محمد اشعری
2019/02/06, 00:40
بحث درادامه کلام شهید صدر منتهی می شود به صورت رابعه
صورت رابعه:
احتمال قوت در هرکدام محتمل است و احتمال قوت ملاک محرز نیست و ممکن است هم هر دو مساوی باشند.
در این صورت تفصیلی داده اند که بین دو مقرر تفاوتی هست. فعلا بحوث را
تاره تعارض به تناقض است مثل وجوب و عدم وجوب و اخری به تضاد، در تعارض به تضاد گاهی ذاتی است و گاهی بالعرض است.
در متناقضین اصل تساقط است.
اما در مورد تضاد بالعرض، اصل لزوم مدالیل مطابقی هر دو دلیل یعنی اصل عمل به هر دو دلیل است.
اما در جایی که تضاد ذاتی باشد، اصل حجیت فی الجمله است که نتیجه اش نفی ثالث است.
توضح جایی که تنافی بالعرض باشد، گفتیم اصل در متعارضین لزوم عمل به هر دو است. در این بحث ایشان محاولاتی ذکر کرده اند برای دفع تساقط.
محاوله رابعه:
(در دفاع از حجیت دو مدلول مطابقی) این محاوله را از کلام آقای حائری نقل می کنیم که ایشان از این محاوله دفاع کرده ولی آقای شاهرودی به آن اشکال کرده اند.
هرگاه ما دو دسته دلیل داریم که بین این دو طائفه تعارض است از طرفی یکی از این دو دسته با تعارض داخلی هم دارد در این صورت این دسته که تعارض داخلی هم دارد ساقط می شود و دسته دیگر بلامعارض باقی می ماند.
ما دو دسته دلیل داریم. دو دلالت مطابقی و دو دلالت التزامی. دلالات مطابقی وجوب ظهر و وجوب جمعه، دلالات التزامی عدم وجوب جمعه و عدم وجوب ظهر است. یک تعارض بین هر دلالت التزامی هر دلیل با دلالت مطابقی دلیل دیگر است. تعارض دیگر بین خود دلالات التزامی است. نه ظهر واجب است و نه جمعه. بین این دو هم تعارض است. زیرا فرض این است که علم اجمالی به واجب بودن یکی از این دو داریم. یا اگر بنا باشد علم اجمالی هم وجود نداشته باشد بازهم تعارض وجود دارد زیرا حجیت دلالت التزامی تابع دلالت مطابقی است.
این محاوله در کلام آقای حائری پذیرفته شده و به ع
مدالیل التزامیه دو معارضه دارد یکی با مدالیل مطابقی و دیگر با خودشان. این دو معارضه در عرض هم هستند. چرا یکی را مقدم بر دیگری می کنید. مضاف بر اینکه تنافی به تناقض مشکلش ثبوتی است و تخصصا از اطلاق دلیل حجیت خارج است. نه اینکه می گیرد ولی تخصیصا خارج است و حجت نیست.
صورت رابعه:
احتمال قوت در هرکدام محتمل است و احتمال قوت ملاک محرز نیست و ممکن است هم هر دو مساوی باشند.
در این صورت تفصیلی داده اند که بین دو مقرر تفاوتی هست. فعلا بحوث را
تاره تعارض به تناقض است مثل وجوب و عدم وجوب و اخری به تضاد، در تعارض به تضاد گاهی ذاتی است و گاهی بالعرض است.
در متناقضین اصل تساقط است.
اما در مورد تضاد بالعرض، اصل لزوم مدالیل مطابقی هر دو دلیل یعنی اصل عمل به هر دو دلیل است.
اما در جایی که تضاد ذاتی باشد، اصل حجیت فی الجمله است که نتیجه اش نفی ثالث است.
توضح جایی که تنافی بالعرض باشد، گفتیم اصل در متعارضین لزوم عمل به هر دو است. در این بحث ایشان محاولاتی ذکر کرده اند برای دفع تساقط.
محاوله رابعه:
(در دفاع از حجیت دو مدلول مطابقی) این محاوله را از کلام آقای حائری نقل می کنیم که ایشان از این محاوله دفاع کرده ولی آقای شاهرودی به آن اشکال کرده اند.
هرگاه ما دو دسته دلیل داریم که بین این دو طائفه تعارض است از طرفی یکی از این دو دسته با تعارض داخلی هم دارد در این صورت این دسته که تعارض داخلی هم دارد ساقط می شود و دسته دیگر بلامعارض باقی می ماند.
ما دو دسته دلیل داریم. دو دلالت مطابقی و دو دلالت التزامی. دلالات مطابقی وجوب ظهر و وجوب جمعه، دلالات التزامی عدم وجوب جمعه و عدم وجوب ظهر است. یک تعارض بین هر دلالت التزامی هر دلیل با دلالت مطابقی دلیل دیگر است. تعارض دیگر بین خود دلالات التزامی است. نه ظهر واجب است و نه جمعه. بین این دو هم تعارض است. زیرا فرض این است که علم اجمالی به واجب بودن یکی از این دو داریم. یا اگر بنا باشد علم اجمالی هم وجود نداشته باشد بازهم تعارض وجود دارد زیرا حجیت دلالت التزامی تابع دلالت مطابقی است.
این محاوله در کلام آقای حائری پذیرفته شده و به ع
مدالیل التزامیه دو معارضه دارد یکی با مدالیل مطابقی و دیگر با خودشان. این دو معارضه در عرض هم هستند. چرا یکی را مقدم بر دیگری می کنید. مضاف بر اینکه تنافی به تناقض مشکلش ثبوتی است و تخصصا از اطلاق دلیل حجیت خارج است. نه اینکه می گیرد ولی تخصیصا خارج است و حجت نیست.