سید محسن منافی
2019/02/17, 15:54
وجه پنجم(همان طور که بعض اجلة معاصرین فرموده اند. ): آن ادله ای که رعایت ترتیب را واجب می کند، در مورد وظیفه ی رعایت مراتب یک فرد نسبت به وظایف خودش است نه نسبت به تکالیف غیرش، و نسبت به رعایت مراتب، نسبت به غیرش اطلاق دارد.
جواب: در روایتی داشتیم که آمر به معروف باید مانند طبیب معالج باشد. طبیب وقتی می بیند که خودش فقط می تواند عضوی را به خاطر درمان، قطع کند ولی طبیب دیگر می تواند بدون قطع کردن، درمان کند، آیا به آن طبیب ارجاع نمی دهد.
پس لا اقل احتیاط در ایکال به غیر است.
برخی از بزرگان قائلند که مرتبه ی اول و دوم، واجب عینی هستند. محقق سیستانی: يجب الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر مع كون المعروف واجباً و المنكر حراماً و في كون وجوبه عينياً أو كفائياً وجهان، و لا يبعد الأول في إظهار الكراهة قولًا أو فعلًا و الثاني فيما يتوقف على إعمال القدرة كالضرب و الحبس مما كان من وظائف المحتسب في بعض الأزمنة السالفة.
شاید بتوان گفت: حتی طبق این مبنا هم ایکال واجب است؛ زیرا وجوب عینی مرتبه ی اولی و ثانیه مشروط به تحقق موضوعش(عدم وجود راه خفیف) است.
ولی انصاف این است که از مذاق ادله فهمیده می شود که اهتمام شارع به امر به معروف بدون در نظر گرفتن شخص دیگری است.
جواب: در روایتی داشتیم که آمر به معروف باید مانند طبیب معالج باشد. طبیب وقتی می بیند که خودش فقط می تواند عضوی را به خاطر درمان، قطع کند ولی طبیب دیگر می تواند بدون قطع کردن، درمان کند، آیا به آن طبیب ارجاع نمی دهد.
پس لا اقل احتیاط در ایکال به غیر است.
برخی از بزرگان قائلند که مرتبه ی اول و دوم، واجب عینی هستند. محقق سیستانی: يجب الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر مع كون المعروف واجباً و المنكر حراماً و في كون وجوبه عينياً أو كفائياً وجهان، و لا يبعد الأول في إظهار الكراهة قولًا أو فعلًا و الثاني فيما يتوقف على إعمال القدرة كالضرب و الحبس مما كان من وظائف المحتسب في بعض الأزمنة السالفة.
شاید بتوان گفت: حتی طبق این مبنا هم ایکال واجب است؛ زیرا وجوب عینی مرتبه ی اولی و ثانیه مشروط به تحقق موضوعش(عدم وجود راه خفیف) است.
ولی انصاف این است که از مذاق ادله فهمیده می شود که اهتمام شارع به امر به معروف بدون در نظر گرفتن شخص دیگری است.