توجه: این یک نمای بایگانی (آرشیو) است. در این حالت عکسها نمایش داده نمیشود. برای مشاهده کامل متون و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تحقیق هفتگی اصول 5 ( 97/08/27)
بسم الله الرحمن الرحیم
اصالة التطابق را ( که مختار محقق عراقی و شهید صدر است) توضیح دهید و ثمره آن را در مثال "اکرم العالم" و "اکرم الفقیه" بیان کنید.
علی سرافراز
2018/11/20, 12:47
مختار محقق عراقی و شهید صدر اصاله التطابق بین الاثبات و الثبوت می باشد.
به این معنا که اصل بر این است که اگر در عالم اثبات دو حکم متفاوت بیان شد، نشان دهنده این است که در عالم ثبوت هم دو حکم متفاوت وجود دارد. مگر آنکه خلاف آن اثبات شود.
طبق این مبنا اگر دو حکم «اکرم العالم» و «اکرم الفقیه» داشتیم، مقتضای اصاله التطابق این است که یک حکم مطابق اکرم العالم و یک حکم دیگری مطابق اکرم الفقیه وجود دارد بخلاف نظر استاد که اکرم الفقیه را بیان مصداقی از همان حکم اکرم الفقیه می دانند.
نتیجه مبنای محقق عراقی و شهید صدر این می شود که اگر علم به وحدت جعل پیدا کنیم، باید مطلق را حمل بر مقید کنیم بخلاف نظر استاد که مقید را حکم جداگانه ای نمی دانند بلکه بیان مصداقی از حکم مطلق می دانند و در نتیجه مطلق حمل بر مقید نمی شود.
مختار محقق عراقی و شهید صدر اصاله التطابق بین الاثبات و الثبوت می باشد.
به این معنا که اصل بر این است که اگر در عالم اثبات دو حکم متفاوت بیان شد، نشان دهنده این است که در عالم ثبوت هم دو حکم متفاوت وجود دارد. مگر آنکه خلاف آن اثبات شود.
طبق این مبنا اگر دو حکم «اکرم العالم» و «اکرم الفقیه» داشتیم، مقتضای اصاله التطابق این است که یک حکم مطابق اکرم العالم و یک حکم دیگری مطابق اکرم الفقیه وجود دارد بخلاف نظر استاد که اکرم الفقیه را بیان مصداقی از همان حکم اکرم الفقیه می دانند.
نتیجه مبنای محقق عراقی و شهید صدر این می شود که اگر علم به وحدت جعل پیدا کنیم، باید مطلق را حمل بر مقید کنیم بخلاف نظر استاد که مقید را حکم جداگانه ای نمی دانند بلکه بیان مصداقی از حکم مطلق می دانند و در نتیجه مطلق حمل بر مقید نمی شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
1) "به این معنا که اصل بر این است که اگر در عالم اثبات دو حکم متفاوت بیان شد، نشان دهنده این است که در عالم ثبوت هم دو حکم متفاوت وجود دارد. مگر آنکه خلاف آن اثبات شود."
مطلب فوق نتیجه اصالة التطابق است نه تعریف آن؛ اصالة التطابق یعنی اصل ( به مقتضای ظهور حال متکلم) این است که هر آنچه متکلم در خطاب اخذ میکند، در جعل ثبوتی نیز اخذ شده است؛ استاد بعد از درس اضافه کردند که فرق آن با اصالة الاطلاق این است که اصاله التطابق به طور مثال در"اکرم العالم" صرفا میگوید "عالم" در مقام ثبوت حضور دارد ولی اینکه قید دیگری علاوه بر آن وجود ندارد، این به برکت اصالة الاطلاق است.
2) "بخلاف نظر استاد که اکرم الفقیه را بیان مصداقی از همان حکم اکرم الفقیه می دانند."
استاد "اکرم الفقیه" را ظاهر در بیان مصداق نمی دانند بلکه میگویند ظهور در حکم آخری ( علاوه بر "اکرم العالم") ندارد.
3) "نتیجه مبنای محقق عراقی و شهید صدر این می شود که اگر علم به وحدت جعل پیدا کنیم، باید مطلق را حمل بر مقید کنیم "
اضافه کردن این تعلیل لازم به نظر میرسد : چون به خاطر اصاله التطابق بین مطلق و مقید، تعارض (به معنای تهافت در مضمون) شکل میگیرد.
محمد شفیعی
2018/11/25, 12:32
بسم الله الرحمن الرحیم
مراد از اصالة التطابق، تطابق اثبات و ثبوت است؛ به این معنا که جعل شارع مطابق ظاهر لفظ است، مگر اینکه خلافش اثبات گردد.
در بحث تقیید و تخصیص در کلام این دو بزرگوار اینگونه ملحوظ شده که بر اساس اصالة التطابق وقتی موضوع دلیل شرعی عام اخذ شود، استنباط میشود که مجعول عند الله نیز عام بوده و به همین تقدیر وقتی لسان دلیلی خاص اخذ شده باشد، اصالة التطابق اقتضا می کند بگوییم مجعول شارع به همین تقدیر قرار گرفته.
با این مبنا، وقتی مطلق و مقیدی از حیث نفی و اثبات متوافق بودند و نمی دانستیم آیا شارع از این دو دلیل، دو حکم مستقل و منفک را اراده کرده یا این دو دلیل هر دو کاشف از یک حکم هستند و باید بین دلیلین جمع عرفی کرد، قائل اصالة با استناد به این اصل استنباط میکند این دو دلیل مستقل از هماند، حتی اگر ذیل یک مصداق خارجی امتثال شوند.:thanks:
بسم الله الرحمن الرحیم
مراد از اصالة التطابق، تطابق اثبات و ثبوت است؛ به این معنا که جعل شارع مطابق ظاهر لفظ است، مگر اینکه خلافش اثبات گردد.
در بحث تقیید و تخصیص در کلام این دو بزرگوار اینگونه ملحوظ شده که بر اساس اصالة التطابق وقتی موضوع دلیل شرعی عام اخذ شود، استنباط میشود که مجعول عند الله نیز عام بوده و به همین تقدیر وقتی لسان دلیلی خاص اخذ شده باشد، اصالة التطابق اقتضا می کند بگوییم مجعول شارع به همین تقدیر قرار گرفته.
با این مبنا، وقتی مطلق و مقیدی از حیث نفی و اثبات متوافق بودند و نمی دانستیم آیا شارع از این دو دلیل، دو حکم مستقل و منفک را اراده کرده یا این دو دلیل هر دو کاشف از یک حکم هستند و باید بین دلیلین جمع عرفی کرد، قائل اصالة با استناد به این اصل استنباط میکند این دو دلیل مستقل از هماند، حتی اگر ذیل یک مصداق خارجی امتثال شوند.:thanks:
بسم الله الرحمن الرحیم
ثمره "عملیه" در فرض علم به وحدت حکم است که به آن اشاره ای نشده است.
«انجمن علمی پژوهشی طالب»
فضایی پویا و بانشاط برای تولید و گسترش علوم اسلامی