توجه: این یک نمای بایگانی (آرشیو) است. در این حالت عکسها نمایش داده نمیشود. برای مشاهده کامل متون و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مسابقه مقالهنویسی «در مکتب شهید سلیمانی»
مسابقه مقالهنویسی
در مکتب شهید سلیمانی
به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
ویژه طلاب مدرسه تخصصی فقه امام کاظم علیه السلام (یا همسرانشان)
محورهای مقاله:
1️⃣ مبانی فقهی مکتب شهید سلیمانی
2️⃣ ولایت و امامت در مکتب شهید سلیمانی
3️⃣ توحید و خداباوری در مکتب شهید سلیمانی
4️⃣ مرگ اندیشی و معادباوری در مکتب شهید سلیمانی
مهلت ارسال آثار: 13 دی ماه 99
(پس از وارد کردن نام کاربری، مقاله خودتون را در قالب یک فایل word در همین صفحه به صورت پاسخ به موضوع، پیوست کنید/نوشتن مشخصات خودتون در صفحه اول فایل فراموش نشود.)
اعلام برندگان: 12 بهمن ماه 99
هدایا و جوایز:
“ سه نفر اول ” هر نفر ۵۰۰ هزار تومان هدیه نقدی
و به بقیه شرکت کنندگان نیز هدایای نفیسی اهداء خواهد شد.
با همکاری معاونت فرهنگی و معاونت پژوهش مدرسه تخصصی فقه امام کاظم علیه السلام
...
رضا احمدی
2021/01/02, 01:20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع مقاله: مرگ اندیشی و معاد باوری در مکتب سردار سلیمانی
پژوهشگر: خانم طاهری همسر رضا احمدی مهتاش
چکیده
از این رو که در آستانه شهادت یک بزرگ مرد انقلاب و تشیع هستیم، بر آن شدیم که مقاله ای از آثار مرگ اندیشی و معاد باوری سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بحث کنیم، این شهید در سخت ترین شرائط و دشتوار ترین میادین نبرد حاضر شده و خدمات بزرگی از خود بروز داد که همه اینها نشان از این دارد که این شخص با تمام فراز و فرودهای زندگی مجاهدان زمان انقلاب، همان عیار اصلی اش را حفظ کرده است.
اما در طرف دیگر می بینیم که افرادی بودند که این عیار خالص را نتوانستند حفظ بکنند و در مواقع بحرانی و حساس پایشان لغزید و یا اینکه حرکت انقلابی و شتابشان بسیار کند شد اما با این حال می بینیم که همان شور و حرارتی که در اول انقلاب بود در این مرد آسمانی باقی ماند و همچنان ادامه پیدا کرد و همه اینها نشان از یک عنصر واحدی است که در جاجای زندگی این مرد هست و چیزی نیست جز اینکه این مرد بزرگ دارای اندیشه معاد باوری بوده و این عنصر واحد است که در تمام مراحل سخت و صعب العبود ایشان را حفظ کرده است.
در این مقاله بر آن شدیم که نوشتار و گفتار های دیگران در مورد ایشان را، مطرح کنیم که نشان از اعتقاد و عقیده این مرد بزرگ داشت.
کلید واژه: سردار سلیمانی، مرگ اندیشی، معاد باوری، شهادت
مقدمه:
شکر خداوندی را که از دیرباز در این سرزمین ما مردانی بزرگ داشته است که برای اقتدار این ملت و این زمین تلاشهای فراوانی کرده اند، مثل میزرا کوچک خان جنگلی، ستار خان باقرخان و افراد زیادی که سلاح بدست برای آرمان های بزرگ تلاش کردند و توانستند کاری را پیش ببرند هر چند که دستان سلطه، آنها را از بین برداشت اما نتوانست آن تفکر اساسی و ریشه ای را در وجودشان بود که منتقل به جامعه کردند را خاموش کنند. این روش انسان های ضعیف است که هر جا نتوانستند یک حرکتی را متوقف کنند بدنبال این بودند که شخص را حذف فیزیکی کنند.
اما این تفکر به جامانده از این انسانهای بزرگ باعث ایجاد یک حرکتی عظیم در روح و جان با رهبری مرجع عظیم الشان، عارف بالله، مخلص فی سبیل الله، حضرت آیه الله العظمی خمینی کبیر، آغاز شد و باعث شد که انقلابی بزرگ در ایران بعد از هزاران سال پادشاهی و سلطنت طلبی شکل بگیرد. این حرکت عظیم مردم و تشکیل یک حکومت اسلامی شیعی به کام سلطه طلبان خوش نیامد به همین جهت جنگی بزرگ را علیه ایران شکل دادند و در این جنگ مردانی بزرگ شرکت کرده و شهید شدند و عده ای هم باقی ماندند، و از افرادی که در این جنگ مقدس، باقی ماندند کم کم در طول زمان به خاطر مشاغل کاری و امور دیگر باعث شد که از شور جنگ و اول انقلاب باز بمانند و نتوانند همان مسیر را با همان حالت معنوی و روحانی ادامه بدهند، اما در این بین افرادی بودند که این حالت را حفظ کردند و بعدا به مقام شهادت نائل شدند یکی از این افراد شهید حاج قاسم سلیمانی بود که در این مسیر حرکت کرد و در نهایت در عراق توسط آمریکای جنایت کار به شهادت رسید و در این مقاله در پی این هستیم که در مورد معاد باوری و مرگ اندیشی از این بزرگ مرد بحث کنیم.
در این مقاله در پی این هستیم که در رفتارهای و گفتار های مختلف زندگی این شهید ثابت کنیم که او بر مرگ اندیشی تکیه ای واقعی داشته است و همیشه آن را جلوی چشمان خود قرار می داد.
آثار مرگ اندیشی در روایات
ابو عبيده گويد:
به امام باقر عَلَيْهِ السَّلَامُ عرض كردم: فدايت گردم! برايم سخنى بفرما كه از آن بهرهمند گردم.
فرمود: اى ابا عبيده! زياد به ياد مرگ باش، كه هيچ انسانى زياد به فكر مرگ نيست مگر آن كه در دنيا زاهد (و سعادتمند) مىباشد.
و همچنین امام باقر عَلَيْهِ السَّلَامُ به نقل از رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمود:
مرگ! مرگ! مرگ فرا رسيد با آنچه كه در پِى دارد، مرگ آمد براى نجات از اندوه و خستگى؛ و بازگشت با بركت به سوى بهشت والا، براى ساكنين منزلگاه جاويد، (براى آن دسته) افرادى كه جهت بهشت تلاش كرده و به آن اميد بستهاند.
مرگ آمد با آنچه كه در پِى دارد، آمد همراه سختى، پشيمانى، باز گشت زيان آور به سمت آتشى سوزان، براى اهل منزلگاه (دنياى) غرور آفرين، آن دسته اشخاصى كه سعى و تلاششان جهت دنيا و اشتياقشان بر آن بوده است.
سپس حضرت فرمود: هنگامى كه سرپرستى و شقاوت شيطان (بر انسان تسلّط يابد) آرزوها (يكى پس از ديگرى) در جلوى چشم انسان، و اجل پشت سر او قرار مىگيرد.
و فرمود: از رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ سؤال شد كه زيركترين مؤمنين كيست؟
فرمود: كسى است كه بيشتر به ياد مرگ باشد؛ و بيشترين آمادگى را از براى مرگ داشته باشد.
همچنین امام علىّ عَلَيْهِ السَّلَامُ فرمود: كسى كه آرزوهايى را در دل به پروراند براى رسيدن به آرزوها دست به هر كار خلافى مىزند.
همچنين فرمود: اگر كسى مرگ را ببيند كه با چه شتابى به سويش مىتازد، دنيا طلبى و هر آرزويى در نظرش زشت و منفور گردد.
همانطور که از این روایات بر میاید، کسی که توجه زیادی به مرگ داشته باشد و آن را هر لحظه به یاد داشته باشد همیشه زهد و بی توجهی به دنیا را خواهد داشت، و همچنین صفت، مومن بودن در موردش صادق خواهد بود.
نامه ای از سردار سلیمانی به حسین پورجعفری
سردار سلیمانی سه سال قبل از شهادتش نامه ای به حسین پور جعفری، از همرزمان شهید که همراه سردار سلیمانی شربت شهادت را نوشید، نوشته است که در متن نامه نشان از توجه زیاد این عارف بالله به معاد و توجه زیادش به خداوند قابل مشاده است:
همواره به یاد مرگ باشد حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد، مارا غریبانه در گودال و حفره وحشت می گذارند، در این حالت هیچ فریاد رسی جز اعمال انسان نیست چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی درآن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد. حسین عزیزم! اجازه نده در هر شرائطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضای خداوند سبحان غلبه کند، حسین جان برادر عزیزم، می دانی چه وضعی دارم و بر غم و اندوه درونم آگاهی، میدانی چقدر به دعایت نیازمندم و خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته و لحظه ای رهایم نمی کند، اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نترس از مقام و مکان، تو می دانی چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است. تو آگاهی به همه اسرارم دعایم کن و در دعایت رهایم مکن.
نامه ای سردار سلیمانی به دخترش زینب سلیمانی
سردار سلیمانی قبل از شهادتش نامه ای به دخترش می نویسد که این نامه را دختر ایشان در سالگرد شهادت سردار آسمانی، در محضر رهبر انقلاب نامه را قرائت کردند که این نامه نشان از شوق بسیار زیاد سردار به آسمانی شدن و شهادت بوده است که هر کسی آن را می خواند با تمام وجودش احساس می کند که سردار چه شوق به مرگ و عالم آخرت داشته است. متن نامه از این قرار است:
آه مرگ خونین من، عزیز من، زیبای من، کجایی؟ مشتاق دیدارتم
فاطمه عزیزم، این چند صفحه را برای تو مینویسم، چون میدانم مقدسانه مرا دوست داری؛ نمی دانم چرا این حرفها را برایت مینویسم! اما احساس میکنم در این تنهایی و غربت عمرم، نیاز دارم با کسی عقده دل باز کنم.
آه مرگ خونین من، عزیز من، زیبای من، کجایی، مشتاق دیدارتم وقتی بوسه انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو میکند، دود میکند و میسوزاند چقدر این لحظه را دوست دارم؛ آه چقدر این منظره زیباست، چقدر این لحظه را دوست دارم، در راه عشق جان دادن خیلی زیباست.
خدایا، سی سال برای این لحظه تلاش کردم، برای این لحظه با تمام رقبای عشق در افتاده ام، زخمها برداشته ام، واسطهها فرستاده ام، چقدر این منظره زیباست، چقدر این لحظه را دوست دارم.
عزیز من زیبای من مرگ خونین من کجایی
امضای کفن سردار سلیمانی توسط مراجع عظام
سردار سلیمانی در دیداری که با برخی از مراجع عظام داشته اند، کفن خود را تقدیم آنها کرده بود تا آنها کفن این شهید را امضاء کنند که این عمل شهید نشان از مرگ اندیشی عمیق این بزرگ مرد داشته است، از جمله مراجع می توان به دیدار با آیت الله سبحانی، آیت الله نوری همدانی، آیت الله مکارم شیرازی.
به گزارش روابط عمومی ستاد اقامه کشور به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، آیتالله نوری همدانی از مراجع عظام تقلید خاطرهای از امضای کفن سپهبد سلیمانی از آخرین دیدار با این سردار سرافراز بیان کرد.
این مرجع تقلید اظهار داشت: حاج قاسم سلیمانی مکرر در دفتر ما رفتوآمد داشت، در آخرین دیدار بعد از ملاقات رسمی گفتند که همه بیرون بروند من با شما کاری خصوصی دارم، بنده و ایشان در اتاق ماندیم.
وی ادامه داد: حاج قاسم از کیف کفنش را آورد و به بنده گفت که کفن من را امضا کنید و نام خود را بنویسید و ما هم امضا کردیم، بعد هم گفت میخواهم بهعنوان خداحافظی چند رکعت نماز پشت سر شما بخوانم.
آیتالله نوری همدانی خاطرنشان کرد: بعد از دیدار بنده از ایمان و بصیرت ایشان منقلب شدم و عشق و علاقه به جهاد و شهادت داشت، در زمان خداحافظی سردار سلیمانی را در آغوش گرفتم و آیه” مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا” را قرائت کردم و با چشمان اشک بار خداحافظی کردیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آیتالله جوادی آملی ضمن بیان خاطرهای از دیدار خویش با سردار شهید قاسم سلیمانی گفت: همه ما وامدار شهادت و مجاهدت این برادر عزیز یعنی مرحوم سپهبد حاج قاسم سلیمانی رضونالله علیه هستیم. پارسال که به قم آمده بود، دیداری با آقایان داشت. پس از آنکه سایرین رفتند، گفت حاج آقا من کار دارم. پارچهای از جیب خود در آورد و گفت این کفن من است.
حضرت آیتالله سبحانی، از مراجع عظام تقلید، در پیامی تصویری به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی، به ذکر خاطرهای از آن شهید خونینبال پرداخته و گفت: او می دانست که شهادت در کنارش است و روزی کفنش را آورد من امضا کردم، هرچند به او گفتم که شما فوق این امضا هستید اما کفن ایشان را امضا کردم، معلوم میشود او در راه رفتن بود و این مسأله را احساس کرده بود و خدا او را با شهدای کربلا محشور کند.
به گزارش خبرگزاری رسا، وی همچنین در این رابطه تصریح کرد: ایشان همیشه در صحنه بوده و در کارزارها فداکاری می کرد. حتی گاهی اوقات خود را در وسط میدان جنگ قرار می داد و خطر همیشه در کنار او بود اما چون فداکاری برایش هدف بزرگی بود به این مسائل اعتنا نمیکرد.
وارد شدن سردار در معرکه های خطرناک
یکی از خصلت های بارز سردار سلیمانی، ورود در معرکه های خطرناک بوده است که حقیقتا هر کسی چنین کاری را نمی تواند بکند زیرا شخصی که جانش را در خطر ببیند و با چشمان خود افرادی مثل داعش و جبهه النصره، که خطرناک ترین و وحشی ترین افراد هستند را ببیند و با این وجود جانش را در خطربیندازد نشان از معاد باوری و ایمان راسخ به خداوند است، که سردار سلیمانی چنین خصلتی داشت و از جمله خاطره هایی که در این مورد بیان شده:
رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه بعد از شهادت سردار سلیمانی وقتی به توصیف این مرد بزرگ می پردازد می فرماید: سردار سلیمانی در یک عملیاتی که عده ای از نیروهای مقاومت در آنجا به محاصره افتاده بودند و راهی برای بیرون آمدن از حصار نداشتند، سردار سلیمانی توسط یک هلیکوپتر که به آسانی می تواند مورد هدف واقع شود، وارد این منطقه محاصره می شود، و افراد تحت محاصره وقتی ایشان را می بینند، روحیه گرفته و بسیار خوشحال می شوند که سراد رشید اسلام، و ژنرال عالی رتبه نظامی چنین خطری را به جان خریده، روحیه گرفته و حصار را می شکنند!!
چه کسی چنین جراتی دارد که بتواند با این همه رتبه نظامی و مقام و منصبش را زیر پا بگذارد و وارد چنین عرصه ای بشود، جز اینکه ایمانی راسخ و باروی عمیق به معاد داشته باشد.
خاطره ای بعدی که از سردار شهید حاج ابومهدی المهندس نقل شده که ایشان در یک کلاکت پخش شده می فرماید: این آیت الله خامنه ای بود که ما را نجات داد و در ادامه می فرماید سردار سلیمانی بود که با هلیکوپتر وارد اسپایکر و جاهای مختلف که تحت محاصره سلفی ها بود وارد شد و با اقدامات ایشان بود که بعضی از این جاهای سخت مثل جرف الصخر آزارد شد.
از این نوع خاطره ها زیاد است و هرکسی که اندکی با مکتب و زندگی شهید سلیمانی آگاهی دارد متوجه می شود که او چطور وارد معرکه های سخت می شود و از هیچ چیزی هراس نداشت، آن گریه های طولانی ایشان آن تواضع و فروتنی از یک فرمانده عالی رتبه آن ذکر و اخلاص ایشان، همه نشانگر از تاثیر پذیری ایشان از اندیشه مرگ و توجه زیاد به آخرت بوده است.
در ادامه این مقاله می خواهیم یک دل نوشته ای را برای سردار سلیمانی بیان بکنیم تا کمی ا زغم جانکاه ایشان کم شود:
سردار دلها بالاخره طاقت نیاوردی و سبقت گرفتی و رفتی، پر کشیدنت گوارای وجودت، برفتنت بی پا، به بال گشودنت بی دست، به سینه سوخته و شرحه شرحه ات، حسرت بر سینه مانده شهادتت، باز تازه شد، خداحافظ سردار دلهای بی قرار، حسرت شهادت به دست اشقی الاشقیاء را پشت سر گذاشتی و با زمزمه لبخند پر رمز و رازت همه نگفته ها را فریاد زدی، چقدر جگرسوز شد انتظار دوباره دیدن ابدی!!
عملیات به عملیات، میدان به میدان، از بیت المقدس و فتح المبین ،از کربلا تا کربلا، هرجا که ردی از عشق خمینی و خامنه ای بود و هر جا که کینه ورزی جنایت کاران و زورگویان بود، تو بودی سردار دلها، تو بردی!! میدان میدان تو بود و دشمن، مقهور نگاه نافذت. این ره که گشوده ای بسته نخواهد شد، سلام بر روح بلند و کبریایت، سلام بر عقیق پیشانی ات، سلام بر پیکر اربا اربا، سلام بر دست عباس ع و سلام بر جسم صدپاره حسین ع.
دوباره داغ دل فرزندان شهیدان زنده شد برای بار دیگر بی پدری را تجربه کردند، سردار دلهای بی قرار فراموشت نخواهیم کرد.
در دل خون خاک خوابیدند تازه گاهی شروع بیداری است
پیش چشمان عمه سادات اربا اربا شدن چه تکراری است
راستی روضه خوان شدن ساده است باز آتش به جانمان افتاد
عکس انگشتر تو هرکس دید یاد انگشت و ساربان افتاد
حاج قاسم اگر چه سربسته گفته بودی شهید خواهی شد
حرفی از سوختن نبود اما... آخر روضه خیمه گاهی شد
التماس دعا، چه حال خوشی چه دل روشنی، چه معراجی
در دل شعه ها شب جمعه زائر کربلا شدی حاجی...
بر تن قطعه قطعه ات سوگند پرچمت بر زمین نمی ماند...
منابع
كوفى اهوازى، حسين بن سعيد، زاهد كيست؟ وظيفه اش چيست؟ / ترجمه الزهد - قم، چاپ: اول، 1387 ش.
خبر گذاری حوزه به نقل از خبرنگاری تسنیم.
باشگاه خبرنگاری فرهنگی خبرنگاران پویا.
«انجمن علمی پژوهشی طالب»
فضایی پویا و بانشاط برای تولید و گسترش علوم اسلامی