سید محسن منافی
2018/10/08, 17:15
16/7
دلیل دوم: اجماع منقول در کلام مقدس اردبیلی: لا يجوز الإيلام إلا بدليل شرعي لقبحه عقلا و شرعا، بل لو لم يكن جوازهما بالضرب إجماعيا، لكان القول بجواز مطلق الضرب بمجرد أدلتهما المذكورة، مشكلا.
مناقشات: 1- ایشان جزماً تصریح به اجماع نکرده اند.
2- تحقق این اجماع بعید الوقوع است؛ چون از شیخ(متقدم بر مقدس اردبیلی) نقل کردیم که بین شیوخ امامیه مسلّم است که این نوع انکار فقط توسط امام یا مأذون امام است.
3- این اجماع مدرکی است. (البته گفتیم که در همه جا قائل به عدم حجیت اجماع مدرکی نیستیم. بلکه در جایی که یک خبر باشد نه توفّر ادله، اجماع مدرکی حجت است.)
دلیل سوم: فقهاء در باب ضرب منجر به جرح و کسر و قتل فرموده اند که اگر این انواع از ضرب، از مصادیق امر به معروف نباشند، برای مفسدین امنیت ایجاد شده و فساد رواج پیدا می کند. ما این دلیل را در ما نحن فیه به طریق اولی جاری می کنیم.
مناقشه: 1- اگر شارع مطلقا باب این نوع ضرب را بسته بود، حرف شما درست بود ولی این غرض با اجرایی شدن این نوع توسط حاکم یا مأذونینش حاصل می شود.
2- اگر به مراتب اخف عمل بشود، این غرض حاصل می شود.
دلیل دوم: اجماع منقول در کلام مقدس اردبیلی: لا يجوز الإيلام إلا بدليل شرعي لقبحه عقلا و شرعا، بل لو لم يكن جوازهما بالضرب إجماعيا، لكان القول بجواز مطلق الضرب بمجرد أدلتهما المذكورة، مشكلا.
مناقشات: 1- ایشان جزماً تصریح به اجماع نکرده اند.
2- تحقق این اجماع بعید الوقوع است؛ چون از شیخ(متقدم بر مقدس اردبیلی) نقل کردیم که بین شیوخ امامیه مسلّم است که این نوع انکار فقط توسط امام یا مأذون امام است.
3- این اجماع مدرکی است. (البته گفتیم که در همه جا قائل به عدم حجیت اجماع مدرکی نیستیم. بلکه در جایی که یک خبر باشد نه توفّر ادله، اجماع مدرکی حجت است.)
دلیل سوم: فقهاء در باب ضرب منجر به جرح و کسر و قتل فرموده اند که اگر این انواع از ضرب، از مصادیق امر به معروف نباشند، برای مفسدین امنیت ایجاد شده و فساد رواج پیدا می کند. ما این دلیل را در ما نحن فیه به طریق اولی جاری می کنیم.
مناقشه: 1- اگر شارع مطلقا باب این نوع ضرب را بسته بود، حرف شما درست بود ولی این غرض با اجرایی شدن این نوع توسط حاکم یا مأذونینش حاصل می شود.
2- اگر به مراتب اخف عمل بشود، این غرض حاصل می شود.