محمد اشعری
2019/02/04, 20:51
مرحوم آقای صدر در مقتضای اصل اولی در دو اماره متعارض تفصیلی فرمود که نسبت به صورت اولی از صور اربعه متصور ایشان، عدم تساقط و حجیت ذو المزیه شد. علم به سقوط فاقد مزیت مرحج شمول دلیل حجیت نسبت به ذوالمزیه خواهد بود. و مشکل افرادی که قائل به تساقط می شدند عدم وجود مرجح برای شمول دلیل حجیت بود(چون شمول هر دو ممکن نیست) شهید صدر این مرحج را در این فرض درست کرد. یکی حتما ساقط است و دیگری محتمل السقوط است و با سقوط طرف مقابل مانعی از شمول دلیل حجیت برای واجد در بین نیست.
صورت ثانی:
ایشان حکم به عدم تساقط و حکم به تخییر کرده اند. ملاک حجیت درمتعارضین به نحو تساوی باشد. در صورت قبل نکته این دو که می دانیم طرف مقابل ساقط است اینجا هم این نکته جاری است. در فرض حجیت یا هیچکدام حجت نیست که متروک هم حجت نیست و یا غیرمأخوذ فقط حجت نیست.
صورت ثالث:
احتمال می دهیم حجیت در احدهما ملاکا اقوی از دیگری باشد. اخذ به محتمل الاقوائیه لازم است به همان نکته که در صورت اولی گفته شد. اقوی باشد متعین است مساوی باشد با اخذ متعین است در هر صورت دیگری حتما ساقط است و مانعی از شمول دلیل حجیت نسبت به آن نخواهد بود.
اشکال استاد به شهید صدر
اولا بحث در جایی است که می خواهیم به اطلاق ادله تمسک کنیم و الا اگر دلیل بنا عقلا باشد که شما هم قبول دارید که تساقط می شود زیرا دلیل عقلاء دلیل لبی است و در دلیل لبی اگر شک کنیم...
شما در صورت اولی گفتید ذوالمزیه حجیت است می گوییم که اطلاق دلیل حجیت که فرض می کنید نسبتش به واجد و فاقد تفاوتی ندارد اطلاق دلیل حجیت اقتضا می کند که ملاک حجیت نصاب وثاقت است هرچند یکی اوثق باشد. ملاک وثاقت است که در هر دو دلیل است حالا یکی از دو دلیل یک چیز اضافه هم دارد که اوثقیت است و تاثیری در ملاک حجیت ندارد. مفاد دلیل حجیت عام فی حد نفسه و مفاد بناء عقلاء این است که ملاک وثاقت است. مانعی از حجیت خبر اوثق نیست ولی مقتضی هم ندارد. این حیثیت قوت وثاقت منجر به اندراج تحت دلیل حجیت نمی شود و اندراج آن به سبب وثاقت است.
صورت ثانی:
ایشان حکم به عدم تساقط و حکم به تخییر کرده اند. ملاک حجیت درمتعارضین به نحو تساوی باشد. در صورت قبل نکته این دو که می دانیم طرف مقابل ساقط است اینجا هم این نکته جاری است. در فرض حجیت یا هیچکدام حجت نیست که متروک هم حجت نیست و یا غیرمأخوذ فقط حجت نیست.
صورت ثالث:
احتمال می دهیم حجیت در احدهما ملاکا اقوی از دیگری باشد. اخذ به محتمل الاقوائیه لازم است به همان نکته که در صورت اولی گفته شد. اقوی باشد متعین است مساوی باشد با اخذ متعین است در هر صورت دیگری حتما ساقط است و مانعی از شمول دلیل حجیت نسبت به آن نخواهد بود.
اشکال استاد به شهید صدر
اولا بحث در جایی است که می خواهیم به اطلاق ادله تمسک کنیم و الا اگر دلیل بنا عقلا باشد که شما هم قبول دارید که تساقط می شود زیرا دلیل عقلاء دلیل لبی است و در دلیل لبی اگر شک کنیم...
شما در صورت اولی گفتید ذوالمزیه حجیت است می گوییم که اطلاق دلیل حجیت که فرض می کنید نسبتش به واجد و فاقد تفاوتی ندارد اطلاق دلیل حجیت اقتضا می کند که ملاک حجیت نصاب وثاقت است هرچند یکی اوثق باشد. ملاک وثاقت است که در هر دو دلیل است حالا یکی از دو دلیل یک چیز اضافه هم دارد که اوثقیت است و تاثیری در ملاک حجیت ندارد. مفاد دلیل حجیت عام فی حد نفسه و مفاد بناء عقلاء این است که ملاک وثاقت است. مانعی از حجیت خبر اوثق نیست ولی مقتضی هم ندارد. این حیثیت قوت وثاقت منجر به اندراج تحت دلیل حجیت نمی شود و اندراج آن به سبب وثاقت است.