PDA

توجه: این یک نمای بایگانی (آرشیو) است. در این حالت عکس‌ها نمایش داده نمی‌شود. برای مشاهده کامل متون و عکس‌ها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فقه استاد شب زنده دار



محمد اشعری
2018/10/01, 18:15
بحث از انواع امر به معروف و قسم سوم ید بود که خود 15 قسم داشت دو قسم قتل و جرح و... را بحث کردیم و واضح شد این امور به عامه مردم واجب نشده است. رسیدیم به قسم اول اعمال قدرت درحدی که حتی دیه هم واجب نشود آیا این قسم مشمول ادله می شود یا نه
گفتیم دو طائفه ادله داریم یکی موضوع ادله نهی و امر است که بحث شد که عرف به این امور امر و نهی نمی گوید لذا یا باید حقیقت شرعیه اثبا ت شود یا بگوییم شارع مجازا در این معنا استعمال کرده است که گفتیم هر دو احتمال ثابت نیست ولی گفتیم مستبعد نیست که بگوییم مراد شارع از امر و نهی حمل و زجر باشد و راه سوم ...
اما طائفه دوم این بود که موضوع ادله ماده امر و نهی نیست اینها چهار قسم هستند
اول دلالت بر ضرب دارد که گفتیم به این ادله میت
دوم انکار به ید را امر فرموده نتیجه این شد که فقط یک روایت در آن قابل استدلال است که این روایت تتمه ای دارد که امروز بحث می کنیم
و امر بالمعروف تکن من اهله و انکر
اشکال:
تخلص اول: قد یقال این وصیت مخاطبش محمدبن حنفیه است و او خصوصیتی ندارد و مثل بقیه مردم است شاهد اینکه مخاطب این روایت امام حسن علیه السلام نیست آن است که در آن مواردی ذکر شده است که با شآن امام حسن سازگار نیست شاهد دیگر اینکه تعبیرات بنی و ... با سن حضرت سازگار نیست
اما سندی که ما آن را معتبر می دانیم از امام باقر علیه السلام نقل می کند که این وصیت به امام حسن علیه السلام است و این توجیهات اجتهاد در مقابل نص است.
اما این وصیت هرچند به امام حسن علیه السلام است ولی باید توجه داشت که این وصیت یک وصیت شخصی برای ایشان نیست بلکه مثل یک نامه سرگشاده است که یک نفر مخاطب داده می شود ولی مقصود عموم مردم هستند ... من صفین کتب الی ابنه بسم الله الرحن الرحیم