سید محسن منافی
2018/10/22, 08:12
29/7
کلام ما الآن در مورد جمع عرفی است.
حقیقت جمع عرفی(مرحوم آخوند فقط به نکته ی تقدم در این صورت و اشاره به مواردش بسنده کرده است.): حکم عرف به تقدم دلیلی بر دلیل دیگر و إعمال ظهوری بر ظهوری دیگر به گونه ای که این حکم نبود، تنافی وجود داشت بر خلاف حکومت که تنافی وجود ندارد از آن جهت که متکلم متصدی می شود تا قرینه ی شخصیه آورد. به تعبیر دیگر: قرینیتی که در جمع عرفی است، نوعیه و به حکم عرف است نه شخصیه و از ناحیه ی متکلم. در موارد ورود هم که اصلاً تنافی شکل نمی گیرد.
ملاک تقدم: از نظر مرحوم آخوند، قوّت دلالت است. ولی در موارد توفیق عرفی، ملاک قوت دلالت نمی باشد بلکه ملاک، قرینیت مجموع است.
دلالت 4 مرحله دارد:
1- دلالت تصوریه. 2- دلالت تصدیقیه استعمالیه. 3- دلالت تصدیقیه تفهیمیه(مانند کنایات). 4- دلالت تصدیقیه جدیه(جدی بودن یا عدمش-مثل ترس و تقیه و امتحان و استهزاء- نسبت به مراد استعمالی یا تفهیمی).
حال در بحث ما قرینه ی متصله، در مراد استعمالی تصرف می کند. ولی قرینه ی منفصله در مراد جدی تصرف می کند در نظر مشهور.
کلام ما الآن در مورد جمع عرفی است.
حقیقت جمع عرفی(مرحوم آخوند فقط به نکته ی تقدم در این صورت و اشاره به مواردش بسنده کرده است.): حکم عرف به تقدم دلیلی بر دلیل دیگر و إعمال ظهوری بر ظهوری دیگر به گونه ای که این حکم نبود، تنافی وجود داشت بر خلاف حکومت که تنافی وجود ندارد از آن جهت که متکلم متصدی می شود تا قرینه ی شخصیه آورد. به تعبیر دیگر: قرینیتی که در جمع عرفی است، نوعیه و به حکم عرف است نه شخصیه و از ناحیه ی متکلم. در موارد ورود هم که اصلاً تنافی شکل نمی گیرد.
ملاک تقدم: از نظر مرحوم آخوند، قوّت دلالت است. ولی در موارد توفیق عرفی، ملاک قوت دلالت نمی باشد بلکه ملاک، قرینیت مجموع است.
دلالت 4 مرحله دارد:
1- دلالت تصوریه. 2- دلالت تصدیقیه استعمالیه. 3- دلالت تصدیقیه تفهیمیه(مانند کنایات). 4- دلالت تصدیقیه جدیه(جدی بودن یا عدمش-مثل ترس و تقیه و امتحان و استهزاء- نسبت به مراد استعمالی یا تفهیمی).
حال در بحث ما قرینه ی متصله، در مراد استعمالی تصرف می کند. ولی قرینه ی منفصله در مراد جدی تصرف می کند در نظر مشهور.