سید محسن منافی
2018/12/03, 08:18
مرحوم اصفهانی(و به تبعشان مرحوم خوئی) در دو مقام(ورود امارات بر استصحاب و ورود اصل سببی بر اصل مسبّبی)به مرحوم آخوند اشکال کرده است: کلام شما در صورتی درست بود که نقض یقین به شک با نقض یقین به حجت متضاد باشد. در حالی که نقض یقین به حجت مصداقی از نقض یقین به شک است. تضاد در جایی است که شارع بگوید: نقض یقین به شک بالفعل جایز نیست و نقض یقین به حجت بالفعل جایز است. قید "بالفعل" در هردو می آید تا تزاحم بین مقتضی(حکم الزامی) و لا مقتضی(حکم غیر الزامی) نشود که در واقع تزاحمی نیست. بلکه تزاحم بین دو مقتضی باشد. لازمه ی کلام آخوند این است که عنوان استصحاب، عنوان قصدی باشد که اگر نقض یقین به شک به قصد نقض یقین به حجت باشد، جایز است. در حالی که هیچ کس به این ملتزم نمی باشد.
مرحوم خوئی شبیه همین اعتراض را کرده است: لازمه ی کلام مرحوم آخوند این است که اگر نقض یقین به شک از باب اجابت مؤمن باشد، بگوئیم دیگر نقض یقین به شک نکرده است بلکه نقض یقین به اجابت مؤمن است.
اشکال این دو عَلَم ناشی از عدم فهم صحیح کلام مرحوم آخوند است؛ چون کلام ایشان این بود که منهی عنه، نقض یقین به شک مطلق(حتی شک در حکم ظاهری) است.
مرحوم خوئی شبیه همین اعتراض را کرده است: لازمه ی کلام مرحوم آخوند این است که اگر نقض یقین به شک از باب اجابت مؤمن باشد، بگوئیم دیگر نقض یقین به شک نکرده است بلکه نقض یقین به اجابت مؤمن است.
اشکال این دو عَلَم ناشی از عدم فهم صحیح کلام مرحوم آخوند است؛ چون کلام ایشان این بود که منهی عنه، نقض یقین به شک مطلق(حتی شک در حکم ظاهری) است.