر ضربه ای وارد نمی شود. لازمه این سخن این است که علما بما هم عقلاء در مواجه با ظهور روایات هم به این ضابطه پایبند بوده و ظاهر آن را حجت بدانند و لو اینکه ظن به خلاف آن داشته باشند. این درحالی است که ظاهرا واقعیت چیز دیگری است و علما در مواردی که شهرتی برخلاف یک روایت صحیح وجود داشته باشدآن روایت را اخذ نمی کنند..
مرحوم شیخ میفرماید این تعامل علما با روایات مذکور ضربه ای به ادعای ما نمی زند چراکه در این موارد شهرت مانع از حجیت ظواهر روایت نمی شود و از جهت دلالی هیچ مانعیتی برای روایت به وجود نمی آورد بلکه محط اثر شهرت در ناحیه صدوری این روایت بوده و موجب می شود تا صدور این روایت مخدوش شود.به این بیان که عقلا در مواجهه با خبر صحیحی که شهرت برخلاف آن محقق است اینطور قضاوت می کنند که اگرچه در دلالت تصدیقی اولی این کلام خللی به وجود نمی آید ولی شهرت ، به عنوان مانع موجود برای شکل گیری ظهور مستقر (دلالت تصدیقی ثانی) از طریق مخدوش کردن اصل صدور این روایت، به خود اجازه استناد مضمون روایت را به متکلم آن نمی دهند و می گویند عدم اقبال اکثریت عقلا به این روایت و روی آوردن اکثریت به روایت مقابل نشان دهنده ی این است که اصلا این روایت از متکلم صادر نشده است.یعنی ادله حجیت ظواهر درصدد صادر کردن مجوزی برای استناد دادن مضمون جمله به متکلم است طبیعتا از حیث اعتبار متاخر از اثبات اصل صدور این کلام از متکلم است و مادامی که اصل صدور ثابت و عاری از هرگونه خدشه نباشد نمی توان ظاهر آن کلام را حجت دانست و به متکلم استناد داد.
طبیعتا اگر مراد شیخ از شهرت ، شهرت روایی یا عملی باشد اشکالی نداشته و می توان عدم شکل گیری دلالت تصدیقی ثانی را با وجود شهرت عملی یا روایی تصویر کرد ولی عبارت «المخالف لفتوی المشهور»نشان می دهد که شهرت مدنظر شیخ، شهرت فتوایی است. معارضه شهرت فتوایی با شکل گیری ظهور مستقر به این صورت است که از حیث عقلایی وقتی علما که دقیق ترین افراد در کاربست اصول و ضوابط زبانی هستند چنین تعاملی با خبری می کنند و در مقام اخذ و افتاء از آن اعراض می کنند و فتوای برخلاف آن می دهند منجر می شود که نوع عقلا در مواجهه با این خبر صدور آن را مخدوش بدانند و اصل صدور آن را دچار خدشه و مشکلاتی بدانند که موجب اعراض علمایی شده است که خود به پشتوانه اصل عقلایی حجیت ظواهر، به ظهور کلام تمسک می کردند. لذا به جهت عدم ایجاد ظن در نوع افراد نسبت به حجیت این ظهور آن را مشمول اصل عقلایی حجیت ظواهر نمی دانند. البته چون ظن به خلاف موجود در مقام ظنی نوعی است با ادعای قبلی مان مبنی بر عدم قدح ظن به خلاف در حجیت ظواهر تنافی ندارد چراکه مرادمان در آنجا از ظن به خلاف، ظن شخصی و عدم ایجاد ظن برای شخص نسبت به خبر بود.

ستار موحدی نیا
2019/02/23, 16:24
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم شیخ در پاراگراف قبل که جلسه ی قبل روی آن بحث شد فرمودند که در حجیت ظن حاصل از ظواهر هیچ چیزی از جمله ظن به خلاف، ظن به وفاق و ... تاثیر گذار نیست.
در این پاراگراف مستشکل می گوید: اگر در حجیت ظواهر هیچ چیزی دخیل نیست پس چرا فقها در عمل یا طرح خبر صحیحی که مخالف شهرت( فتوایی ) است توقف می کنند؟
مرحوم شیخ در پاسخ میگویند:
توقف فقها درعمل یا طرح چنین خبری از جهت مزاحمت شهرت با دلالت آن خبر نیست بلکه به جهت مزاحمت شهرت با صدور چنین خبری است. توضیح اینکه از نظر این فقها ادله ی حجیت خبر واحد خبری که مخالف مشهور باشد را شامل نمی شود.
حال سوال اینست که چرا ادله ی حجیت خبر واحد این اخبار را شامل نمی شود؟
آنچه که بنده به آن رسیدم اینست که این مساله به استظهار این فقها از اخباری که در باب مرجحات وارد شده است برمی گردد. آنها همانطور که در اصول فقه مرحوم مظفر نیز آمده در روایت مرفوعة زرارة که عبارت است از: « قال زرارة قلت جعلت فداك يأتي عنكم الخبران و الحديثان المتعارضان فبأيهما نعمل قال عليه السلام خذ بما اشتهر بين أصحابك و دع الشاذ النادر قلت يا سيدي هما معا مشهوران مأثوران عنكم قال خذ بما يقوله أعدلهما إلى آخر الخبر» از عمومیت موصول وارد شده در این روایت و اینکه خصوصیت موضوع (سوال) موجب تخصیص عمومیت جواب نمی شود مراد از شهرت را اعم از شهرت روایی و فتوایی می دانند. لذا در مواجهه با مواردی که خبر صحیح معارض با شهرت فتوایی است توقف می کنند. البته طبق این توضیح می بایست که شهرت بر خبر مقدم گردد و وجهی برای توقف نمی ماند. ولی ظاهرا جهت آن احتیاطی است که در جمع بین ادله، فقها انجام می دهند.
البته نکته ای که برادر حسینی مطرح کردند هم قابل طرح است ولی بنظر می رسد که در چنین مواردی غالبا دلالت ان روایت زیر سوال می رود چرا که در صورتی صدور یک روایت مخدوش می شود که یک مرجح سندی ان را کنار بزند و این به راحتی قابل اثبات و اعتنا نیست.