PDA

توجه: این یک نمای بایگانی (آرشیو) است. در این حالت عکس‌ها نمایش داده نمی‌شود. برای مشاهده کامل متون و عکس‌ها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خارج فقه استاد شب زنده دار،دوشنبه17دی،جلسه 58



محمد اشعری
2019/01/10, 11:05
دوشنبه17دی،جلسه 58

Monday, January 7, 2019
10:31 AM

بحث در تقریب سوم از سیره و ارتکاز عقلائیه بود که بیان شد.
آیا این استدلال تمام است یا خیر:
اشکالات:
1. اینکه عرف را به معنای سیره های جمیله عقلائیه بگیرید هیچ شاهدی ندارد و فقط علامه طباطبایی این را فرموده اند. بلکه عرف به معنای معروف است
2. وامر بالمعروف در سیاق دو امر مستحب وارد شده است لااقل موجب میشود ظهور در وجوب نداشته باشد.
a. جواب: قد یقال: وجوب و استحباب از محدوده دلالت استعمالی امر خارج است و بنا بر مبانی مختلف از عقل، دلیل عقلایی و ... فهمیده میشود دراینصورت در مواردی دلیل بر ترخیص داریم و در مواردی دلیلی بر ترخیص نداریم.
b. این کلام مبنی بر این است که ما قرینه سیاق را در قرآن بپذیریم و ما وحدت سیاق را قبول نداریم. ممکن است که آیات در کنار هم با فاصله زمانی از هم نازل شده باشند و همچنین فقرات مختلف یک آیه!
3. اگر وامر بالعرف را حمل بر وجوب کنید تخصیص اکثر یا کثیر پیش می آید زیرا عقلا سیره های زیادی دارند که واجب نیست.
a. این کلام مبنی بر آن است که وجوب و استحباب جزء مدلول امر باشد.
4. قاعده ای است که می گوید متعلق فعل، فعل را روشن می کند، در وامر بالعرف چون امر و فرمان بدهد به عرف در حالیکه سیره های مستحب هم داریم پس به قرینه فعلی که به عرف تعلق گرفته که امر کردن باشد می فهیمیم منظور سیره علائیه ملزمه است در اینصورت تمسک به آن تمسک به دلیل در شبهه مصداقیه می شود نمی دانیم این عرف لازمه هست یا نه؟

سید صالح صالحی
2019/02/05, 01:27
با عرض سلام
1. در جواب اول از مناقشه دوم، خوب بود که بعد از بیان اینکه وجوب و استحباب از محدوده دلالت استعمالی خارج است، نتیجه این جواب را هم بیان می کردید که: با این بیان (وجوب) اصلاً داخل در موضوعٌ‌له نیست تا قرینه‌ی سیاق مانعش بشود، سیاق هر سه جمله، همان معنای موضوعٌ‌له یعنی «بعث» است.
2. در مناقشه چهارم، وجه اینکه چرا مراد از امر به سیره های معروفه، سیره های مستحبه نیست، را بیان نکردید و در کل توضیح این مناقشه کم بود.
3. جواب های این مناقشه هم ذکر نشد.